چرا در بیشتر جنگ های بین امپراتوری روم و اشکانیان رومی ها شکست می خوردند

***پروپاگاندای رومیان****

در نگاره های رومی، اشکانیان با چهره های کودکانه و بدون ریش دیده می شوند. به عنوان مثال، در نگاره‌های مرمر رومی از افسس، اشکانیان با تونیک‌ها و شلوارهای ساده در برابر تراژان و لژیونرهای رومی قرار گرفته‌اند و بر روی صندلی مرمری در پمپئی، یک اشکانی با صورت کودک و بی‌ریش به تصویر کشیده شده است. و در آثار دیگر به دست آمده از اشکانیان پمپی با لباس پارچه ای بسیار ساده به تصویر کشیده شده است. مجسمه هایی از تئاتر پمپئی به دست آمده است که بازیگران آن لباس های پارچه ای ساده می پوشند و صورتشان ریش ندارد و در کودکی به تصویر کشیده شده است. این مجسمه ها که سربازان یا زندانیان اشکانی هستند نقش بردگان جنسی را بازی می کنند. در فرهنگ رومی، این نوع از جوانان به دنبال مردی بود که آنها را دوست بدارد، نشانه ضعف بود و اشکانیان را چنین جلوه می دادند. رومیان با این تبلیغات گسترده سعی کردند اشکانیان را ضعیف جلوه دهند. در ایران، رومیان قوی و توانا بودند، اما پادشاه اشکانی بزرگتر و قویتر از آنها ثابت شد. از زمان آگوستوس، امپراتور مورد احترام بود. به خصوص در شرق امپراتوری خود، رفتار او به گونه ای بود که مردم او را می پرستیدند و به او ایمان داشتند. الگوی آن شاهان اشکانی مورد پرستش مردم اشکانی بود. این رویه در امپراتوری های بعدی آگوستوس ادامه یافت.

***فرهاد پنجم***

در سال دوم پیش از میلاد فرهاد چهارم توسط پسرش فرهاد پنجم و ملکه موزا کشته شد. پسرش با ملکه موسی ازدواج کرد. موسی که به هوش و زیبایی معروف بود، توسط آگوستوس به فرهاد چهارم پیشنهاد شد و توانست لقب ملکه را به خود اختصاص دهد. پس از تولد فرهاد پنجم موزا و فرهاد چهارم، ملکه شاه را مجبور کرد که چهار پسر دیگرش را به همراه دو عروس و چهار نوه به اسارت به دربار آگوستوس بفرستد. موزا همه وسایل را برای پادشاه شدن فرزندش فرهاد پنجم آماده کرده بود و سرانجام پس از هجده سالگی، شاه را کشتند و تاج و تخت را به دست گرفتند.
در ابتدا فرهاد پنجم به ارمنستان حمله کرد. آگوستوس افرادی را برای تحقیق به پارت فرستاد. او همچنین افکار عمومی روم را آماده جنگی دیگر با ایران می دانست. گایوس، نوه آگوستوس، فرمانده ارتش شد و امپراتور به او توصیه کرد که راه اسکندر را طی کند و ابتدا ارمنستان، سپس پارت و سپس عربستان را فتح کند.
وقتی ارتش روم به فرات می رسد، فرهاد تصمیم به صلح می گیرد. فرهاد و گانوس رومی در جزیره ای در رود فرات با هم آشنا شدند. فرهاد حتی حاضر شد ارمنستان را برای جلوگیری از حمله به روم بدهد. آنها به همه چیزهایی که می تواند صلح را دشوار کند نگاه کردند. در دو طرف رودخانه، ارتش های دو طرف آماده جنگ بودند. بالاخره صلح برقرار شد و تا سال چهارم عصر ما ادامه داشت. در آن سال فرهاد ترور شد و گاوس و برادرش مردند. بعد از مرگ فرهاد پنجم دیگر خبری از موزا نیست. احتمالا او هم کشته شده است. ارد سوم چند سال پس از فرهاد پنجم سلطنت کرد و ترور شد.

ملکه موزا در پشت سکه فرهاد پنجم

*** اردوان سوم و ونن و پایان کار آگوستوس***

از زمان فرهاد چهارم چهار شاهزاده اشکان برای اسارت به روم فرستاده شده بودند. آگوستوس تصمیم گرفت یکی از آنها به نام زهره اول را به پارت بفرستد. او به این فکر افتاد که برای خودش یک دولت دست نشانده راه اندازی کند. اما در ایران ونن را بیگانه می دانستند. مردم نمی خواهند از او پیروی کنند و دو سال جنگ داخلی در می گیرد. ونن و اردوان سوم به جنگ می روند. در جنگ اول ونن پیروز شد اما اردوان به سرعت نیروهای جدیدی جمع کرد و ونن را شکست داد و ونن به ارمنستان گریخت. سرانجام اردوان سوم به پادشاهی رسید و خشم خود را نسبت به روم زود نشان داد.

در رم، شکست آلمان ها و از دست دادن سه لژیون در سال 9 پس از میلاد، شوک بزرگی به امپراتوری وارد کرده بود. ارتش روم دیگر قادر به جنگ نبود. سرانجام آگوستوس امپراتوری را به تیبریوس داد و به او دستور داد که دیگر کشور را تسخیر نکند و سرزمین های فتح شده را سامان دهد.

***ناآرامی های ارمنستان***

پادشاه ارمنستان درگذشت و تیبریوس تصمیم گرفت یکی از شاهزادگان اشکانی اسیر شده در روم را به تخت سلطنت ارمنستان بیاورد. او پسر فرهاد چهارم را به ارمنستان فرستاد، اما شاهزاده بر اثر بیماری در سوریه درگذشت. شاهزاده ایرانی دیگری از روم به ارمنستان فرستاده شد، اما در همان زمان تیبریوس معتقد بود که شاهزاده اشکانی، حتی اگر در روم بزرگ شده باشد، باز هم اشکانی و دشمن است. امپراتور از مهرداد، برادر پادشاه ایبری گرجستان، خواست تا به ارمنستان حمله کند و شورش آنها علیه روم را نابود کند. مردم ارمنی خواستار بازگشت به اشکانیان بودند. مهرداد ارمنستان را هم فتح کرد. ونن، پسر آرتابانوس، پادشاه سابق ارمنستان، لشکری ​​را علیه مهرداد رهبری کرد. روز جنگ متوجه شد که در سپاه مهرداد آلبانیایی و سکاها از سرماتی هستند. این افراد به عنوان مزدور در دو سپاه ارتش مشغول بودند و حالا می رفتند بجنگند. نیمی از آنها طرف ارمنستان و نیمی دیگر طرف مهرداد بودند. آنها باید خودشان را بین دو طرف جنگ تقسیم کرده باشند تا هر طرفی پیروز شود، منتفع شود. در طول جنگ شایعه ای در ارتش ارمنستان پخش شد که پادشاه اشکانی مرده و دیگر از ارمنستان حمایت نمی کند. ارتش ارمنستان متلاشی شد و مردم ارتش را ترک کردند. در این میان توجه ارمنستان به سوریه جلب شد. تیرداد، شاهزاده اسیر اشکانی، برای فتح سرزمین های طرفدار اشکانیان با ارتش سوم به سوریه آمده بود و ارمنستان یکی از اهداف او بود. آرتابان می دانست که اگر تیرداد را شکست ندهد ارمنستان را از دست خواهد داد.

***کالیگولا و میل به جنگ او با اشکانیان***

تیبرینوس در سال 37 پس از میلاد درگذشت و پس از او اوگائوس، معروف به کالیگولا، امپراتور شد. تصمیم گرفت با آرتابان صلح کند. نماینده او و پادشاه ارمنستان در جزیره ای در رود فرات با یکدیگر ملاقات کردند. در این ملاقات رومیان آرتابانوس را بسیار ایرانی یافتند و در صلح با او تردید کردند. با متوقف شدن مذاکرات صلح، آرتابانوس برخی از پرچم های روم را که از زمان کراوسوس نزد ایرانیان بود، برداشت. رومیان معتقد بودند که ایران همه آنها را بیرون کرده است و این اقدام آرتابان را نوعی خیانت از سوی ایران و آرتابان می دانستند. کالیگولا به فکر حمله به ایران افتاد. او دستور ساخت یک پل پانتونی بزرگ را در ناپل داد. او پلی می خواست که ارتش از آن عبور کند. در روز اول افتتاح پل، ابتدا نیروهای پیاده و سپس سواره نظام از روی پل عبور کردند. روز دوم بر ارابه جنگی خود نشست و زره اسکندر را بر تن کرد و داریوش یکی از شاهزادگان ایرانی ارابه او را سوار کرد و این پیام سیاسی بود که کالیگولا می خواهد مانند اسکندر ایران را فتح کند.
در این زمان یهودیان با روم مشکل داشتند و شروع به شورش کردند. تعداد زیادی از یهودیان در سرزمین های تحت کنترل اشکانیان زندگی می کردند. اشکانیان اخیراً کنترل شهر بابل را به دو برادر یهودی به نام‌های آسینئوس و آنیلیوس واگذار کرده بودند. یهودیان بین النهرین تمایل داشتند به اشکانیان نزدیک شوند و از رومیان دور شوند.
یهودیان اورشلیم قیام کردند. در سال اول شورش، آنها انتظار حمایت یهودیان سرزمین های شرق فرات و حتی آدیابنه را داشتند. شورش هرود آنتیپاس در جلیل و بریا به وضوح نشان دهنده گرایش یهودیان به اشکانیان بود. آگریپا آنتیپاس را گرفت و او را زندانی کرد. امپراتور همچنین زمینی را از آنتیپاس به آگریپا پیشنهاد داد.
در سال 41 پس از میلاد، کالیگولا توسط عمویش کلودیوس کشته شد و ایده حمله به ایران و ساختن یک پل نظامی با شکست مواجه شد. زمانی که کلودیوس امپراتور شد، روم یک سیستم اداری بسیار کارآمد و کاملاً تعریف شده برای کنترل قلمروهای خود داشت. حاکمان دستورات مستقیمی از روم دریافت کردند. آنها سیاست های روم را می دانستند و در اجرای آن آزاد بودند. نتیجه سیاست های ملی باید نیازهای رم را تامین می کرد.

*** جنگ گودرز و وردان ***

اردوان شاه اشکانی در سال ۴۱ میلادی درگذشت. گودرها و وردان، پسرانش، برای به دست آوردن تاج و تخت سلطنتی به جنگ رفتند. در ابتدا گودرز پادشاه شد و کشتار خانواده سلزناتی را آغاز کرد. واردان از قتل عام جان سالم به در برد. گودرز در وردان شکست می‌خورد و به هیرکانی می‌گریزد تا جسد جدیدی تهیه کند. وردان به سمت سلوکیه حرکت کرد تا آن را فتح کند و پایتخت را برای خود تصاحب کند، اما گودرها به او رسیدند و نیروهای نظامی جدید گدرز از داهه و هیرکانی وردان را شکست دادند. واردان این بار به شرق گریخت تا از باکتریا کمک بگیرد. همه سربازان ایرانی در جنگ بین دو برادر کشته شدند. وقتی واردان با لشکری ​​جدید برگشت، لشکر دو برادر مملو از سربازان خارجی بود. در آن زمان از طرفین شایعه شد که سربازان مزدور دو طرف سپاه در حال توطئه هستند و هر کدام از این دو برادر که پیروز می شد توسط سربازان کشته می شد و ایران را فتح می کرد. این دو شاهزاده در جنگ مردد بودند زیرا می دانستند در صورت پیروزی یا شکست جان خود را از دست خواهند داد. سرانجام آندو برای برون رفت از شرایط حساس مذاکرات را آغاز کرد. پس از این وردان به سلوکیه و گودرز به هیرکانی رفتند.

وردان پس از مدتی توانست ارتش ایران را احیا کند. تصمیم گرفت به ارمنستان برود. هدف آن تغییر فضای سیاسی ارمنستان بود. روم از سفر پادشاه اشکانی به ارمنستان به همراه سپاهش ناراضی بود. گایوس وبیبوس مارکوس، فرمانروای سوریه، پیامی به وردان فرستاد که به سرعت ارمنستان را ترک کند یا به جنگ روم برود. واردان تصمیم به ترک ارمنستان گرفت و بزرگان اشکانی تصمیم او را نوعی تحقیر اشکانیان تلقی کردند. گودرس – احتمالاً به تحریک اشراف اشکانی – بار دیگر ارتش خود را از هیرکانی غرب به جنگ با واردان هدایت کرد. واردان که از ماجرا مطلع شده بود آماده جنگ شد و سپاه هیرکانی را شکست داد. گاردها فرار کرده بودند و وردان از این بابت بسیار خوشحال بود، اما شادی او دیری نپایید.

گودرز از روم خواستار مهرداد پسر فرهاد چهارم شد زیرا او یکی از معدود شاهزادگان زنده اشکانی بود که توانست جای گودرز را بگیرد. مهرداد توسط کاسیوس، حاکم جدید سوریه به فرات آورده شد. تمام سپاه شام ​​با او به فرات آمدند و فرماندهی آنها به مهرداد سپرده شد تا مهرداد با گودرز بجنگد. هنگامی که این لشکر برای عبور از فرات آماده می شد، مهرداد متوجه شد که گروهی از اشکانیان باستان و چند ساتراپ و پادشاه ادسا در آن سوی فرات منتظر او هستند تا از او استقبال کنند. با مهرداد بیعت کردند. مهرداد به ارمنستان رفت و زمستان را در آنجا گذراند. او با لژیون های رومی خود در بهار به سمت جنوب حرکت کرد. در جریان حرکت ارتش روم به سمت جنوب، اشتباه در مدیریت ارتش باعث شد که ارتش به دو تکه شود و گودرز از این فرصت استفاده کرد و به قسمت دوم رومیان حمله کرد و آنها را نابود کرد. رومیان هنوز نتوانسته بودند خود را بیابند که گودرز به قسمتی از بدنی که مهرداد در آن بود حمله کرد و او را کشت و حمله رومیان به ایران به رهبری مهرداد ناکام ماند. گودرز اندکی پس از این پیروزی به دلیل بیماری درگذشت. ونن دوم پس از او پادشاه شد. او پیش از آن فرمانروای مادها و آتروپاتنس بود، اما ونن نیز خیلی زود درگذشت و پسرش بلاش اولین پادشاه شد. او سیاست صلح پدرش را آموخت و به سرعت خود را به عنوان یک رهبر قدرتمند معرفی کرد.

***بلش اول و روم***

در آن زمان شاهزاده ایبریایی ارمنستان را فتح کرد. فرمانروای جدید سوریه ارتش را از کاپادوکیه برای جنگ با او فرستاد و سرانجام ایبری ها به عقب رانده شدند. بلاش به ارمنستان لشکر کشید و نیروهای رومی را از آنجا بیرون کرد و در آنجا قدرت را به برادرش تیرداد سپرد و او را پادشاه ارمنستان خواند، اما در این بین شیوع طاعون در ارمنستان بلاش و تیرداد را مجبور به صلح با روم و پایان دادن به جنگ کرد. . رادامیست ایبری پس از خروج اشکانیان دوباره ارمنستان را فتح کرد، اما این بار مردم ارمنی شورش کردند و او را بیرون کردند و استقلال خود را بازیافتند.
پس از مرگ امپراتور کلودوس، بلاخوس اول دوباره به ارمنستان حمله کرد و آن را فتح کرد. امپراتور جدید نرون همه سربازان روم شرقی را جمع کرد و آنها را تحت فرماندهی کوادارتوس قرار داد و به ارمنستان فرستاد. در همان زمان دو لشکر از شرکای رومی قرار بود برای اشغال ارتش اشکانی به جنوب بین النهرین حمله کنند. اما در نهایت، با حرکت بلاش به سمت شرق برای سرکوب شورش وردان، جنگی رخ نداد. نرون پیروزی خود را جشن گرفت و کوربولو را مسئول سوریه کرد. او یک نابغه نظامی بود. وقتی کوربولو به سوریه رسید، بلاش شاهزادگان اشکانی را به گروگان داد تا ثابت کند که قصد صلح دارد. برای کوربولو، این گروگان ها ارزشی نداشتند، زیرا بلوش می خواست از شر آنها خلاص شود.

سکه ها را روی پشت اسب خرج نکنید

چند سال بعد، شورش وردان به پایان رسید. بلاش برادرش تیرداد را پادشاه ارمنستان اعلام کرد. از طرفی کوربولو نیز می خواست یک رومی را پادشاه ارمنستان کند. بنابراین هر دو طرف تصمیم گرفتند وارد جنگ شوند. یک سال طول کشید تا سربازان برای جنگ آماده شوند. سرانجام لژیونرهای رومی از سوریه وارد ارمنستان شدند. ارتش اشکانی نیز مشغول حمله به تمامی شهرهای حامی روم در ارمنستان بود. رومیان می خواستند در تپه ماهور در ارمنستان بجنگند، اما توهین آمیز سیاست حمله سریع و فرار را در پیش گرفته بود و رومیان سنگین توانایی تعقیب پیاده نظام فراری اشکانی را نداشتند. کوربولو از پادشاه ایبری کمک خواست تا از سوی دیگر به اشکانیان حمله کند. در این میان، امپراتوری اشکانی شرقی دوباره شورش می کند و بلاخ مجبور می شود نبرد با روم را رها کند. تیرداد که استعداد نظامی نداشت تصمیم گرفت صلح کند. دو طرف تصمیم گرفتند در مکانی مناسب با هم ملاقات کنند و مکانی را تعیین کنند که فرماندهان بتوانند با تعدادی سرباز ملاقات کنند. اما هیچکدام به دیگری اعتماد نکردند و در نهایت نتوانستند بر سر تاریخ توافق کنند. کوربولو شروع به فتح شهرهایی کرد که در دست اشکانیان بود و سرزمین هایی که بلاش فتح کرده بود به دست رومیان افتاد. تیرداد به ماد عقب نشینی کرد و رومیان در جنگ ارمنستان پیروز شدند.
نرون در رم جشن گرفت و به بازپس گیری شهرهای فتح شده توسط بلاخوس اول مباهات کرد. او این پیروزی را برتر از همه پیروزی های روم می دانست و تصمیم گرفت طاق بزرگی در رم بسازد. در همان زمان کوربولو مشغول فتح سرزمین های بیشتری در ارمنستان بود و هیچکس از طرف اشکانیان نتوانست جلوی او را بگیرد. نرون ارمنستان را به شاهزاده تیگران کاپادوکیه داد. هنگامی که او به ارمنستان رسید، کوربولوس هزار سرباز رومی نخبه را به او داد تا از هرگونه حمله محافظت کنند. در سال 61 پس از میلاد، تیگران به سرزمین اشکانیان در آدیابنه حمله کرد. بلاش از تیرداد خواست جلوی تیگران را بگیرد اما او نتوانست. بلاش که جنگ هیرکانی را تمام کرده بود با ارمنستان حمله کرد. به زودی کوربولو برتری خود را اعلام کرد و بلاش تصمیم گرفت صلح کند. جشن بزرگی در روم برپا شد چون این بار اشک اشکانی را شکست داده بودند.
کوربولوبه سوریه بازگشت و پیتیوس پادشاه ارمنستان شد. این تصمیم به درخواست Corbolo de Nero گرفته شد. آنها منتظر حمله اشکانیان بودند تا فیتیوس ارمنستان و کوربولوی سوریه وارد خاک ایران شوند. بلوش اولپیتیوس را فردی بی پروا و بی پروا می دانست. با سپاه اشکانی وارد ارمنستان شد. پیتیوس به شهر آرشام شاد در کرانه فرات پناه برد، اما شهر سقوط کرد و پیتیوس به نام امپراتور تصمیم گرفت رومیان را به طور کامل از ارمنستان خارج کند. رومیان متوجه شدند که می توانند ارمنستان را فتح کنند، اما نتوانستند آن را حفظ کنند، و اشکانیان می دانستند که نمی توانند در برابر حمله دیگری از کوربولو مقاومت کنند. هر دو طرف برای صلح آماده بودند.

سرانجام تصمیم گرفته شد که ارتش اشکانی نیز مانند رومیان ارمنستان را تخلیه کند. تیرداد برادر بلاش پادشاه ارمنستان خواهد بود و ارمنستان یک منطقه بی طرف باقی خواهد ماند. تیرداد نیز به روم خواهد رفت و تاج سلطنتی را از نرون خواهد گرفت. اعیاد نرون و افتخاراتی که نرون به دست آورده بود، همگی بی ارزش بودند. اگر بر سر اشکانی تاج شاهی بگذارد دست کم خوشحال می شود. بلاش هم قبول کرد چون در نهایت یک اشکانی پادشاه ارمنستان می شد و برایش مهم نبود که امپراتور در روم چه تبلیغاتی را شروع می کند. تیرداد راه زمینی به روم را در پیش گرفت و از دریا دوری جست و دلیل او آلوده نکردن آب بود که ریشه در آیین زرتشتی داشت، اما در واقع نه ماه در انتظار شاهنشاه بود تا اینکه در سال 64 پس از میلاد به روم رسید. نرون دستور تزیین شهر را داد و سرانجام نرون تاج را بر سر تیرداد گذاشت.
بلاش در سال 73 بعد از میلاد بابل را دوباره فتح کرد و سرزمین های جنوبی بین النهرین را که در سال های گذشته از دست داده بود به قلمرو اشکانیان اضافه کرد. او از خط آرامی روی سکه های خود استفاده می کرد.

مرتبط:  چگونه به جی تی ای وی ماشین اضافه کنیم

***حمله تراژان***

در زمان تراژان، جاده ابریشم یک مسیر تجاری پر رونق بود و مالیاتی که سوریه از کالاهای وارداتی اخذ می کرد برای روم بسیار ارزشمند بود. از اسناد کشف شده در چین مربوط به تجارت جاده ابریشم، می دانیم که راه تجارت در داخل سرزمین اشکانیان کاملاً امن بوده و هیچ تهدیدی برای بازرگانان نبود. در نواحی غربی سرزمین اشکانیان، پاسگاه هایی وجود داشت که تاجران را از خطرات پیش رو از جمله خطر حمله حیوانات وحشی آگاه می کرد و به آنها کمک می کرد. پلینی می نویسد که محصولات اشکانی مانند فولاد، چرم، ریواس که مصارف دارویی داشت و هلو در بازارهای رومی رواج داشت. پسته، آنچوی و غذاهای اشکانی در روم معروف و مورد توجه بودند و کتاب آشپزی آپیکیوس که در قرن چهارم میلادی نوشته شده است، طرز تهیه مرغ و بره اشکانی را توضیح می دهد. در زمان تراژان کنترل این تجارت و سود اصلی آن در دست اشکانیان بود. مسیرهای زمینی و دریایی به خلیج فارس همه توسط ایران اداره می شد. در کتاب چینی هانشو آمده است که دریانوردی در فرات تحت کنترل اشکانیان بوده و از آن بهره می بردند. رومیان همیشه می خواستند مستقیماً با چین وارد تجارت شوند، اما سرزمین بزرگ اشکانیان در راه بود و این شانس را از رومیان گرفت. رومی ها از سال 166 پس از میلاد، رومی ها قادر به تجارت مستقیم با چین بودند

.
شهر اشکانی هترا در شرق بازوی شمالی فرات در سال 50 پس از میلاد با سودهای عظیم تجارت اشکانی ساخته شد. باستان شناسان آثار نفیس زیادی در این شهر یافته اند.
یکی دیگر از شهرهای اشکانی کومجان در جنوب ترکیه یکی دیگر از شهرهایی بود که از طریق تجارت شکوفا شد و رونق گرفت.
شهر دورائورپوس از این تجارت نیرو می گرفت و 5000 تاجر فعال داشت. در این شهر از نمادهای اشکانی و یونانی در معماری استفاده شده است. مردم شهر سعی کردند دو شریک تجاری خود را در دو طرف شهر راضی کنند.
در پالمیرا، خدایان رومی لباس اشکانی می پوشند. مردم پالمیرا در دو سوی فرات زندگی می کردند، نیمی در سرزمین اشکانی و نیمی در سرزمین روم. نمادها را از دو طرف گرفتند و در معماری استفاده کردند.
در قرن دوم پس از میلاد، کالاهایی که از جاده ابریشم به روم وارد می‌شد، از انطاکیه عبور می‌کرد. مواد خام و ابریشم از طریق این آبراه وارد روم شد. ابریشم به مصر منتقل شد و در آنجا پارچه ساخته شد و سپس به بازارهای رومی رسید. در برخی از مقبره‌های شهر پالمیرا در سوریه، پارچه‌های ابریشمی با مهر استان هونان چین کشف شده و برخی نیز از کشمیر افغانستان وارد شده‌اند. بسیاری از سکه های رومی در چین یافت شده است.
بسیاری از آمفوراهای گردن دراز یونانی در سواحل دریای هند یافت شده است. در سال 2010، باستان شناسان از پاتانام در جنوب هند آمفورایی از تولیدات کاتالان از قرن اول پس از میلاد را کشف کردند.
تراژان می‌دانست که اگر در جنگ با اشکانیان پیروز شود، می‌تواند سود تجاری را خودش دریافت کند. او همچنین معتقد بود که رم باید کنترل بیشتری بر دریای سرخ داشته باشد. اما کالاهای وارداتی از دریای سرخ که عمدتاً مواد غذایی، نگین و پارچه بود، ارزش کمتری نسبت به کالاهای وارداتی از خلیج فارس داشت. دریای سرخ هم دزدان دریایی داشت اما خلیج فارس امن بود.
تراژان آماده حمله بود. سربازان زیادی آموزش دیده بودند و تجهیزات زیادی برای قلعه کوب ساخته شده بود. تصاویری از این ارتش آماده در ستون تراژان قابل مشاهده است. او زیر سال 114 به سمت سوریه رفت و ارتش خود را از راه کادادوکیه به ارمنستان رساند و آنجا را یک آن روم اعلام کرد. او به سمت جنوب آمد و شهرهای نصبین و سوروچ را فتح کرد و زمستان در ادسا در ادسا م. در بهار بعدی رومیان به سمت دجله آمدند و هدفشان آدیابنه بود. آنها تا دجله پیش آمدند و زمستان بعدی را در انطاکیه ماندند. در بهار 116 میلادی سربان رومی آماده می شود از دجله بگذرند و به سدن آنها در حال ساخت پل بودند که سربازان انکانی به آنها رسیدند تا بیمارستان جل. تراژان حدود هشتاد هزار سرباز داشت. با اینکه این لشگر از لشگر مارک آنتونی کوچکتر بود اما دو برابر سرابر سرابر سرابر سربابان. شاهان ادسا ، عربستان و خیلی سرزمین های دیگر خیلی سریborne شورشهای شرق سرزمین اشکانیان ادامه داشت و ارتش را ددب لیل. تراژان دو استان جدید آشور و بین النهرین را به روم اضافه کرد. او شرق دجله را استان عاشور نامید و دیگر ارمنستان سرزمین مشترک بین وی نان بعد از بابل تراژان تیسفون را فتح کرد که پایتخت اشکانی بود. او به تاج و تخت اشکانی دست یافت و خانواده شاهی از جمله دختر خسرو را افس را به او. در این زمان در روم سکه به نام پارتیکو ضرب کرد که افتخار بزرگ، برای وو ب. او به سمت کویت راه افتاد و حاکم کت از ترس به گرمی از او استقبال کرد و خود را هم پیمان او اعلام کرد. هدف بعدی تراژان ایجاد ارتباط نزدیک بین شمال و جنوب بین النهرین بود و شروع به ساخت جاده کرد تا نیرو president تراژان حتی با بار هم با سپاه اشکانی درگیر نشد چرا که آنها در شرق به جنگ بودند. وقتی تراژان در کویت بود اولین نشانه ها از شورش در سرزمین ها، فتح شده ه د. به او خبر رسید که تک افراد زنده سرزمین های فتح شده بر ضد رومرشگ نورد نورد نورد نورد نورد نورد نورد نورد نورد نورد نورد. او ژنرال لوسیوس و ماکسیموس را برای مقابله با قیام ارسال کرد. لوسیوس نصبین را دوباره فتح کرد و ماکسیموس در جنگ کشته شد. سلوکیه دوباره توسط کلاروس فتح شد. تراژان ماندن در سرزمین های اشکانی را خطرناک یافت و به سمت روم رفت. او به صورت نمادین فرد را شاه اشکانی معرفی کرد و تاج برش گذاشت و سریع به سمت روم عقب نورtion در راه بازگشت خواست هترا را دوباره فتح کند اما در این جنگ شکست خورد. تصمیم گرفت به سمت انتاکیه برود اما خبر رسید که سربatesever انکانی به انطاکیه رسیده اند. سربازان اشکانی مرتبا به سپاه سنگین وزن روم که در حال عقب نشینی بود ه کنن. رومیان در راه سوریه تلفات سنگینی دادند. شکست هترا روحیه آنها را خراب کرده بود و گرما و حشره جان آنها را گرفوه بود. همه در سپاه ناراضی بودند. تراژان در راه بازگشت مریض شد. شاید دلیل این مریضی بد از شکست و روحیه بود. او سپاه را به هادریان سپرد و خیلی زود جان داد.

ستون یادبود تراژان

***هادریان***

نمی دانیم چگونه شورشها بر ضد او به صورت همزمان اداره می شدند. چه کسی آنها را هدایت می کند. در این زمان حتی مصری ها و یهودیان سینره هم شورش کرده بودند. به احتمال زیاد آنها به حرکت و پشتیبانی اشکانیان شورش کرده بودند. تنها کویت تا زمانی که بلاش پنجم آنرا فتح کند به صورت یک یکادشاهی تحت کنترل روم باقی ماند .757575759988888 هادریا او سریع به روم میرفت تا باید امپراتوری را از آن خود کند. می دانست که اگر بین النهرین را ترک کند همه سربازانش خواهد شد. در سال 128 میلادی هادریان دختر خسرو را پس داد و قول داد تاج شاهی ردس هد پد. در این زمان خسرو بلاش دوم برای گرفتن تخجنت خسرو خیلی زود پس از بازپس گرفتن دخترش مرد.
8 تقریباً آرامش به منطقه بگشته بود که در سال 136 آلانها به ماد و آتروپاتن حمله کردند. پشتیبانی شاه آدیابنه را دارند. بلاش دوم به هادریان از فراسمن شاه آدیابنه شکایت کرد زیرا او تحت فشار قرار گرفت رومر رومر بلاش دوم به هادریان از فراسمن. هادریان قصد داشت با ارسال آلانها جنگی غیر مستقیم با اشکانیان به راندازد ولی سیاستش شکست خورد.

***پالمیرا پس از حمله تراژان ***

پس از حمله تراژان و تسلط روم بر کویت ، تجارت روم با شرق دور روره کوید بیشتد. از طریق دریا از هند به کویت می آمدند و از آنجا به روم حمل می شوند. این راه تجاری دیگر در اختیار اشکانیان نبود. پس از این تغییرات شهر پالمیرا رونق خاص گرفت چرا نقش یک پ ارتباطی بین شرق و غرب را بای می کرد. ژوزفوس نویسد پالمیرا توسط سلیمان شاه یهودی درست شده بود بین راه سوریه و بابل قرار داشت باار بهار در قرن اول میلادی این شهر پذیرای کاروانهای بسیار بود. پیش از حمله تراژان ، گرمانیوس در شهر سرمایانس گاری یادی کرده بود و شهر پیشرفت را داشت. معبد بل یکی از نشانه های این سرمایه گی است که سه سمبل یونانی، ر رومی و مصری در دعماری آن بکار رفته اند. مطابق بیش از 2500 نوشته که در پالمیرا یافت شده اند سلوکیه، کویت، ولگاسیا که شهری نوساز در نزدیکی بابل بود، بابل و سرزمین سکاها مقاصد تجاری منتهی به پالمیرا بودند. نوشته ها نشان می دهد تجار در سالهای 130 تا 161 در مسیر تجاری منتهی به پالمیرا بسیار فعال تر بوده اند.

طرح بازرگان اشکانی در پالمیرا

سوادس نام یک قهرمان شهر پالمیرا است که چندین بار جان خود را در خطر انداخته و با راهزنها جنگیده است و امنیت را به راههای منتهی به پالمیرا برگردانده است. افراد دیگری نیز در این نقش قهرمانی و تلاش برای برقراری امنیت و رونق تجاری در آثار مکتوب پالمیرا دیده می شوند. رومی ها به کسانی که برای امنیت راههای بین النهرین زحمت می کشیدند پاداش و لقب می دادند. کالاهای وارداتی برای روم حیاتی بودند و همچنین مالیات واردات نیز درآمد چشم گیری برای روم داشت در نتیجه روم هر گونه پشتیبانی از حکام محلی می کرد که راههای امن نگه داشته شوند. رود فرات که نوعی مرز طبیعی اشکانی و روم بود، شاهراه تجاری به شمار می آمد. این مرز را نمی توان با مرز غربی سرزمین روم –دیوار هادران- مقایسه کرد. دیوار برای جلوگیری از مردمی ساخته شده بود که قصد غارت داشتند اما فرات شاهراهی برای تجارت با شرق بود که روم به کالاهای آن نیازمند بود. هادریان خود در سال 131 میلادی به پالمیرا رفت و از شهر از نزدیک بازدید کرد. تراژان در به دست آوردن نبض تجارت با شرق ناموفق بود زیرا با اینکه سرزمینهای زیادی را فتح کرده بود اما نا امنی در منطقه اجازه عبور امن به کاروانها را نمی داد. اما سیاست تشویقی هادریان توانست امنیت را برقرار کند. در واقع مردم پالمیرا و سایر شهرهای منطقه می دانستند که یک امپراتوری از آنها حمایت می کند و خود  به صورت خودجوش با راهزنان و بلاهای دیگر راههای مقابله کردند و هادریان نیز به اندازه لازم از آنها پشتیبانی کرد.

طرح سنگی یک کاروان بازرگانی- موزه پالمیرا

***بلاش سوم و جنگ با ورسوس***

بلاش دوم در 147 میلادی مرد و بلاش سوم جای او را گرفت که فردی جنگجو بود. سکه های او نشان از قدرت و قروت اشکانیان دارند. بلاش سوم شروع به بازپروری سپاه اشکانی کرد که هنوز پس از حمله آلان ها در موقعیت خوبی قرار نداشت. او منتظر مرگ پیوس ماند زیرا فرد قدرتمندی در روم نبود که جانشینی او را بر عهده گیرد و بلاش انتظار داشت کشورهای همسایه روم به شورش درآیند و در همکاری خود با روم تجدید نظر کنند. نهایتا پیوس در 161میلادی مرد.
پس از مرگ پیوس سپاه اشکانی وارد ارمنستان شد و لژیونرهای رومی که از کاپادوکیه به ارمنستان آمده بودند را بیرون راند. فرمانده رومی این سپاه که در کنار سپاه قدرتمند اشکانی، حمایت مردم را نیز از آنها می دید خودکشی کرد و تمامی سپاهیانش در یکی از شهرهای ارمنستان به نام الگیا محو شدند. اشکانیان به سوریه هم حمله کردند و سپاه روم را از آنجا بیرون راندند. در روم مارکوس آیورلیوس امپراتور شد و برادر جوانش لوسیوس ورسوس را به جنگ با اشکانیان فرستاد. او به محض رسیدن به سوریه تمامی بازمانده سپاه رومی را جمع کرد. تمامی سپاه روم را از سرزمینهای مختلف مانند آلمان فرا خواند و همه را آماده یک نبرد بزرگ کرد.

امپراتور مارکوس

در 163 میلادی سپاه روم به رهبری پرسیکوس پایتخت ارمنستان را فتح کرد. سپاه دیگری از روم به رهبری کاسیوس به سمت جنوب راه افتاد تا با سپاه اشکانی بجنگد. آنها در منطقه سورا به هم رسیدند. رومیان چند شهر را با موفقیت فتح کردند و ورسوس به بلاش سوم پپیشنهاد صلح داد اما ستاره بینان بلاش ستاره بخت او را در آسمان دیده بودند و بلاش دلگرم از بخت خوب خود حاضر به صلح نشد.
رومیان دو دسته شدند. دسته بزرگتر در بین النهرین با سپاه بلاش روبرو شدند و دسته دوم از طریق دجله به سمت ماد حرکت کردند تا آنجا را غارت کنند. جنگ بین النهرین که میان سپاه اصلی دو طرف بود بسیار پر هزینه بود. سپاه روم موفق تر بود و ادسا و نصبین را فتح کرد و پیشروی به سمت جنوب را شروع کرد. آنها دورااورپوس را هم گرفتند و هدف بعدی آنها تیسفون و سلوکیه بود. تیسفون بدون هیچ مشکلی فتح شد و کاسیوس سردار رومی به سلوکیه حمله کرد. مذاکره او با حاکمان شهر به نتیجه ای نرسید و سلوکیه غارت و تخریب شد. در این لحظه بلاش سوم در اوج شکست بود اما طاعون اوضاع را عوض کرد. پیش از فتح سلوکیه هر دو طرف نشانه های طاعون را دیده بودند اما پس از فتح شهر این بیماری همه گیر شد. سربازان رومی بسیاری از طاعون مردند. بلاش تصمیم به حمله مجدد به ارمنستان گرفت. رومیان از ارمنستان بیرون رانده شدند. آنها می خواستند آخرین قدرت خود را یک بار دیگر آزمایش کنند و اگر موفق نباشند با اشکانیان صلح کنند. برای همین کاسیوس در 166 میلادی به ماد حمله کرد اما تلاش او بی نتیجه بود و شکست سنگینی خورد. در این لحظه دانوبی ها و آلمانی ها که سرزمین روم را بی دفاع دیده بودند به آنها حمله کرده بودند و شهرهای را غارت می کردند. نهایتا رومیان با اشکانیان صلح کردند. ورسوس و کاسیوس با سربازانشان به روم بازگشتند و جشنی به افتخار تخریب شهرهای اشکانی برپا کردند. سربازان رومی هنوز نشانه های طاعون داشتند و جشن در شهر روم حالتی ترسناک داشت. کاسیوس به شمال امپراتوری رفت اما خود او در سال 175 میلادی شورش کرد و خود را امپراتور خواند. ورسوس در سال 169 به علت بیماری مرده بود. اینبار خود مارکوس امپراتور به جنگ کاسیوس رفت. پیش از هر جنگی کاسیوس به قتل رسید و سر بریده اش نزد امپراتور فرستاده شد و شورش به پایان رسید.
نتیجه جنگ بلاش سوم و روم فتح ارمنستان توسط ایران و فتح دورااورپوس توسط روم بود. روم یک قدم فراتر به سمت جنوب مرز خود را از فرات به روم خابور رسانده بود. ظاهرا این جنگ پر هزینه مشکلی برای امپراتوری اشکانی نداشته است زیرا سکه های بعد از جنگ به همان کیفیت سکه های قبل از جنگ ضرب شده اند.
پالمیرا به دست اشکانیان افتاده بود. مردم پالمیرا که در اوج ثروت زندگی می کردند راضی به از دست دادن موقعیت خود نبودند. روم نیز سرمایه گزاری زیادی در پالمیرا کرده بود و مایل نبود این مهمترین کاروانسرای خود را از دست دهد. پس از صلح سپاه اشکانی از پالمیرا خارج شد و اداره این گوهر تجاری به دست مردم محلی پالمیرا سپرده شد که مورد حمایت رومی ها بودند اما دیگر راه های تجاری امن نبودند. همه تلاشهایی که پیش از این قهرمانان پالمیرا برای حفظ امنیت راه ها کرده بودند نابود شده بود. سپاهی از پالمیرا مجبور بود کاروان ها را همراهی کنند تا آنها سالم به فرات برسند.
وقتی شهر دورا اورپوس توسط رومیان گشوده شد، کنترل شهر به دست نظامیان پالمیرا سپرده شد. آنها سعی داشتند با برقراری نظم و امنیت یک کانال تجاری موفق بین پالمیرا و دورااورپوس بسازند. اما موفق نبودند و پس از جنگ هیچ کاروانی مایل نبود از این مسیر ناامن عبور کند. کاهش چشمگیر تعداد مدارک مکتوب پالمیرا بعد از جنگ شاهدی بر این ماجرا است.
به طور خلاصه پس از جنگ بلاش و ورسوس، رونق تجاری از شرق امپراتوری رفت و هر چه تراژان و هادریان ساخته بودند نابود شده بود.
دورااورپوس که به پمپی صحرا معروف بود در 131پ م توسط سلوکیان ساخته شده بود و از اواخر قرن دوم پیش از میلاد در دست اشکانیان بود تا اینکه ورسوس آنرا فتح کرد. پس از حفاری های سال 1920 ریشه هنلی معماری شهر هویدا شد. معبد آنها به زئوس تعلق داشت و مردم شهر ریشه یونانی سوریه ای داشتند. هر دو فرهنگ در آثار معماری مشاهده می شوند. شهر همچنین دارای آتشکده و بناهایی با معماری اشکانی بود.

مرتبط:  چرا با ظهور اینترنت استفاده از شیوه های اقناعی

ورسوس در لباس جنگ

***تجارت مستقیم با چین***

بلاش سوم در 192 مرد. تلاشهای او جهت قع ارتباط تجارت زمینی با روم باعث شد رومی ها مستقیما با چین وارد صحبت شوند و از طریق دریای چین تجارت مستقیم شروع کنند. براساس تقویم سالانه حکومت چینیان می دانیم در زمان حکومت امپراتور چین هوان در 166 میلادی امپراتور مارکوس آورلیوس یک نماینده به چین فرستاد و هدیه عاج و شاخ کرگدن و تخم لاک پشت فرستاد و تجارت روم و چین آغاز شد. از یک لوح چینی از سال 105 پیش از میلاد می دانیم که اشکانیان برای ایجاد راه تجاری با چین تخم شترمرغ و چند چیز دیگر کمیاب به دربار چین هدیه داده بودند و در سال 87 میلادی غزال و شیر زنده از دربار اشکانی به چین هدیه داده شده بود و در سال 101 میلادی شترمرغ و شیر زنده.

***شکست سرووس***

سرووس امپراتور بعدی روم بود. هر دو امپراتوری روم و اشکانی به خاطر جنگ و  طاعون ضربه خورده بودند. در سال 193میلادی بلاش چهارم به نصبین حمله کرد. سرووس از طریق دریا به آسیای صغیر آمد و به سمت فرات به راه افتاد. ابگر شاه  ادسا به امپراتور خیر مقدم گفت و توانست پادشاهی خود را حفظ کند. اعراب آدیابنه نیز از ابگر یاد گرفتند و جلوی سرووس تعظیم کردند. آنها نیز پادشاهی خود را حفظ کردند. تصویر آنها را می توان روی سکه های سرووس دید. اما خیلی زود آنها شورش کردند و سرووس به آنها حمله کرد. سرووس خیال حمله به ماد داشت اما در بین النهرین با اعراب درگیر شده بود و توانایی حمله به ماد را از دست داده بود. به او خبر رسید که شورشهایی در غرب امپراتوری روم شده و او مجبور شد آنجا را ترک کند و به روم رود و فرماندهی را به فرد دیگری سپرد و به او توصیه کرد از برخورد مستقیم با سپاه اشکانی بر حذر باشد. در این زمان اشکانیان با بین النهرین حمله کردند و رومیان را بیرون کردند و شاه آدیابنه را تنبیه و آنجا را غارت کردند. این یک پیام برای همه شاهک های منطقه بود که اشکانیان از همه خائنین انتقام خواهند گرفت.

***انتقام گرفتن سوریدوس***

 در سال 197 میلادی ورسوس دوباره به بین النهرین لشگر کشید و توانست بدون درگیری با اشکانیان وارد بابل و سلوکیه شود. او صدمین سالگرد فتح تراژان را در سلوکیه جشن  گرفت. دلیل این شکست بلاش چهارم شورش در شرق امپراتوری اشکانی و خیانت درون دربار بود. حتی یکی از برادران بلاش چهارم به سپاه روم پیوسته بود و با تمام سربازان خود او را همراهی می کرد. در همین زمان سوریدس تیسفون را فتح کرد و کل شهر را تخریب و مردم آنرا کشت. سوریدس یک فرد جوان بود که رابطه خانوادگی با امپراتورهای روم نداشت و برای آنکه توانایی خود را ثابت کند قصد داشت انتقام تراژان و ورسوس را از اشکانیان بگیرد. او قصد حمله به محلهایی را داشت که پیش از این رومیان شکست خورده بودند.سوریدوس حتی خود را یکی از نوادگان اسکندر می خواند ولی این ادعای او از طرف کسی قابل قبول نبود. در 28 ژانویه 198 میلادی او اعلام کرد جنگ تمام شده و پارت توسط او کاملا فتح شده است و به خود لقب پارتیکوس ماکسیموس داد. پیش از او تنها تراژان این لقب را داشت. سوریدوس باید به فکر حفظ سرزمینهای فتح شده می بود اما او به سمت شمال به قصد فتح هترا حرکت کرد. او در محاصره شهر ناموفق بود و نتوانست شهر را فتح کند. سربازان او از این شکست ناراضی بودند. او قول حمله مجدد را داد اما این کار را نکرد و به سمت غرب حرکت کرد. تاق نصرت سوریدوس در 203 میلادی در روم ساخته شد.

بقایای شهر هترا

بلاش چهارم در 208 میلادی مرد. در این زمان اشکانیان از تجارت سود زیادی دریافت می کردند. ظروف آفریقایی قرمز و سوریه ای که هترا یافت شده اند گویای رونق تجاری از طریق فرات هستند. سکه های زیادی هم از بلاش پنجم در بین النهرین یافت شده اند که نشان دهنده رفت و آمد تجار اشکانی دارد.

***کاراکالا، بلاش، اردوان پنج و پایان کار اشکانیان***

کاراکالا امپراتور بعدی روم بود. او هم همچون آگوستوس، نرو و تراژان خود را با اسکندر مقایسه می کرد. او برای رسیدن به امپراتوری 20هزار زن و مرد را کشته بود و توسط نویسندگان قرون اول میلادی فردی خشن، مست و عاشق لاکچری معرفی شده است. در 216 میلادی بلاش پنجم و اردوان پنجم هردو ادعای پادشاهی کردند. آنها برادر بودند و با هم رقابت می کردند. اردوان پنجم ماد و بین النهرین را داشت و در هگمتانه سکه ضرب می کرد و بلاش پنجم سایر سرزمینها را داشت و در سلوکیه سکه میزد. کاراکالا این زمان را برای حمله به پارت مناسب می دید. او شروع به جذب نیرو کرد و سکه های زیادی ضرب کرد تا بتواند حقوق آنها را بدهد. کاراکالا از اشکانیان افردای مانند شاه ارمنستان را طلب کرد و گفت آنها باید به روم بروند و ابراز بندگی کنند. وقتی اشکانیان این درخواست را قبول نکردند، کاراکالا حمله خود را شروع کرد. ابتدا ارمنستان را فتح کرد و دختر اردوان پنجم را برای زنی طلب کرد. وقتی درخواستش رد شد حمله دوم خود را شروع کرد. اردوان برای مقابله با او ارتش خود را برای حمله آماده کرد و در همین حال کاراکالا تصمیم به خاتمه جنگ گرفت. حمله او به پارت ناموفق بود. در سال 217 میلادی دوباره از دختر اردوان خواستگاری کرد و استدلال کرد اگر آنها با هم متحد شوند می توانند هر دشمنی را نابود کنند. سود این تجارت برای روم تجارت مستقیم با چین بود. در ضمن کاراکالا می توانست پس از مرگ اردوان، خود ادعای پادشاهی اشکانی را داشته باشد. اردوان نیز در صورت اتحاد با روم می توانست بر بلاش پنجم پیروز شود. پس او تصمیم گرفت دختر خود را به زنی کاراکالا دهد. در حین جشن عروسی کاراکالا به مهمانان عالیرتبه اشکانی که بی سلاح بودند حمله کرد و همه آنها را کشت و سپس نیروهای رومی را به سمت دجله راند و گفت هر چه می توانند غارت و نابود کنند. نویسندگان رومی سعی در توجیه کار او دارند و اردوان را مقصر می دانند که در لحظه عروسی تصمیم خود را عوض کرده است اما تنها واقعیت تاریخی قابل استناد کشتار مهمانان عروسی توسط کاراکالا است. کاراکالا پس از چند حمله موفق به پارت، نیروهای خود را عقب کشید. اردوان که به پشت زاگرس پناهنده شده بود در پی کاراکالا ارتش راند و به قسمتی از بین النهرین که تحت کنترل روم بود حمله کرد و شهرهای رومی را غارت کرد. کاراکالا می خواست دوباره به پارت حمله کند اما به قتل رسید.

سکه کاراکالا

اردوان در نصبین مشغول گسترش فتوحات نظامی خود بود که ماکرینوس به او حمله کرد. اردوان سواره نظام زیادی با اسب و شتر داشت و در صبح جنگ برای خدای خورشید قربانی کرد. در برخورد اول پیاده های رومی برتر بودند اما تیراندازان اشکانی که کار خود را شروع کردند سربازان رومی یکی یکی زخمی و کشته شدند. نهایتا آنها دور هم جمع شدند و حصاری برای خود درست کردند. دو روز حصار بدون دخالت اشکانیان باقی ماند تا اینکه اشکانیان سوار بر اسب دور حصار حلقه زدند و شروع به تیر اندازی به مرکز حصار کردند. سربازان مرکز حصار بدون حفاظ بودند و باران تیر آنها را به کشتن داد. ماکرینوس از این معرکه جان سالم به در برد اما شمار زیادی از سربازان او کشته شدند. این آخرین جنگ اشکانی و روم بود. ماکرینوس با پرداخت 20میلیون سسترسس یا 50 میلیون درهم صلح را از اردوان خرید و به روم رفت. او در روم مورد نفرت قرار گرفت زیرا که افتخارات کاراکالا را نابود کرده بود. او در 228 میلادی توسط سربازانش به قتل رسید و فردی چهارده ساله امپراتور شد. از این سال به بعد در روم چند امپراتوری هر یک به مدت چند سال به شاهی رسیدند ولی بعد به قتل رسیدند و دیگری جای آنها را گرفت.
آخرین سکه بلاش در سلوکیه ضرب شد. با ناپدید شدن بلاش از عرصه سیاست در 222 میلادی اردوان قدرت مطلق اشکانی شد اما در 228 میلادی دوباره بلاش به سلوکیه آمد و سکه ضرب کرد. احتمالا در این شش سال پارس ها او را به اسیری گرفته بودند و نهایتا بلاش از دست آنها فرار می کند. ساسانیان که در این زمان قدرت نظامی خوبی داشتند و بر ضد اشکانیان به پا خواسته بودند خطر بزرگی برای اردوان به شمار می آمدند. سرزمینهای دوست اشکانیان با پارس ها رابطه خوبی نداشتند و حتی سربازان کرایه ای اشکانی ترجیح می دادند به روم خدمت کنند تا به پارس ها. در پی جنگ اردوان و اردشیر ساسانی هترا کاملا به سمت روم رفت تا با کمک رومی ها با ساسانیان بجنگد. سرانجام اردوان توسط اردشیر ساسانی در سال 226 میلادی کشته شد.

رومی ها و اشکانی ها برای بدست آوردن قدرت و ثروت چند قرن با هم جنگیدند. هر دو سعی در کنترل ارمنستان داشتند اما هیچ یک پیروز قطعی میدان نبودند. هر امپراتوری که می خواست خود را به مردم روم ثابت کند یک حمله به پارت می کرد. دلیل حملات متعدد آنها نفرت رومی ها از اشکانیان و پارتها بود و همیشه حس انتقام از شکستهای قبلیشان از پارتها عامل حمله بعدی آنها به شرق بود. اما مهمترین عامل حملات آنها تمایل آنها به کنترل تجارت با شرق و خارج کردن سود آن از دست اشکانیان بود.

نبرد سورنا با رومیان:

جنگ حران( کاره)، در منطقه‌ای در شمال میان رودان( بین‌النهرین) بین اورفه و راس العین بین سپاه ایران و روم رخ داد و با شکست سپاه روم به پایان رسید. در ۶ می (۱۶ اردیبهشت) سال ۵۳ پیش از میلاد، سپاه کراسوس سردار رومی، با سپاه سورنا سردار اشکانی که از اهالی سیستان و فرمانروای آنجا بود آماده نبرد با یکدیگر شدند و سرانجام در ۱۹ خرداد(۹ژوئن) پس از یک نبرد خونین، کراسوس سردار رومی کشته شد.

کراسوس در ابتدا موفق بود و ارتش او را امپراتور نامید. البته موفقیت های او چیزی جز غارت روستاها و آبادی های بی دفاع میانرودان نبود. اردس دوم فرستاده ای نزد کراسوس فرستاد تا از او توضیحی درباره این دشمنی بخواهد و او پاسخ داد که در سلوکیه به اشکانیان پاسخ خواهد داد. سپس قدیمی ترین فرستاده ارد دوم به او گفت: اگر مویی در دست من دیدی از شهر سلوکیه نیز دیدن می کنی. به این ترتیب جنگ بین دو ابرقدرت قطعی شد.

با قطعی شدن جنگ، پادشاهی اشکانی فرماندهی ارتش را به سردار شجاعی به نام سورنا سپرد و راهی ارمنستان شد تا از اعزام نیروی کمکی پادشاه این کشور به روم جلوگیری کند. کراسوس با پیکری متشکل از 42000 لژیونر رومی وارد مرز هاران (شهری در جنوب ترکیه کنونی و در مرز ایران و روم) می شود و جسد کوچک اشکانی را در مقابل خود می بیند. کراسوس ارتش خود را به شکل مستطیل سازمان داد. سپس یک بال را به کاسیوس و دیگری را به پوبلیوس داد و کنترل قلب ارتش را به دست گرفت.

اشکانیان با صدای شیپور تکان نمی خوردند، اما طبل های عظیمی داشتند که ناقوس هایی در اطراف خود داشتند تا از طرفین به صدا در می آمدند. جمع‌آوری این سپاس‌ها مانند صدای رعد و غرش حیوانات بود، اما سورنا می‌دانست که ارتش روم را نمی‌توان به این راحتی شکست داد، بنابراین از ترفند جنگی استفاده کرد. او با 1000 سرباز در برابر رومیان ظاهر شد و 9000 کماندار را پشت تپه پنهان کرد. با حمله لژیونرها، سورنا دستور عقب نشینی داد تا سربازان رومی بتوانند آنها را در محوطه اشکانیان تعقیب کنند. در این هنگام کمانداران از پشت تپه ها بیرون آمدند و به رومیان حمله کردند. سواران اشکانی که زیگزاگ حرکت می کردند چنان ماهرانه به سوی رومیان تیر پرتاب کردند که به گفته پلوتارک، پاهای سربازان رومی را به زمین چسباندند و در نهایت همگی اسیر یا کشته شدند.

کراسوس قصد داشت با سازماندهی ارتش باقیمانده حمله دیگری را ترتیب دهد، اما ناگهان با سر بریده پسرش بر روی نیزه ایرانی مواجه شد. مرگ پوبلیوس روحیه سربازان رومی را شکست تا دیگر نتوانند در برابر حمله سربازان اشکانی مقاومت کنند. در این زمان سورنا دوباره به ارتش روم حمله کرد و کراسوس را کشت. با مرگ کراسوس، ارتش روم از هم پاشید و در نهایت جنگ به نفع اشکانیان پایان یافت.

جنگ آنتوانت نبرد فرهاد چهارم و رومیان:

مارک آنتونی و دیگر ژنرال های رومی نتوانستند سرنوشت غم انگیز کراسوس را فراموش کنند و معتقد بودند که باید انتقام خون او و 20000 لژیونر را به هر قیمتی بگیرند. علاوه بر این، دولت اشکانی پس از به دست گرفتن قدرت، چندین بار برای تصرف متصرفات رومیان در سوریه و آسیای صغیر تلاش کرد. بهانه جنگ در ابتدا بسیار کم بود، اما بعدها آنتوانت بی پروا تمایل خود را به جنگ ابراز کرد و فرهاد چهارم پادشاه ایران نیز سعی کرد علاقه ای به جنگ نداشته باشد، اما مخفیانه نیروهای خود را در ساحل فرات تجهیز کرد. . تصور آنتوانت این بود که باید با ارتشی بزرگتر از ارتش کراسوس به ایران برود، بنابراین 16 لژیون بزرگ رومی (60-70000 نیرو) با 10000 سوار و 30000 پیاده به سمت فرات برد. پادشاه ارمنستان نیز با 13000 سرباز در این نیرنگ شوم به رومیان پیوست. ارتش روم در تابستان 36 قبل از میلاد به فرات رسید، اما جبهه قدرتمند ایرانیان او را مجبور به عقب نشینی نیروهای خود به ارمنستان کرد و در آنجا آرتوسدس به همراه پادشاه ارمنستان نقشه ورود به ایران را ترتیب داد. زیرا ایرانیان در این دوره نیروهای خود را به شمال ایران منتقل کرده بودند.

اشتباه بزرگ آنتوانت در ترک ماشین های جنگی با چند هزار سرباز برای او گران تمام شد زیرا اشکانیان مانند برق به سربازان رومی و فرمانده آنها استاتیانوس حمله کردند و رومی ها را که به هزار نفر می رسید کشتند. پاییز فرا رسید و آنتوانت ترجیح داد از صندلی پروسپا خارج شود، اما این بار این پارت ها بودند که او را تنها نگذاشتند. ارتش روم از طریق ترکیه کنونی عقب نشینی کرد، اما اولین برخورد سنگین با اشکانیان در نزدیکی تبریز رخ داد. کمانداران رومی از گلوله های سربی استفاده کردند و اشکانیان را دفع کردند. اما اشکانیان 19 روز متوالی با روش جنگ و گریز (نبرد پارتیزانی) رومیان را کاملاً از پای درآوردند و در نبردی دیگر در نزدیکی رود ارس 8000 رومی دیگر کشته شدند. شکست رومیان در غرب فرهاد را بر آن داشت تا رومیان را تنها بگذارد. هزاران رومی دیگر قبل از رسیدن به مقر زمستانی خود کشته شدند.

جنگ تراژن نبرد خسرو اشکانی با رومیان:

از حدود سال 20 پس از میلاد، امپراتوری روم پیشرفت کرد، در حالی که ایرانیان عصر اشکانی به طور پیوسته ضعیف شدند. شاهان اشکانی به سرعت جای خود را به دیگران دادند و امپراتوری اشکانی دیگر آن قدرت یک قرن پیش را نداشت. در همین حال، در روم، پس از مرگ نروا، فرمانروای بزرگ رومی، تراژان، که اسپانیایی بود، امپراتور شد. تراژان جانباز جنگی بود که می خواست مرزهای شرقی روم را گسترش دهد و به همین دلیل با لژیونرهای آموزش دیده اروپایی خود در سال 114 میلادی به بهانه دخالت ایران در امور ارمنستان به سوریه سفر کرد.

خسرو پادشاه اشکانی که در آن زمان علاقه چندانی به جنگ با امپراتور روم نداشت، ابتدا سعی کرد با فرستادن هدایا و سپاهش از ورود تراژان به شرق جلوگیری کند، اما تراژان به سفیر ایران پاسخ داد که تصمیم خود را در سال 2018 اعلام خواهد کرد. سوریه. تراژان پس از فتح کامل ارمنستان در سال 115 انطاکیه را گرفت و به بین النهرین رفت و در سال 116 شهر آباد هاترا در بین النهرین را تصرف کرد. در آن زمان متأسفانه هیچ کمکی از ایران برای مدافعان شهرها نشد و به همین دلیل تراژان در همه نبردها پیروز شد. پس از غرق شدن کشتی های جنگی در همان سال به جنوب فرات رفت و بابل را تصرف کرد. پس از تصرف تیسوفون و سلوکیه، تراژان توانست خود را به سواحل شمالی خلیج فارس برساند، جایی که هیچ رومی در آنجا نبوده است.

مرتبط:  چرا ذخایر معدنی با وجود فراوان بودن در کره زمین محدود هستند

در این زمان خسرو به خوبی می دانست که استراتژی فرسایش در مبارزه با لژیون های مجرب رومی مفید نیست، از این رو تصمیم گرفت با تحریک مناطق اشغالی، جنگ فرسایشی طولانی را علیه سرداران رومی به راه بیندازد. تراژان که انتظار مقاومت از مناطق اشغالی را نداشت، مجبور به عقب نشینی شد. در سال 117 پس از میلاد خسرو شروع به ترک جنوب بین النهرین کرد و پس از تصرف تیسوفون قصد داشت با تراژان بجنگد. او می‌دانست که سه سال جنگ مداوم در سرزمین‌های شرقی، لژیونرهای رومی را خسته کرده است و شکست دادن آنها کار دشواری نخواهد بود. اما اتفاقات جدیدی در رم در حال رخ دادن بود. مرگ تراژان، هادریان را به قدرت رساند و او همچنین دید که صلاح نیروهای رومی را به غرب فرات بیرون کشید. بدین ترتیب رومی ها دوباره به شرق به سوریه بازگشتند.

مهدی

بچه ها کسی جوابشو میدونه؟

از این سایت بدانید که چرا امپراتوری ایران و روم مدام در حال جنگ بودند.

سوالات مطالعه چهارم درس سیزدهم

پرسش و پاسخ درس 13، درس 13، درس 13

سوالات مطالعاتی چهارم درس سیزدهم – درس خانه

صفحه اصلی

سوالات مطالعه چهارم درس سیزدهم

سوالات مطالعات چهارم درس سیزدهم

پرسش و پاسخ درس 13 مطالعه چهارم

در این قسمت از درس، پرسش و پاسخ درس 13 مطالعات اجتماعی چهارم دبستان را در اختیار شما قرار می دهیم. با ما بمان.

پرسش و پاسخ درس اجتماعی 13)

1-حکومت هخامنشیان به دست چه کسی ازبین رفت؟

پاسخ – به دست اسکندر مقدونی

2 -علل ضعف هخامنشیان در اواخر حکومت خودشان و شکست آن ها از اسکندر چه بود؟

پاسخ – نزاع داخلی، بی لیاقتی پادشاهان و حاکمان

3-هخامنشیان چند سال برابر ان حکومت کردند؟

پاسخ – بیش از دویست سال

4-درزمان حمله اسکندر ایرانیان چه کارکردند؟

جواب ـ با تمام قوا ایستادند و مقاومت کردند اما بی فایده بود.

5 -آریوبرزن که بود؟

پاسخ – او یکی از سرداران برجسته ایرانی بود که تا پای جان با اسکندر و سپاهیانش جنگید و با خیانت همرزمانش کشته شد.

6-بعد از هخامنشیان کدام حکومت در ایران تشکیل شد؟

جواب – حکومت جانشینان اسکندر یا سلوکیان

7-سلوکیان بعد از حاکم شدن بر ایران چه کردند؟

پاسخ – سلوکیان کوشیدند آداب و رسوم، نوشتار و زبان یونانی را در ایران رواج دهند.

8-سرانجام حکومت سلوکیان و جانشینانان اسکندر چه شد؟

پاسخ – مردم ایران سلطه بیگانگان را نپذیرفتند، سرانجام گروهی از آریایی ها به نام اشکانی به رهبری اشک با آنها جنگیدند و آنها را شکست دادند و از ایران بیرون راندند و حکومت اشکانیان را برقرار کردند.

9-چرا حکومتی را که پارت ها به وجود آوردند اشکانیان نامیده شد؟

جواب- چون پادشاهان اشکانی به افتخار رهبر بزرگ خود لقب اشک را برگزیدند.

10-قدرتمندترین پادشاه اشکانی چه نام داشت؟

پاسخ – مهرداد دوم

11-چرا امپراتوری ایران و روم دائم می جنگیدند؟

جواب- چون همسایه بودند و رومیان می خواستند ایران را فتح کنند ولی در اکثر جنگ ها از اشکانیان شکست خوردند.

12-پارت ها در چه کارهایی مهارت داشتند؟

پاسخ – در هنرهای رزمی، اسب سواری، تیراندازی

13 -سردار مشهور ایرانی درزمان اشکانیان؛ که کراسوس فرمانده رومی ها را شکست داد چه نام دارد؟

جواب – سورنا

14 -مهم ترین کار اشکانیان چه بود؟

پاسخ – جانشینان اسکندر را بیرون کنید و ایران را تقویت کنید

15 -سورنا و آریوبرزن چه کار ارزشمندی انجام دادند؟

پاسخ- سورنا ارتش روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و آریوبرازن تا پایان عمر از کشورش در برابر بیگانگان دفاع کرد.

بعدی” درس چهاردهم مطالعات چهارم

قبلی» درس دوازدهم مطالعات چهارم

||| 68 نظر

نازنین، پنجشنبه 3 فوریه 2018

برچسب ها: سوالات مطالعات چهارم ، مطالعات چهارم ،

دیدگاه شما

فاطمه گفت: 2019/02/03 ساعت 17:04

به اشتراک گذاشتن کرونا عالی بود 😊😊😊

پاسخ علی گفت: 1399-01-13 ساعت 10:22 عالی پاسخ علی گفت: 1399-01-13 ساعت 10:23 ببله آتوسا گفت: 1399-01-11 ساعت 20:27

اینها سوالات خوبی بود، مخصوصاً در این شرایط کرونا، خیلی کمک می کند

پاسخ فاطمه گفت: 1397/11/26 22:25

عالی بود خیلی خوبه

پاسخ ناشناس: 2018-11-26 ساعت 20:57

هیچ کدام از پاسخ ها در کتاب نیست

پاسخ هلیا گفت: 1398-11-25 ساعت 17:35 عالی واقعا ممنون ❤❤❤ پاسخ حسین گفت: 1398-12-27 ساعت 23:12 عالی یاسمن گفت: 1398-11-25 ساعت 12:24

عالی بود، اما چند سوال وجود نداشت، اما پاسخ وجود داشت

پاسخ ❤️❤️ گفت: 1397/11/25 11:43

این خیلی کمکم کرد

پاسخ ناشناس: 2018-11-24 ساعت 20:54

عالی بود و سوالات هم خیلی خوب بود

پاسخ

سبحان ازبکزی گفت:

2018-11-25 در 19:41

من هم از این سوالات لذت بردم، سریع آنها را حفظ می کنم

ناشناس گفت: 2018-11-24 ساعت 16:15

عالی بود واقعا به ما لطف کردی

پاسخ ناشناس: 2018-11-24 ساعت 16:15

عالی بود عالی بود واقعا حواستون به ما هست

ناشناس گفت: 1397/11/22 ساعت 19:58 با تشکر ناشناس گفت: 20/11/2018 ساعت 20:50.

عالی بود 💖💖💖💖💖

پاسخ ناشناس: 1397/11/20 ساعت 18:37 خیلی کمکم کرد😄😄😄 پاسخ سارا: 1397/11/20 ساعت 15:34.

عالی بود. معلمم به من گفت سوال درس 13 را خودتان بنویسید

پاسخ ناشناس: 2018-11-20 ساعت 15:31

عالی بود. معلمم به من گفت که سوال بنویسم

پاسخ ناشناس: 2018-11-25 ساعت 20:52

من با کمک این برنامه در تمام آزمایشات موهایم خیلی خوب عمل کردم

رها گفت: 2018-11-25 ساعت 20:52

من با کمک این برنامه در تمام آزمایشات موهایم خیلی خوب عمل کردم

ناشناس گفت: 2018-11-19 ساعت 21:51

من هنوز امتحان ندادم ولی مطمئنم قبول میشم.

پاسخ ناشناس: 2018-11-25 ساعت 20:49

من با کمک این برنامه در امتحان قبول شدم

فاطمه گفت: 1397/12/11 ساعت 11:44

عالی بود واقعا یاد گرفتم 😍😍😍😍😍😍😍

نرجس گفت: 1398/02/13 ساعت 19:13

من هنوز 20 تا امتحان دارم هاهاها

ثنا گفت: 1398-11-19 ساعت 15:33 خیلی خوب بود ممنون پاسخ ناشناس گفت: 1398-11-19 ساعت 1:40 بامداد بسیار عالی است پاسخ نازنین گفت: 1398/11/19 ساعت 1:39 صبح.

واقعا خوب بود

پاسخ عالی: 1397/11/15 ساعت 18:21

منبع: homedars.ir

سوالات هشتم ابتدایی درس 13

درس 13 مطالعات پایه چهارم ☑️ نمونه سوالات گام به گام تشریحی و کوتاه و خالی از متن درس 13 مطالعات اجتماعی پایه سیزدهم چهارم دبستان

روش زندگی

سوالات هشتم ابتدایی درس 13

مطالعات پایه چهارم ابتدایی درس 13 گام به گام نمونه سوالات متنی و سوالات تشریحی و مجموعه و نقطه پایه چهارم ابتدایی درس 13 مطالعات اجتماعی

سوالات درس ۱۳ سیزدهم مطالعات چهارم ابتدایی ؛ در این مقاله پاسخ و جواب نمونه سوال های تشریحی و تعریف کنید و جای خالی مهم امتحانی متن درس 13 سیزدهم سفری به تخت جمشید (2) کتاب مطالعات اجتماعی کلاس چهارم دبستان را قرار داده ایم. در ادامه با بخش آموزش و پرورش ماگرتا همراه ما باشید.

همچنین بخوانید: پاسخ فعالیت های درس 12 و 13 علوم اجتماعی چهارم

سوالات درس سیزدهم مطالعات چهارم ابتدایی

نمونه سوالات متن درس مطالعات اجتماعی سیزدهم 4 با پاسخنامه

1) حکومت هخامنشی توسط اسکندر مقدونی نابود شد.

2) حکومت هخامنشی چند سال طول کشید؟

پاسخ: ۲۰۰ سال

3) دلایل شکست هخامنشیان چه بود؟

پاسخ: اختلاف های داخلی – بی لیاقتی شاهان

4) اسکندر پادشاه یونان و مقدونیه بود و می خواست تمام جهان را فتح کند.

5) یکی از سرداران دلیر ایرانی آریو برزن بود که تا آخرین نفس با سپاه اسکندر جنگید و سرانجام کشته شد.

6) جانشینان اسکندر بر کشور حکومت کردند و دولت سلوکیان را تشکیل دادند.

7) سلوکیان کوشیدند آداب و رسوم و نوشتار و زبان یونانیان را در ایران رواج دهند.

8) اشکانیان گروه دیگری از آریایی ها بودند که حکومت اشکانی را ایجاد کردند.

9) در زمان مهرداد دوم، پادشاه اشکانی، ایران به کشوری بسیار بزرگ و قدرتمند تبدیل شد.

10) در جنگ بین ایرانیان و رومیان، سورنا، سردار شجاع اشکانی، کراسوس سردار رومی را شکست داد.

11) چرا رومیان بارها از اشکانیان شکست خوردند؟

پاسخ: چون پارت ها در فنون جنگی و اسب سواری و تیراندازی بسیار ماهر بودند.

12) آریو برزن چه کرد؟

پاسخ: او یکی از فرماندهان شجاع ایرانی بود که مردانه با سپاه اسکندر جنگید و سرانجام کشته شد.

13) سورنا چه کرد؟

پاسخ: در جنگ بین ایرانیان و رومی ها سردار شجاع اشکانی بود که سردار رومی (کراسوس) را شکست داد.

14) حکومت هخامنشی توسط چه کسی نابود شد؟

پاسخ: به دست اسکندر مقدونی

15) ایرانیان در حمله به اسکندر چه کردند؟

پاسخ: با تمام وجود ایستادگی و مقاومت کردند ولی بی نتیجه بود.

16) بعد از هخامنشیان چه حکومتی در ایران تأسیس شد؟

پاسخ: حکومت جانشینان اسکندر یا همان سلوکیان

17) سلوکیان پس از فرمانروایی ایران چه کردند؟

پاسخ: سلوکیان سعی کردند آداب و رسوم و خط و زبان یونانی را در ایران رواج دهند.

18) دوران سلطنت سلوکیان و جانشینان اسکندر چه شد؟

پاسخ: مردم ایران حکومت بیگانگان را نمی پذیرفتند، سرانجام گروهی از آریایی ها به نام پارت ها به رهبری اشک با آن ها جنگیدند و آن ها را شکست داده و از ایران بیرون راندند و حکومت اشکانیان را به وجود آوردند.

19) چرا حکومتی که اشکانیان ایجاد کردند پارت نامیده شد؟

پاسخ: زیرا پادشاهان اشکانی ؛ به احترام رهبر بزرگ خود، لقب اشک را برای خود برمی گزیدند.

20) قدرتمندترین پادشاه اشکانی چه نام داشت؟

پاسخ: مهرداد دوم

21) چرا امپراتوری های ایران و روم مدام در حال جنگ بودند؟

پاسخ: زیرا همسایه بودند و رومی ها می خواستند ایران را تصرف کنند، ولی در بیشتر جنگ ها از اشکانیان شکست خوردند.

22) اشکانیان در چه کاری مهارت داشتند؟

پاسخ: در فنون جنگی، اسب سواری، تیراندازی

23) سردار معروف ایرانی دوره اشکانی; نام کراسوس که فرمانده رومی را شکست داد چیست؟

پاسخ: سورنا

24) مهمترین کار اشکانیان چه بوده است؟

پاسخ: بیرون راندن جانشینان اسکندر و قدرتمند کردن ایران

25) سورنا و آریو برزن چه کار ارزشمندی انجام دادند؟

پاسخ: سورنا لشکر روم به فرماندهی کراسوس را شکست داد و آریو برزن تا پای جان از کشورش در مقابل بیگانگان دفاع نمود.نکته مهم: دانش آموزان عزیز، تنها به خواندن این سوالات اکتفا نکنید و حتما متن درس را هم به دقت مطالعه کنید.

همچنین بخوانید : سوالات متنی درس دوازدهم علوم اجتماعی چهارم دبستان

سوالات متنی درس 13 مطالعات اجتماعی سیزدهم با پاسخ را در این مقاله مشاهده کرده اید. امیدوارم از آن استفاده کرده باشید و از دیگر صفحات Magerta دیدن کنید. برای یافتن بهتر پاسخ ها در انتهای کلمات جستجو شده در گوگل کلمه Magerta را قرار دهید. همچنین سوالات خود را در قسمت نظرات بنویسید. 😉

تحصیلات

کلاس چهارم ابتدایی

فیس بوک، توییتر، لینکدین، پینترست، جیبی، واتس اپ، تلگرام را به اشتراک بگذارید

منبع: magerta.ir

جنگ های ایران و روم

جنگ های ایران و روم

از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد

جنگ های ایران و روم

مرزهای دو امپراتوری قبل از شروع آخرین جنگ ایران و روم

تاریخ 53 قبل از میلاد – 629 پس از میلاد

محل

بین النهرین، سوریه، سوریه، مصر، قفقاز جنوبی، آتورپاتکان، آناتولی، بالکان

طرفین درگیری رم جمهوری روم امپراتوری روم امپراتوری بیزانس و متحدان آنها ایران امپراتوری اشکانی امپراتوری ساسانی و متحدان آنها فرماندهان و فرمانروایان لوکولوس پومپی کراسوس Mark Antony Ventidius Crobelo 8585858585000 Timesidius Gordian III Valerian (اسیر) Ballista Athina Carus Galerius Constantius II Julian Javian Ardabarius Ardabarius.

المنذر بن الحربس

موریس جان میستاکون فیلیپیکوس  کومنتیولوس نارسس گرمانوس  لئونیتوس  دومنتزیولوس  پریسکوس هراکلیوس تئودور فرهاد سوم سورنا ارد دوم پاکور یکم  اردوان سوم بلاش یکم خسرو یکم اشکانی سیناتروک دوم بلاش چهارم اردشیر بابکان شاپور یکم نرسه شاپور دوم یزدگرد یکم مهرنرسه بهرام گور یزدگرد دوم قباد یکم مهرمهرویه هزارفت خسرو انوشیروان منذر چهارم بن منذر خوریان  آذرماهان تهم‌خسرو  واراز وزور مهبد کارداریگان بهرام چوبین خسرو پرویز شهربراز کارداریگان شاهین بهمن‌زادگان شهرپلنگ  راهزاد 

متحدان رومی: ارمنستان، پادشاهی ایبریا، آلبانی قفقاز، کوماجن، نباتائیان، اسروئن، پالمیرا، غسانیان، لازستان، امپراتوری آکسوم، خزرها، گوکترک ها

متحدان ایران: اسروئن، ارمنستان، پادشاهی ایبریا، آلبانی قفقاز، لخمیان، لازستان، آوارهای اوراسیا و خاقانات ترک شرقی.

گسترش جنگ های نبوی ایران و روم

جنگ‌های ایران و روم اشاره به مجموعه‌ای از نبردها و کشمکش‌ها میان قدرت‌های جهان رومی-یونانی و جهان ایرانی بود که برای حدود هفت قرن دنیای متمدن روزگاران باستان را تحت تأثیر خود قرار داده بود.

این جنگ ها با اولین برخورد نظامی ایرانیان و رومیان در اواخر جمهوری روم و در اواسط دوران اشکانیان یعنی در سال 53 قبل از میلاد آغاز شد و در زمان همزیستی اشکانیان و ساسانیان با امپراتوری روم ادامه یافت. و امپراتوری روم شرقی

این درگیری ها تنها به ایران و روم محدود نمی شد و دولت های دست نشانده دو امپراتوری و متحدان آنها را نیز درگیر می کرد. جنگ‌های ایران و روم سرانجام راه را برای فتوحات مسلمانان هموار کرد که منجر به سقوط امپراتوری ایران و کاهش شدید قلمرو امپراتوری روم شد و رومیان هرگز نتوانستند به اندازه یک قدرت بزرگ در جهان تأثیرگذار باشند. منطقه.

اگرچه جنگ بین ایران و روم به مدت هفت قرن ادامه یافت، اما مرزهای دو امپراتوری بدون توجه به انتقال شهرهای مرزی مانند دورا یوروپوس و نوسیبین، عمدتاً بدون تغییر باقی ماندند. در واقع این جنگ ها دین رومیان را نیز تغییر داده بود، زمانی که شاپور اول به روم حمله کرد، به نوعی دین رومیان را از بت پرستی و بت پرستی به خداپرستی و مسیحیت تغییر داد. این درگیری ها شبیه به بن بست قدرت بود: شهرها، قلعه ها و استان های مرزی پی در پی غارت، تصرف و منتقل شدند، اما هیچ یک از دولت ها نتوانستند به طور دائم در قلمرو دیگری پیشروی کنند. هر دو امپراتوری فراتر از مرزهای خود فتوحاتی داشتند، اما توازن قدرت تقریباً همیشه ثابت بود. اگرچه ارتش ایران و روم در آغاز به شکل‌های مختلف در جنگ‌ها حضور داشتند، اما از استراتژی‌های جنگی یکدیگر تقلید کردند و در قرن‌های آخر جنگ‌ها، دو ارتش یکسان با تاکتیک‌های جنگی همسو شدند.[1]

در پایان، ایران و روم بهای سنگینی برای این جنگ ها پرداختند: طولانی شدن و فرسایش نبردها در قرون ششم و هفتم میلادی، هر دو امپراتوری را در برابر ظهور سریع خلافت راشدین آسیب پذیر کرد. لشکریان مسلمانی که درست پس از پایان آخرین جنگ ایران و روم از صحرای عربستان بیرون آمدند. امپراتوری ایران در عرض چند سال فتح شد و سقوط کرد و امپراتوری روم از قلمروهای خود در شام، قفقاز، مصر و شمال آفریقا بیرون رانده شد. سایر قلمروهای باقی مانده از امپراتوری روم نیز به مرور زمان توسط مسلمانان فتح شد که در نهایت به سقوط آن امپراتوری و فتح قسطنطنیه انجامید.[2] آخرین دور این سری از جنگ ها با پیروزی رومیان به پایان رسید.

پس زمینه[ویرایش]

به گفته جیمز هوار جانسون، از «قرن سوم قبل از میلاد. پس از میلاد تا قرن هفتم پس از میلاد. ایرانی‌ها و رومی‌ها در مقابل یکدیگر قرار گرفتند، زیرا هریک بخش‌هایی از امپراتوری سلوکی در حال زوال را به قلمرو خود ضمیمه کرده بودند.

در قرن سوم قبل از میلاد ج. – ج.، از قبایل پارسی آسیای مرکزی به شمال ایران کنونی رسیده است. اگرچه سلوکیان توانستند پیشروی خود را برای مدتی متوقف کنند، اما سرانجام در قرن دوم قبل از میلاد شکسته شدند و ایران، بین النهرین و ارمنستان را به امپراتوری نوپای خود در اوایل قرن اول قبل از میلاد ضمیمه کردند. خاندان اشکانی که در رأس این اتحاد سیاسی جدید ایران قرار داشتند، در برابر تلاش‌های متعدد امپراتوری سلوکیان برای فتح مجدد سرزمین‌های از دست رفته مقاومت کردند و توانستند چندین شاخه از شاهزادگان ایرانی را بر تاج و تخت پادشاهی‌های قفقاز از جمله ارمنستان بنشانند. ، شبه جزیره ایبری و آلبانی قفقاز بنشاند [4][5][6] در همان زمان، جمهوری روم که متوالی منطقه مدیترانه را با قدرت خود ضمیمه کرد، سلوکیان را با شکست آنتیوخوس سوم در ترموپیل و منیزیا از آناتولی بیرون راند. . سرانجام در سال 64 ق.م. پس از میلاد، پومپه، یکی از اعضای سه گانه روم، آخرین قلمرو باقیمانده سلوکیان، سوریه را فتح کرد و همین رویداد بود که زمینه را برای رویارویی ایرانیان و رومیان فراهم کرد.[6]

منبع: fa.wikipedia.org

نوشته های مشابه

‫4 دیدگاه ها

  1. هی! این مقاله واقعا جذاب بود. برای من خیلی جالب بود که بفهمم چرا رومی‌ها که امپراتوری قوی‌ای داشتند اما در برابر اشکانیان شکست می‌خوردند. توضیحات درباره راهبردهای نظامی و فرهنگ اشکانیان که رومی‌ها رو مشکل‌ساز کرد واقعا مفید بود. مرسی که این مطلب رو به اشتراک گذاشتی.

  2. سلام دوست عزیز! مقاله‌ات رو خوندم و واقعا لذت بردم. نکات جالبی رو درباره‌ی جنگ‌های بین امپراتوری روم و اشکانیان بیان کردی و به خوبی توضیح دادی چرا رومی‌ها در اکثر این جنگ‌ها شکست می‌خوردن. موفق باشی!

  3. من هم از خوندن این مقاله لذت بردم. بخش‌هایی که در مورد تفاوت‌های ساختاری ارتش‌ها و تکتیک‌های استفاده شده توضیح داده بودید، واقعاً جذاب بود. ایده‌ها و دلیل‌های شکست رومی‌ها رو به خوبی روشن کردید و نشون دادید که چه عواملی در این موفقیت‌های اشکانیان نقش داشته. دست مریزاد!

  4. من واقعا از خواندن این مقاله خوشم اومد. به نظرم یکی از دلایل اصلی شکست رومی ها، افت کیفیت ارتش و نظامیان آنها بود. در طول تاریخ، رومی ها به دلیل داشتن ارتشی قوی و نیز تاکتیک های نظامی پیشرفته، مشهور بودند. اما در دوره ای که با اشکانیان جنگیدند، کیفیت ارتش رومی ها کاهش یافته بود. علاوه بر این، اشکانیان همیشه از تاکتیک های جدید و نوآورانه استفاده می کردند و به همین دلیل، نتوانستند رومی ها را شکست دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا