چرا من ادم بدبختیم

چرا من ناراضی هستم این طرز فکر و سوالی است که خیلی ها به آن فکر می کنند و همیشه فکر می کنند که ناراضی و بدشانس هستند و نمی توانند موفق شوند. در این مطلب به شما توضیحی در این مورد می دهیم و نکات جامعی را به شما می دهیم تا بتوانید از شر این طرز فکر اشتباه خلاص شوید.

چرا من بد شانسم؟ همانطور که دیدید، وقتی وارد گوگل شدید، این کلمه را جستجو کنید: “چرا من بدشانس هستم؟” وقتی به سادگی “چرا من” را جستجو کردید، دیدید که این کلمه در بین پیشنهادات گوگل آمده است، یعنی این طرز فکری که شما دارید چرا اینقدر بدشانس هستید تنها مشکل شما نیست و بسیاری از افراد این احساس را دارند و در جستجوی آن هستند. راه هایی برای حل این مشکل در گوگل مانند شما.

حتما بخوانید: دکوراسیون چیست، پنل دکوراتیو چیست، خرید ساعت دیواری، بهترین موتور ساعت دیواری، خرید پنل لایت، خرید اکانت moz pro، تابلوی شیک از کجا بخریم، خرید اکانت نمای تجاری

تفسیر پروفسور ریچارد وایز در مورد فقر

چرا من ناراضی هستم؟ در همان ابتدا باید بدانید که طرز فکر مردم و برداشت آنها از مسائلی مانند ناراحتی و خوشبختی، شادی و افسردگی و خوش شانسی و بدشانسی کاملاً با یکدیگر متفاوت است. برای مثال، پروفسور ریچارد وایزمن، استاد روانشناسی در دانشگاه هرتفوردشایر، در مورد بدشانسی گفت:

می خواستم بدانم چرا بخت همیشه در خانه بعضی ها را می زند و آنها سر جایشان هستند در حالی که برخی دیگر از آن محروم هستند؟! چرا من بد شانسم؟

یا اگر بخواهیم به زبان ساده‌تر صحبت کنیم، معنای حرف‌های او این است که چرا عده‌ای خوش‌شانس هستند، اما برخی نه.

پروفسور ریچارد وایزمن آزمایش جالبی انجام داد که در آن روزنامه ای به افرادی داد که قبلاً خود را ناراضی و ناراضی نشان می دادند و از آنها خواست به روزنامه نگاه کنند و بگویند چند عکس در روزنامه وجود دارد.

آقای وایزمن گفت من یک پیام مخفی در وسط این سیاهه ها قرار دادم و اگر به سرپرست بگویید این مقاله را دیده اید 50 دلار به شما جایزه می دهم.

نتیجه آزمایش ریچارد وایزمن چه بود؟

حتی با وجود اینکه آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و با حروف بزرگ چاپ شده بود، اکثر افرادی که احساس بدشانسی می کردند آن را ندیدند، در حالی که اکثر افراد خوش شانس آن را دیدند.

مطالعه آقای وایزمن به این نتیجه رسید که افراد بدشانس عموماً عصبی تر از افراد خوش شانس هستند و این تنش عصبی توانایی آنها را برای توجه به فرصت های غیر منتظره مختل می کند. در نتیجه، فرصت‌های غیرمنتظره را با تمرکز بیش از حد روی چیزهای دیگر از دست می‌دهند. افراد خوش شانس در واقع افرادی آرام تر و بازتر هستند، بنابراین آنچه را که در اطرافشان است می بینند و نه فقط آنچه را که به دنبال آن هستند.

این پاسخ کامل به این مشکل (ناراحتی و خوشبختی) نیست، فقط می تواند یکی از پاسخ ها باشد.

دو نکته و موضوع مهم در حوزه فقر را بررسی کنید

در این قسمت قصد داریم دو نکته را به شما بگوییم تا چشمتان را به موضوع بدشانسی و بدشانسی باز کنید.

اولین نکته این است که فقر وجود ندارد

چرا من بد شانسم؟ معنای واژه های «بدبختی» و «بدبختی» از نظر واژگان و واژه ها کاملاً اشتباه است، زیرا در فرهنگ لغت معنای «بدبختی» کاملاً به شانس، اقبال یا تغییر ختم می شود. . بنابراین، تا همین ابتدا فهمیده اید که معنای ناراحتی با آنچه تاکنون فکر می کردید مطابقت ندارد.

معنای این واژه ها را در طول تاریخ هزار ساله فرهنگ و تمدن ایران نیز می توان فهمید.

: نیک اختری، نکوطلایی، خوش اقبالی، نیک بختی، نگون بختی، سیاه بختی و شوربختی.

هفت کلمه دلالت بر این فرض دارد که ریشه خوشبختی/شکست انسان بیرونی است. من هر از گاهی عمدا به جای کلمه خوشبختی از کلمه رفاه استفاده می کنم. کلمه ای که در آن فعالیت و عمل مطرح می شود.

یکی از درس هایی که از زندگی گرفتم

چرا من ناراضی هستم؟ مشکل از همان ابتدا در مدرسه شروع شد، زمانی که ما باید سینوس، کسینوس، یون و چیزهای پیش پا افتاده ای را یاد می گرفتیم که اصلاً به درد نمی خورد. خوب.

در یک زندگی خوب و آرام به دنبال بیشترین لذت ممکن و کمترین رنج ممکن برای خود و خانواده ام هستم. خوشبختی و خوبی زندگی کاملاً به لذت ها و دردها و بسیاری از چیزهایی بستگی دارد که ما را خوشحال می کند یا آزارمان می دهد و خارج از کنترل و قدرت ماست.

اما در خوب زیستن کاملاً متفاوت است، در خوب زیستن لذت و رنج اصلاً مهم نیست، بلکه کاملاً به آنچه باید و می توانم انجام دهم و کاری که انجام می دهم بستگی دارد.

در تمام این شرایط (به بدترین شرایط زندگی، طاعون، فقر و سیل فکر کنید) همه توانایی انجام کارهایی را دارند که از نظر اخلاقی درست و عملاً ممکن است.

مطمئن شوید که اگر کاری را انجام دادید که خلاف تصمیم شما بود، پس زندگی خوب تعیین شده است. شادی زندگی لذت و خوبی زندگی رضایت را به همراه دارد.

ادامه داستان و تجربه خودم در مورد بدبختی

لذت یک عمل زودگذر و کوتاه مدت از عشق به چیزهایی است که خارج از ما اتفاق می افتد. اما رضایت از اعماق زندگی ما می آید. «خوشبختی ناشی از لذت» حالتی است که خیلی زود می آید و خیلی زود از بین می رود. اما “رضایت” یک موقعیت دائمی است.

فکر می‌کنید کدام یک از این موارد رضایت بیشتری را در زندگی به شما می‌دهد، زندگی در یکی از گران‌ترین هتل‌های جهان یا نجات جان یک انسان؟ زندگی مهاتما گاندی، نلسون ماندلا و مادر ترزا ممکن است همیشه خوشبخت نبوده باشد (آنها سال ها در درد و رنج زندگی کردند).

اما این روزهای سخت زندگی چیزی از چیزهای خوب زندگی و رضایت عمیق و ماندگاری که از زندگی می‌گرفتند کم نکرد. نکته مثبتی که در یک زندگی خوب وجود دارد، شاد زیستن آن است. همانطور که می دانید بخش بزرگی از زندگی شاد ما در دست ما نیست.

اما این در دستان شماست که شاد زندگی کنید. خوشبختی در زندگی مهم است. اما کافی نیست. زندگی خوب لازم است.

من نمی خواهم شما خوشحال باشید. امیدوارم موفق بشی موفقیت از وجود شادی و خوبی در زندگی حاصل می شود. چرا باید خود بدبختم را از زندگی و افکارمان حذف کنیم.

مرتبط:  چطوری تو اینستا تبلیغ کنیم

ویژگی های یک بدبین را بشناسید

افرادی هستند که هیچ بخششی ندارند و نمی توانند اشتباه کسی را فراموش کنند.

آنها درگیر محل کار خود هستند و همیشه در مورد آن بد می گویند

از نظر عاطفی، آنها همیشه احساس تنهایی و ناراحتی می کنند

آنها همیشه درگیر خانواده خود هستند و بر سر مسائل کوچک با خانواده بحث می کنند.

آنها همیشه این تصور را دارند که فردی که با او صحبت می کنند می خواهد کلاه بگذارد.

آنها به کسی اعتماد ندارند و به دیگران مشکوک هستند

آنها همیشه احساس حقارت می کنند

آنها از تمام دنیا احساس بی حوصلگی می کنند

چرا من اینقدر ناراضی هستم؟

نارضایتی در بسیاری از سایه های خاکستری ظاهر می شود. گاهی اوقات مردم خوشحال نیستند. آیا تاریکی عاطفی آنها انتخاب خودشان است؟ یا شرایط زندگی خارج از کنترل آنهاست؟ در حالی که افسردگی و سایر بیماری های روانی قطعا یک بیماری بالینی هستند.

آنها را به حداقل نرسانید، عواملی وجود دارند که به ناراحتی کمک می کنند که می توانید بر آنها تأثیر بگذارید. در اینجا 50 دلیل برای ناراضی بودن شما و چند پیشنهاد برای برداشتن پرده ذهنی و بازگرداندن نور خورشید وجود دارد. .

10 دلیل که چرا فکر می کنید ناراضی هستید

1. شما نگران هستید.

نگرانی باعث ایجاد آشفتگی درونی می شود. مثل یک صندلی گهواره ای است که با تب حرکت می کند، اما چیزی به دست نمی آورد. نگرانی باعث ایجاد عمل نمی شود، شما را منجمد می کند و مانع از آن می شود که به وضوح فکر کنید و تغییراتی ایجاد کنید تا اطمینان حاصل کنید که نتیجه منفی هرگز اتفاق نمی افتد.

بهتر است انرژی خود را صرف تغییر چیزهایی کنید که می توانید کنترل کنید و بقیه را رها کنید. بابی مک‌فرین آن را به سادگی خواند: «نگران نباش! شاد باش!» فقدان نگرانی قطعاً می تواند شادی ایجاد کند!

2. شما به یک ایده درک شده از کنترل چسبیده اید.

گاهی اوقات به نظر می رسد مردم فکر می کنند که مستقیماً از یک کتاب کمیک ابرقهرمانی بیرون آمده اند. آنها معتقدند که می توانند همه چیز را کنترل کنند و همه چیز دقیقاً همانطور که آنها برنامه ریزی کرده اند اتفاق می افتد. چه باری برای حمل کردن!

برای بلند کردن این وزنه قطعا به نیروی مافوق بشری نیاز خواهید داشت. با این حال، واقعیت این است که ما توانایی کنترل چیزی غیر از خود را نداریم. هنگامی که با این کار صلح کنید، متوجه می شوید که فشار از بین رفته است و می توانید به جای ترسیم غیرممکن ها، از مناظر سفر لذت ببرید.

3- کینه دارید.

کینه تقریباً همان منطق نوشیدن زهر و انتظار برای مردن طرف مقابل را دارد. شما با حمل این همه انرژی منفی به خود آسیب می رسانید.

بگذار تلخی ها برود…به نفع خودت. کسی که از شما انتقاد کرده است احتمالاً اوقات خوبی را سپری می کند و به شما فکر نمی کند، در حالی که شما زندگی خود را با شلیک پرتوهای مرگ با ذهن خود به سمت آنها تلف می کنید.

4. فکر می کنید همه باید قوانین شما را رعایت کنند.

فلش خبری: دنیا بر اساس قوانین شما زندگی نمی کند.

هر چه زودتر آن را بپذیرید، شادتر خواهید بود.

هیچ کس دیگری یادداشت شما را دریافت نمی کند که چگونه باید کارها را انجام دهند، چگونه باید با شما رفتار کنند یا چگونه باید زندگی خود را بر اساس معیارها و باورهای شما زندگی کنند.

مردم اغلب زمانی عصبانی می شوند که شخصی عمیق ترین آرمان های آنها را زیر پا بگذارد. با این حال، تلاش برای دستیابی به غیرممکن – واداشتن همه به اجرای ایده شما از کمال – باعث ایجاد ناامیدی زیادی می شود.

مردم را همانطور که هستند بگیرید و از طیف رنگارنگ ایده ها و دیدگاه ها قدردانی کنید، نه اینکه از آنها دلخور شوید.

اکثر مردم بازی مقایسه داخلی را انجام می دهند. معمولا آنها فقط به بخش کوچکی از زندگی آن شخص نگاه می کنند و می بینند که در کجا هستند.

5. خودتان را با دیگران مقایسه می کنید.

برای مثال، ممکن است خودم را با مت فیتزجرالد مرد آهنین و المپیکی مقایسه کنم و متوجه شوم که او ورزشکار سه گانه بهتری از من است. (بالاخره، ما حتی در استراتوسفر هم نیستیم.)

با این حال، این تنها یک حوزه کوچک از زندگی است. چه کسی می داند شاید بتوانم اسب سواری کنم یا بهتر از او آواز بخوانم؟ نگاه کردن به بخش کوچکی از یک فرد به عنوان یک کل و رتبه بندی آن بخش نسبت به خود تمرینی بی معنی است.

شما خیلی بیشتر از این تکه از زندگی خود هستید که در حال حاضر زیر میکروسکوپ دارید. این عادت فقط باعث نارضایتی در زندگی شما می شود.

اگر نمی توانید از اندازه گیری چیزها دست بردارید، چرا من ناراضی هستم، به جای آن یک مقایسه داخلی انجام دهید. بهتر از دیروز هستی؟

6. شما انتخاب کردید که فقط زمانی شاد باشید که تمام رویاهایتان به حقیقت بپیوندند.

چه کسی شادتر است، کسی که تصمیم می گیرد: “وقتی 100 میلیون دلار درآمد داشته باشم خوشحال خواهم شد” یا کسی که معتقد است: “از اینکه یک شام خوب بخورم و با خانواده ام وقت بگذارم خوشحال خواهم شد؟”

داشتن اهداف بزرگ عالی است. اما وقتی شادی خود را با موفقیت های آینده مرتبط می کنید که ممکن است اتفاق بیفتند یا نشوند، هرگز در زندگی امروز خوشبختی نخواهید یافت.

چیزهایی را که امروز به آنها علاقه دارید پیدا کنید و اجازه دهید فردا شما را غافلگیر کنند.

7. شما یک فرد نیمه خالی لیوان هستید.

اگر بدبین باشید، متوجه تمام اتفاقات بد زندگی خود خواهید شد. ادراک شما به واقعیت شما تبدیل می شود.

در عوض تمرکز خود را روی بهترین افراد، درخشان ترین لحظات و زیبایی ها و برکات اطراف خود انتخاب کنید.

هر چه بیشتر بر نور خورشید تمرکز کنید، سایه های کمتری به چشم انداز شما هجوم خواهند آورد.

8. شما تنها هستید.

ما به طور طبیعی موجوداتی اجتماعی هستیم و ایجاد روابط بخشی جدایی ناپذیر از زندگی است. اگر شنبه شب احساس تنهایی و افسردگی می کنید، سعی کنید آن را تغییر دهید.

پیدا کردن روابط دوستانه مطمئناً شور و شوق شما را برای آنچه هر روز برای شما به ارمغان می آورد افزایش می دهد. چگونه دوستان خوبی پیدا کنیم؟ به دنبال محیط های اجتماعی با افراد همفکر برای ایجاد زمینه های مشترک و ایجاد یک رابطه عالی باشید.

مرتبط:  چطور از نت داخلی استفاده کنیم

لبخند بزنید، دراز کنید و به دیگران علاقه واقعی داشته باشید. تعجب خواهید کرد که چقدر این کار شما را در ایجاد ارتباطات پایدار می برد.

9. شما بیش از هر چیز در زندگی به دنبال مادی گرایی هستید.

اگرچه پول مطمئناً یک موهبت بزرگ در این زندگی است، اما خوشبختی نمی آورد.

به این فکر کنید که اگر فردا آخرین روز نفس کشیدن شما باشد چه احساسی خواهید داشت. آیا واقعاً می خواهید پول بیشتری به دست آورید یا روی ارتباط با مردم یا داشتن تجربیات خاص تمرکز کرده اید؟

اگر بر اساس ارزش‌های خود زندگی کنید، موفقیت‌های بیشتری نسبت به مادی‌گرایی به دست خواهید آورد. و این موتور انگیزشی به شما کمک می کند تا ارزش هایی را که واقعاً برای شما مهم هستند کشف کنید.

10. برای انجام کارهای درست وقت نمی گذارید.

همه ما گاهی تمرکز خود را از دست می دهیم. با این حال، سازگار نگه داشتن فعالیت‌هایتان با ارزش‌هایتان، برای حفظ نگرش مثبت مفید است.

چرا من بدشانس هستم یک تمرین خوب این است که ارزش های خود را فهرست کنید و آنها را بر اساس اهمیت آنها برای شما رتبه بندی کنید. در مرحله بعد، ببینید چه تعداد از فعالیت های روزانه شما واقعاً با ارزش های شما هماهنگ است. آیا قطع ارتباط وجود دارد؟ اگر چنین است، برای تغییر آن چه کاری می توانید انجام دهید؟

چرا من ناراضی هستم، اما با این حال، بهترین کار این است که بفهمید چگونه زندگی خود را اولویت بندی کنید و آنچه برای شما مهم است انجام دهید. در اینجا چگونه است:

منبع خارجی: Lifehack

چرا من ناراضی هستم؟

چرا من ناراضی هستم؟ چرا فکر می کنیم ناراضی هستیم و همیشه مردم بدشانسی هستیم؟

اکنون آزمایش کنید. به وب‌سایت Google بروید و «چرا من» را تایپ کنید. همان دو کلمه ای که تایپ می کنید، خود گوگل بر اساس جستجوهای قبلی به شما پیشنهاد می دهد.

آیا می دانید پیشنهاد او چیست؟ میگه چرا من بدبختم! ظاهرا این احساس بدبختی آنقدر رایج است که به یکی از محبوب ترین جستجوهای گوگل تبدیل شده است!!

انصافاً افراد مختلف از زوایای مختلف و با تعاریف متفاوتی از ناراحتی و خوشبختی، شادی و افسردگی، خوش شانسی و بدشانسی به این سوال برخورد کرده اند. استاد روان‌شناسی دانشگاه هرتفوردشایر گفت: می‌خواستم بدانم چرا شانس همیشه در خانه به عده‌ای ضربه می‌زند و آن‌ها در جای مناسبی هستند، در حالی که برخی دیگر از آن محروم هستند؟!

به عبارت دیگر، چرا برخی افراد خوش شانس و برخی دیگر بدشانس هستند؟
من یک بار یک آزمایش جالب طراحی کردم. و به دو گروه از افراد که قبلاً خود را خوش شانس و بدشانس معرفی کرده بودند روزنامه دادم و از آنها خواستم آن را برگردانند و بگویند چند عکس در آن وجود دارد. مخفیانه یک آگهی بزرگ در وسط روزنامه گذاشتم که می گفت: اگر به ناظر این مطالعه بگویید که این آگهی را دیده اید، 50 دلار به شما پاداش می دهد.

با وجود اینکه این آگهی نیمی از صفحه را پر کرده بود و با حروف بزرگ چاپ شده بود، اکثر افرادی که احساس بدشانسی می کردند آن را ندیدند، در حالی که بیشتر خوش شانس ها آن را ندیدند!

مطالعه او نشان داد که افراد بدشانس عموماً عصبی تر از افراد خوش شانس هستند و این تنش عصبی توانایی آنها را برای توجه به فرصت های غیرمنتظره مختل می کند. در نتیجه، فرصت‌های غیرمنتظره را با تمرکز بیش از حد روی چیزهای دیگر از دست می‌دهند. افراد خوش شانس در واقع افرادی آرام تر و بازتر هستند، بنابراین آنچه را که در اطرافشان است می بینند و نه فقط آنچه را که به دنبال آن هستند.

این پاسخ کامل به این مشکل (ناراحتی و خوشبختی) نیست، فقط می تواند یکی از پاسخ ها باشد.

دوره ای که در وهله اول می تواند به شما کمک کند: دوره افزایش عزت نفس

تجزیه و تحلیل استراتژیک و تجویز:

شادی و ناخوشی سوالی است که در طول تاریخ مطرح شده و همچنان پابرجاست. اما تا اطلاع ثانوی می توان به دو نکته کلیدی در این زمینه توجه کرد.

1- اولا این سوال نادرست است.

بدبختی یا خوشبختی در اصطلاح اشتباه به نظر می رسد زیرا فرض می کند که همه چیز به شانس (شانس، شانس یا سرنوشت) مرتبط است. در تاریخ هزاران ساله فرهنگ و ادب ایران، این پرسش را از روی کلمات می توان فهمید. به این کلمات دقت کنید: نیک اختری، نکوطلایی، خوش اقبالی، نیک بختی، نگون بختی، سیاه بختی و شوربختی. هفت کلمه دلالت بر این فرض دارد که ریشه خوشبختی/شکست انسان بیرونی است. من هر از گاهی عمدا به جای کلمه خوشبختی از کلمه رفاه استفاده می کنم. کلمه ای که در آن فعالیت و عمل مطرح می شود.

بد شانسی

ممکن است خواندن این مقاله برای شما مفید باشد: لطفاً مانند جان کندی خود را نکشید! حرکت کن!

2- یکی از مهمترین درس هایی که در زندگی آموخته ام.

(و البته ای کاش یکی پیدا می شد و به جای اینکه به ما آمیب و جلبک و یون و الکترون و سینوس و کسینوس یاد بدهند در مدرسه به ما یاد می دادند) این است که بین خوشبختی زندگی و خوبی ها فرق بگذارند. از زندگی

در یک زندگی شاد، من برای خودم به دنبال بیشترین لذت ممکن و کمترین رنج ممکن هستم. خوشبختی زندگی در گرو لذت ها و دردها و بسیاری از چیزهای خوشایند یا دردناک است که خارج از اختیار و توان ماست.

اما در زندگی خوب داستان کاملا متفاوت است، در زندگی خوب لذت و درد مهم نیست، بلکه بستگی به این دارد که چه کار باید و می توانم انجام دهم و چه کار می کنم.

در هر شرایطی (به بدترین شرایط زندگی، طاعون، فقر و سیل فکر کنید) هرکسی می تواند کارهایی انجام دهد که از نظر اخلاقی درست و عملاً ممکن است.

اگر بین آنچه می توانم و باید انجام دهم و کاری که انجام می دهم تناظر وجود داشته باشد، خیر زندگی برقرار می شود. شادی زندگی لذت و خوبی زندگی رضایت را به همراه دارد.

اگر می خواهید به خودتان کمک کنید، ابتدا باید شخصیت خود را بشناسید. پیشنهاد ما: دوره شخصیت شناسی آناگرام 1

لذت یک واکنش موقت به رویدادهای عاشقانه خارجی است. اما رضایت از اعماق وجود ما می آید. “خوشبختی” حالتی است که به سرعت می آید و می رود، اما “رضایت” حالتی است که دوام می آورد.

مرتبط:  چرا نجاشی مسلمانان را به مشرکان تحویل نداد کلاس پنجم

لذت یک شب اقامت در گران ترین هتل دنیا را با رضایت از نجات یک انسان مقایسه کنید. زندگی مهاتما گاندی، نلسون ماندلا و مادر ترزا ممکن است همیشه خوشبخت نبوده باشد (آنها سال ها در درد و رنج زندگی کردند).

اما این بدبختی در زندگی از خوبی زندگی و رضایت عمیق و ماندگارشان کم نکرده است. مزیت یک زندگی خوب این است که بسیاری از خوشبختی زندگی در دستان شما نیست، بلکه خوبی های زندگی کاملاً در دستان شماست. خوشبختی در زندگی مهم است. اما کافی نیست. زندگی خوب لازم است.

حتما به یاد داشته باشید که فرصت های موفقیت رنگ و بوی خاصی ندارند! بدبینی و منفی نگری را کنار بگذارید و سعی کنید حتی در بدترین شرایط موفق شوید! اوضاع اقتصادی بد است اما بدتر از جنگ تحمیلی نیست! وضعیت اشتغال خیلی بد است اما بدتر از زمان جنگ نیست؟

من نمی خواهم شما خوشحال باشید. امیدوارم موفق بشی موفقیت از وجود شادی و خوبی در زندگی حاصل می شود. چرا باید خود بدبختم را از زندگی و افکارمان حذف کنیم.

مجتبی لشکر بلوکی

فرد ناراضی

بدبخت کیه؟

افراد ناراضی افرادی هستند که عموماً از زندگی خود ناراضی و ناراضی هستند. آنها ممکن است به طور منظم احساسات منفی مانند غم، عصبانیت یا ناامیدی را تجربه کنند. اگرچه همه افراد گهگاهی ناراحتی را تجربه می کنند، اما ویژگی های خاصی وجود دارد که معمولاً با افراد ناشاد مزمن مرتبط است.

ویژگی های یک فرد ناراضی

نگرش منفی

یکی از رایج ترین ویژگی های افراد ناراضی، نگرش منفی است. آنها تمایل دارند بر جنبه های منفی زندگی تمرکز کنند و نگاه بدبینانه ای به آینده دارند. این نگرش منفی می تواند مسری باشد و اطرافیان شما را تحت تاثیر قرار دهد.

عدم سپاسگزاری

افراد ناراضی اغلب قدر چیزهای خوب زندگی خود را نمی دانند. آنها ممکن است همه چیز را بدیهی بدانند و به جای آنچه که انجام می دهند، بر آنچه که ندارند تمرکز کنند. این می تواند به احساس لیاقت و عدم قدردانی از نعمت های زندگی آنها منجر شود.

بدبختی

دیگران را سرزنش کنید

افراد ناراضی تمایل دارند دیگران را به خاطر مشکلات و کاستی های خود سرزنش کنند. آنها ممکن است ذهنیت قربانی داشته باشند و احساس کنند دنیا علیه آنهاست. آنها همچنین ممکن است در پذیرش مسئولیت اعمال و انتخاب های خود مشکل داشته باشند.

مقاومت در برابر تغییر

تغییر ممکن است برای بسیاری از افراد دشوار باشد، اما افراد ناراضی اغلب در برابر آن مقاومت می کنند. آنها ممکن است در راه خود گیر کرده و تمایلی به امتحان چیزهای جدید یا ایجاد تغییرات در زندگی خود نداشته باشند. این می تواند منجر به احساس رکود و عدم رشد شود.

عدم همدلی

افراد ناراضی ممکن است در همدردی با دیگران مشکل داشته باشند. آنها ممکن است خودمحور شوند و بر مشکلات خود متمرکز شوند، که می تواند ارتباط با دیگران یا درک دیدگاه های آنها را دشوار کند.

چه کسی ناراضی است؟

کمال گرایی

در حالی که تلاش برای برتری می تواند یک ویژگی مثبت باشد، کمال گرایی می تواند منبع بدبختی باشد. افراد ناراضی ممکن است انتظارات غیر واقعی از خود و دیگران داشته باشند که می تواند منجر به ناامیدی و ناامیدی شود.

استرس مزمن

استرس بخشی طبیعی از زندگی است، اما استرس مزمن می تواند برای سلامتی و رفاه فرد مضر باشد. افراد ناراضی ممکن است سطوح بالایی از استرس را به طور منظم تجربه کنند که می تواند منجر به مشکلات جسمی و روانی شود.

ناخوشی چیست؟

عدم هدف

افراد ناراضی ممکن است برای یافتن معنا و هدف در زندگی خود تلاش کنند. آنها ممکن است احساس عدم تحقق و بی جهتی کنند، که می تواند منجر به احساس پوچی و نارضایتی شود.

عدم مراقبت از خود

افراد ناراضی ممکن است از شیوه های مراقبت از خود مانند ورزش، تغذیه سالم و خواب کافی غافل شوند. این می تواند منجر به مشکلات جسمی و روحی و همچنین کمبود انرژی و انگیزه شود.

مشکل در ایجاد روابط

افراد ناراضی ممکن است در ایجاد و حفظ روابط مثبت با دیگران مشکل داشته باشند. آنها ممکن است تمایل داشته باشند دیگران را از خود دور کنند یا در برقراری ارتباط با دیگران در سطح عمیق تر مشکل داشته باشند.

فقر یعنی چه؟

مشکل رها کردن

افراد ناراضی ممکن است احساسات منفی و تجربیات گذشته را حفظ کنند. آنها ممکن است در بخشیدن دیگران یا خودشان مشکل داشته باشند، که می تواند منجر به احساس رنجش و تلخی شود.

عدم اعتماد به نفس

افراد ناراضی ممکن است به خود و توانایی هایشان اعتماد نداشته باشند. آنها ممکن است از خود انتقاد کنند و به ارزش خود شک کنند، که می تواند منجر به احساس بی کفایتی و اعتماد به نفس پایین شود.

فرد ناراضی

مشکل در یافتن شادی

افراد ناراضی ممکن است برای یافتن خوشبختی در زندگی خود تلاش کنند. آنها ممکن است احساس کنند هیچ چیز برای آنها شادی یا رضایت به ارمغان نمی آورد، که می تواند منجر به احساس ناامیدی و ناامیدی شود.

مقاومت برای کمک کردن

افراد ناراضی ممکن است در جستجوی کمک یا حمایت از دیگران مقاومت کنند. آنها ممکن است احساس کنند که باید بتوانند به تنهایی از پس همه چیز برآیند، یا ممکن است از آسیب پذیری و باز شدن در برابر دیگران بترسند.

ناخوشی چیست؟

آخرین کلمات مقاله ویژگی های بدبخت

در نتیجه، افراد ناراضی تمایل دارند ترکیبی از این ویژگی ها را نشان دهند. در حالی که احساس ناراحتی گهگاهی طبیعی است، ناراحتی مزمن می تواند برای سلامت کلی فرد مضر باشد. اگر شما یا شخصی که می شناسید دچار پریشانی مزمن است، کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان، یک دوست قابل اعتماد یا یکی از اعضای خانواده ممکن است مفید باشد.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که این ویژگی‌ها به هیچ وجه قابل تغییر نیستند و با تلاش و حمایت قابل تغییر هستند. اگر شما یا کسی که می‌شناسید از درد مزمن رنج می‌برید، منابع زیادی مانند درمان‌ها، گروه‌های حمایتی و کتاب‌های خودیاری در دسترس هستند. با حمایت مناسب و تمایل به ایجاد تغییرات می توان بر ناراحتی مزمن غلبه کرد و شادی و رضایت در زندگی را یافت.

گردآوری شده توسط: گروه روانشناسی بیتوته

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا