چرا در تمدن مایا از پایین مشروب میخوردن

منبع تصویر: رویترز

باستان شناسان یک قایق چوبی از تمدن مایاها در جنوب مکزیک کشف کردند که گمان می رود بیش از هزار سال قدمت داشته باشد.

این قایق، بیش از 1.6 متر طول و تقریبا دست نخورده، در حوضچه آب شیرین در نزدیکی شهر ویران شده چیچن ایتزا در زمان مایاها غوطه ور شد.

موسسه آثار باستانی مکزیک ادعا می کند که این قایق ممکن است برای استخراج آب یا ارائه هدایای آیینی استفاده شده باشد.

این اثر کمیاب در جریان ساخت راه آهن توریستی جدید به نام «قطار مایان» پیدا شد.

موسسه باستان شناسی مکزیک در بیانیه ای اعلام کرد که باستان شناسان همچنین قطعات سرامیکی، یک چاقوی آیینی و نقاشی های دیواری ساخته شده توسط دست انسان را بر روی صخره ای به نام سنوت کشف کردند.

در بیانیه مطبوعاتی این موسسه آمده است که کارشناسان دانشگاه سوربن پاریس برای تعیین سن و نوع دقیق قایق با آنها همکاری کردند. همچنین یک مدل سه بعدی از این قایق ساخته خواهد شد تا امکان تولید ماکت و تسهیل در مطالعه بعدی آن فراهم شود.

منبع تصویر: رویترز

تمدن مایا قبل از فتح این منطقه توسط اسپانیا به اوج رشد و شکوفایی خود رسیده بود. در آن زمان، مایاها بر قلمرو وسیعی از جمله قسمت اعظم جنوب مکزیک، گواتمالا، بلیز و هندوراس کنونی حکومت می کردند.

قدمت این قایق بین 830 تا 950 بعد از میلاد، پایان دوران طلایی تمدن مایاها تخمین زده شده است.

در این زمان بود که تمدن مایا دچار یک فروپاشی سیاسی بزرگ شد که مشخصه آن رها شدن شهرهای پراکنده در سرتاسر آمریکای مرکزی کنونی و ویرانه‌های اهرام بلند و دیگر سازه‌های سنگی بود.

یک نظریه به طور گسترده پذیرفته شده به عنوان دلیل فروپاشی تمدن مایا ارائه نشده است، اما گفته می شود که ترکیبی از جنگ و ناآرامی های داخلی، خشکسالی و ازدیاد جمعیت احتمالاً از عوامل موثر در این فروپاشی هستند.

پروژه “قطار مایان” پروژه ای چند میلیارد دلاری است که توسط دولت آندرس مانوئل لوپز اوبرادور رئیس جمهور مکزیک اجرا می شود و انتظار می رود از پنج ایالت در جنوب مکزیک عبور کند.

مدافعان این طرح مدعی شده اند که این قطار گردشگری به کاهش فقر در منطقه کمک می کند. اما منتقدان استدلال می کنند که چنین ساخت و سازهایی به اکوسیستم های محلی و مکان های کشف نشده با اهمیت تاریخی آسیب می رساند.

مایاها گروهی از مردمان بومی جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی هستند که تمدنی با این نام در این منطقه ایجاد کردند. تمدن مایا یکی از پیشرفته ترین تمدن های آمریکای مرکزی در دوران پیش از کلمبیا، قبل از ورود اروپایی هاست که دستاوردهای بسیار چشمگیری در زمینه های هنر، معماری، نجوم و ریاضیات داشته است. حتی در حال حاضر نیز گروه هایی از مایاها در مکزیک و گواتمالا زندگی می کنند.

Maya نام گروهی از قبایل هندی[1] از جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی و نام تمدنی باستانی[2] از همین منطقه است. مایاها که یکی از مشهورترین قبایل هندی بودند معمولا شهرهای خود را در دل جنگل های بارانی می ساختند. منطقه زندگی و فعالیت مایاها شامل مرز جنوبی مکزیک و همچنین تمام گواتمالا و السالوادور می‌شد.[3]

مایاها خالق یکی از پیشرفته ترین تمدن های آمریکای مرکزی در دوران پیش از کلمبیا بودند که به دستاوردهای چشمگیری در زمینه های هنر، معماری، نجوم و ریاضیات دست یافتند.[4] حتی در حال حاضر نیز گروه هایی از قبایل مایا در مکزیک و گواتمالا زندگی می کنند.[5] مایاها با بهره گیری از تمدن های گذشته خود مانند اولمک ها توانستند تمدن عظیمی را بین سال های 250 تا 900 میلادی در آمریکای مرکزی برپا کنند [7]. تاریخ مایا به سه دوره اصلی تقسیم می شود و شامل دوره پیش کلاسیک یا اوایل زندگی، دوره کلاسیک یا عصر طلایی و دوره پساکلاسیک یا افول این تمدن است. این مردم به گویش‌های زیادی از زبان مایا صحبت می‌کردند و یک نوع خط هیروگلیف اولیه داشتند که در آن آثار می‌نوشتند.[8] تمدن مایاها توسط قبایل همسایه تضعیف شد و در نهایت با حمله اسپانیایی ها ناپدید شد. قبل از این فروپاشی، مایاها به یکباره تمدن و شهرهای عظیم خود را رها کرده و به دامان کوهها پناه بردند، دلیل این رویداد به دلیل از بین رفتن نوشته های این دوره و نظریه های مختلف هنوز مشخص نیست. پس از آن تمدن مایا رها شد و اقتدار کوه مایا ابتدا به دست آزتک ها و سپس اسپانیایی ها از دست رفت. جمعیت مایاهای امروزی، که بازماندگان حاکمان باستانی آمریکای مرکزی هستند، حدود هفت میلیون نفر هستند که عمدتاً در جنوب مکزیک و مناطق کوهستانی گواتمالا و بلیز زندگی می‌کنند.[9]

آثار به‌جای مانده از شهر تاریخی اوچمال که در سده هشتم میلادی در اوج شکوفایی بود. بیشتر این بناها پس از متروکه شدن در دل جنگل‌های انبوه پوشیده شدند و در قرن بیستم بیشتر آن‌ها از میان جنگل‌های یوکاتان در کشور مکزیک و گواتمالا بیرون آورده شد.

تمدن مایاها و حقایق جالب در مورد آن

حتما نام تمدن مایا را شنیده اید و تصاویر ساختمان های بازمانده از تمدن آنها را دیده اید، حداقل نام مایا را در فیلم ها شنیده اید. مایا نام گروهی از قبایل سرخ پوست از جنوب مکزیک و شمال آمریکای مرکزی و نام تمدنی باستانی از همین منطقه است. مایاها که یکی از مشهورترین قبایل هندی بودند معمولا شهرهای خود را در دل جنگل های بارانی می ساختند. منطقه زندگی و فعالیت مایاها شامل بخش جنوبی مکزیک و همچنین تمام گواتمالا و السالوادور می شد.

قوم مایا خالق یکی از پیشرفته ترین تمدن های آمریکای مرکزی در دوران پیش از کلمبیا بودند که در زمینه های هنر، معماری، نجوم و ریاضیات به دستاوردهای چشمگیری دست یافتند. حتی اکنون نیز گروه‌هایی از مایاها در مکزیک و گواتمالا زندگی می‌کنند. مایاها با استفاده از تمدن های گذشته خود مانند اولمک ها توانستند تمدن عظیمی را در آمریکای مرکزی بین سال های 250 تا 900 میلادی برپا کنند. تاریخ مایا به سه دوره اصلی و دوره پیش کلاسیک تقسیم می شود. یا شامل دوران اولیه زندگی و دوره کلاسیک، یا عصر طلایی و دوره پساکلاسیک، یا افول این تمدن است. این مردم به بسیاری از گویش‌های زبان مایا صحبت می‌کردند و یک نوع اولیه خط هیروگلیف داشتند که در آن آثار می‌نوشتند.

تمدن مایاها توسط قبایل همسایه تضعیف شد و در نهایت با حمله اسپانیایی ها ناپدید شد. قبل از این انحطاط، مایاها به یکباره تمدن و شهرهای عظیم را ترک کردند و به کوهستان پناه بردند، دلیل این اتفاق به دلیل از بین رفتن آثار مکتوب این دوره و نظریه های مختلف هنوز مشخص نیست. پس از آن تمدن مایا رها شد و اقتدار کوه مایا ابتدا به دست آزتک ها و سپس اسپانیایی ها از دست رفت. جمعیت مایاهای امروزی که بازماندگان حاکمان باستانی آمریکای مرکزی هستند، حدود هفت میلیون نفر است که عمدتاً در جنوب مکزیک و مناطق کوهستانی گواتمالا و بلیز زندگی می کنند.

تاریخ

گمانه زنی ها در مورد ورود مایاها به آمریکای مرکزی به قرن دهم قبل از میلاد برمی گردد و اولین نشانه های سکونت و سکونت بومیان در یافته های باستان شناسی مربوط به سال 2600 قبل از میلاد در کشور بلیز مشخص شده است. تقویم مایاها به 3114 قبل از میلاد اشاره دارد و البته یک داستان قدیمی پذیرفته شده مایاها نیز رویدادهای مربوط به سال 1800 قبل از میلاد را توصیف می کند. در آغاز مایاها از نواحی شمالی آمریکا به جنوب آمدند و با استقرار در ارتفاعات گواتمالا تمدن عظیمی به وجود آوردند. تاریخ تمدن مایا به سه دوره تقسیم می شود: پیش کلاسیک، کلاسیک و پساکلاسیک.

دوران پیش کلاسیک

دوره پیش کلاسیک تمدن مایا از حدود 1000 قبل از میلاد تا پایان هزاره دوم قبل از میلاد گسترش می یابد. گرایش به شهرنشینی و زندگی شهری در حال ظهور است، روستاها و شهرها در حال ایجاد هستند. دودمان مایاها ایجاد شد و زندگی باستانی مایاها در آغاز این عصر که بر پایه شکار و گردآوری بود، به زندگی شهری و کشاورزی تبدیل شد.

اطلاعات کمی در مورد زندگی اولیه مایاها وجود دارد، اما از دوره میانی یعنی حدود چهار قرن قبل از میلاد، بر اساس یافته های باستان شناسی، اطلاعات بیشتری به دست آمده است که نشان دهنده آمیختگی فرهنگی مایاها با تمدن اولمک، دوره قبل است. رسم و رسوم. در مرحله پایانی دوره مایاهای پیش کلاسیک، ساختمان های اصلی شهری ظاهر شدند، این مرحله تا سال 250 بعد از میلاد ادامه داشت. این مرحله آخر در واقع آغاز دوران شکوفایی تمدن مایا به حساب می آمد.

دوره کلاسیک تمدن مایا

این مرحله که دوران طلایی مایاها محسوب می شود از سال 250 تا 900 میلادی بوده و در آن مایاها به اوج قدرت و درخشش خود رسیده اند. دولت شهرهای بزرگ پدید آمدند و شهرهایی مانند تیکال ساخته شدند. در آن زمان تخمین زده می شود که نزدیک به دو میلیون نفر در منطقه مایا زندگی می کردند که از این تعداد 100000 نفر در شهر تیکال زندگی می کردند. بیشتر ساختمان های ساخته شده به استثنای خانه ها و امکانات شهری مانند آبراه ها مربوط به بناهای مذهبی عظیم و مجلل بوده است. شهرهای باشکوهی مانند کوپان، چیچن ایتزا، تیکال، تئوتیواکان و پالنکه در منطقه یوکاتان پدید آمده اند. در آن زمان استفاده از طلا در مناسبت های مذهبی و همچنین برای آرایش و تزیین رایج بود.

در این دوره سطح زندگی و کیفیت آن در شهرهای مایا به بهترین حالت خود رسیده بود. پیروزی‌های سربازان مایا در نبرد با قبایل و شهرهای همجوار خارج از قلمرو و فراوانی تدارکات و امکانات ناشی از برنامه‌ریزی طبقه حاکم جامعه، نوعی رونق نسبی را برای جامعه مایا ایجاد کرده بود. از سوی دیگر، مبادلات تجاری بین سواحل دور و نزدیک و وجود مسیرهای پیاده‌روی بسیار طولانی بین شهرها باعث پیشرفت این قوم در دوره کلاسیک شده بود. در این دوره بیش از صد شهر بزرگ و کوچک به وجود آمد که البته گاهی ساختن یک شهر جدید مانند تخلیه شهر دیگری بود، اما با این وجود سرعت توسعه شهری و مهارت آنها در طراحی سیستم های مورد نیاز شهرهای بزرگ است. از جمله ویژگی های مایا در میان سایر قبایل، آمریکا باستانی است. بهترین و مهم ترین شناسه تمدن مایا در دوره کلاسیک چهار اصل آن بود که عبارت بودند از مذهب، هنر، معماری و جامعه آنها.

دوران پساکلاسیک

دوران پساکلاسیک تمدن مایا از سال 900 پس از میلاد تا قرن 16 میلادی را در بر می گیرد که زمان ورود مهاجمان اسپانیایی بود. در یکی از مرموزترین و ناشناخته ترین وقایع تاریخی، مایاها ناگهان تمام سرزمین های متمدن و مرفه خود را ترک کردند و به کوهستان پناه بردند. دلیل این مهاجرت ناگهانی مشخص نیست، چگونه شهرهای باشکوه مایاها ناگهان متروک شدند. فرضیه‌های مختلفی مانند شیوع بیماری‌های عفونی یا حمله مهاجمان بدوی و نیز باورهای مذهبی مطرح شده است که تاکنون هیچ یک از آنها تأیید نشده است.

مایاها که از قرن نهم رو به زوال بودند، یکی یکی شهرهای خود را ترک کردند و به فرورفتگی جنگل ها پناه بردند. اگرچه کمبود آثار ادبی و ناپدید شدن متون مایاها، یافتن علت این پدیده را دشوار کرده است، اما با توجه به محتوای کتاب سنتی و متأخر چیلم بالام، می‌توان به وحشتی که ایجاد شد اشاره کرد. در جامعه مایاها طبق یک پیشگویی این وحشت را می توان در یک قطعه قدیمی و سنتی یافت که در این کتاب به آن اشاره شده است:

در آن روز گرد و غبار زمین را تسخیر می کند

مرتبط:  چرا اجسام به سمت زمین سقوط می کند

در آن روز گرما بر روی زمین دیده می شود

در آن روز ابری بلند می شود.

در آن روز مردی نیرومند زمین را تصرف خواهد کرد

در آن روز همه چیز از هم خواهد پاشید

آن روز، برگ لطیف پژمرده می شود

در آن روز چشمان مردگان بسته می شود

پس از مهاجرت ناگهانی مایاها، قبایل جدیدی آمدند و سرزمین مایاها را فتح کردند. شهر بزرگ چیچن ایتزا به دست قوم تولتک افتاد که قبایل نیمه وحشی بودند که در ارتفاعات مکزیک زندگی می کردند. قبایل دیگر نیز شروع به فتح دیگر سرزمین های مایا کردند و تقریباً تمام نتایج تمدن مایا از بین رفت. این روند تا قرن سیزدهم ادامه داشت و سرانجام در قرن سیزدهم میلادی، مایاها موفق شدند کنترل شهرهای خود را دوباره به دست بگیرند، اما با این تفاوت که در آن زمان به جای یک دولت، شانزده دولت کوچک در سرزمین مایاها حکومت می کردند. دوره قبل به طور فزاینده ای ضعیف شده بود و تقریباً در زیر سایه تمدن آزتک قرار داشت و در نهایت تمدن مایا توسط مهاجمان اسپانیایی برچیده شد.

مایاها پس از ورود مهاجمان اروپایی

فتح یوکاتان توسط اسپانیایی ها دشوارتر از تسخیر سایر تمدن ها و ملت های آمریکایی بود، و اگرچه آنها در 50 سال پیروز شدند، اما حدود 170 سال طول کشید تا به طور کامل بر این سرزمین ها تسلط پیدا کنند. ورود اسپانیایی ها در سال 1511 اتفاق افتاد و ایتزا آخرین مقاومتی بود که در سال 1697 در هم شکست. گذشته، اما آنها به شدت در برابر متجاوزان اروپایی مقاومت کردند. به نحوی هرناندز دکوردوبا، کاشف اسپانیایی این سرزمین، بر اثر زخمی که در جنگ دریافت کرد، جان باخت. مایاها مدت‌هاست که به عنوان تبعه اسپانیایی در مناطق کوهستانی به زندگی خود ادامه داده‌اند و بسیاری از آنها هنوز در کشورهای مکزیک، گواتمالا، بلیز و السالوادور زندگی می‌کنند که در طول سال‌ها سنت‌های بسیاری از اجداد متمدن خود را حفظ کرده‌اند. دو هزاره . تعداد مایاها امروزه حدود 7 میلیون نفر است و بسیاری از آنها اسپانیایی زبان شده اند.

جامعه در تمدن مایا

جامعه مایا از قبایل به هم پیوسته ای شکل گرفت که در طول قرون قبل از میلاد به تدریج گرد هم آمدند و اگرچه فرهنگ روستاها و شهرها با یکدیگر در تضاد بود، اما وجود نظام پادشاه – خدا در این کشور باعث قرابت فرهنگ، زبان و مذهب مردم شد. مردم. قلمرو مایاها به یک گونه فرهنگی عمومی و عمومی در جامعه مایاها تبدیل شده بود. در نظام مایا، طبقه اجتماعی بسیار مهم تلقی می شد و هرکس موقعیت خود را از اجداد خود به ارث می برد. شاه در رأس همه قرار گرفت و سلسله مراتب به شدت رعایت شد. مایاها بر اساس طبقات خود در شهرها زندگی می کردند. مهمترین مشاغل در جامعه مایا مشاغل مذهبی و کشیشی، افسران ارتش، کاتبان، آرشیوداران، مهندسان ساختمان و بازرگانان بودند. در کنار این مشاغل، اقشار فرودست دارای مشاغلی مانند کارگران ساختمانی و صنعتگران بودند که کیفیت تولید آنها به گونه ای بود که به نظر می رسد این افراد به صورت تخصصی آموزش دیده اند. از دیگر مشاغل اعضای جامعه مایا، کشاورزی و فعالیت های خدماتی در شهر مانند آشپزی، نظافت و خدمت بود که نسبت افراد آن معمولاً در به دست آوردن هر یک از این مشاغل بسیار کارآمد بود.

مایاها بچه ها را در گهواره های مخصوص می خوابانند که تخته های تعبیه شده سر بچه ها را کنار می زد و این را زیبا و خوش شانس می دانستند. غذاهای سنتی آنها، همانطور که از نوشته ها و نقاشی ها و همچنین سنت های مایاهای امروزی می توان فهمید، ترکیبی از گوشت، سبزیجات، ذرت و چاشنی های مختلف بود. در زمان قحطی یا جنگ، آذوقه از انبارهایی که زیر نظر شاه بود تامین می شد. تجارت در شهرها بسیار رونق داشت و برای طبقه اشراف خاص بود که این بازارها در میادین اصلی شهرهای مختلف ایجاد می شد. میدان اصلی شهر بخش قابل توجهی از فعالیت های روزانه شهر را پوشش می داد، به استثنای بازارهای موسمی که زمان مشخص و از پیش تعیین شده ای داشتند. این فعالیت ها شامل جشن های مذهبی و ضیافت پیروزی، رژه، نمایش و اجتماعات قبیله ای بود.

نظام سیاسی

جامعه مایا در دوران پیش کلاسیک مبتنی بر زندگی قبیله ای بود و هر قبیله یک رئیس جداگانه داشت که بر فعالیت های مذهبی، خانوادگی و تجاری قبیله نظارت می کرد. در مرحله پایانی دوران پیش کلاسیک، نظام حکومتی جدیدی بر اساس حکومت مرکزی در جامعه مایا پدید آمد و آن این بود که مایاها به این نتیجه رسیدند که در یک جامعه، پادشاه می تواند امور همه مردم را بهتر از آن اداره کند. آشپز. پادشاه به عنوان واسطه بین خدایان و انسان ها دیده می شد و به تدریج پذیرش نظام سلطنتی در جامعه مایا رواج یافت. کاهنان مذهبی برای نفوذ به این نکته پایبند بودند و این باور رایج شد که سرپیچی از دستور پادشاه عذاب الهی و زمینی را در پی خواهد داشت. پادشاهان مایا برای برقراری نظم هر چه بیشتر در قلمرو تحت فرمان خود، سیستم طبقاتی ایجاد کردند و روحانیون و سربازان را از میان خویشاوندان خود انتخاب کردند.

کلاسهای اجتماعی

در این دوره، جامعه مایا به دو گروه نخبگان و غیر نخبگان تقسیم شد. جامعه نخبگان که طبقه ثروتمند بودند دارای دو رتبه بودند که رتبه اول مربوط به خاندان سلطنتی و رتبه دوم مربوط به روحانیون، بازرگانان و رزمندگان حرفه ای بود. دسته غیر نخبه گرایان، کشاورزان، صنعتگران، شکارچیان و هنرمندان بودند. صنعتگران ماهر از جایگاه بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بودند. در نظام سیاسی مایاها گاهی زنی به صدارت می رسید و تمام امور را به عهده می گرفت و آن وقت بود که هیچ مرد سلطنتی برای این منظور وجود نداشت. لباس و لباس طبقات متفاوت بود و با اینکه زنان دو طبقه لباس نخی یا دامن و پیراهن گشاد می پوشیدند، اما گلدوزی های متفاوتی داشتند. مردان طبقه پایین پارچه ای به نام X می پوشیدند، اما مردان نخبه از کتی به نام پتی استفاده می کردند.

سیستم برده داری

برده داری در جامعه مایا رواج داشت و تجارت برده یکی از تجارت های مهم مایاها بود. یک فرد در جامعه مایا می تواند به سه طریق به بردگی گرفته شود: اول اینکه رئیس یک خانواده فقیر می تواند یکی از اعضای خانواده خود را به عنوان برده بفروشد تا زندگی بهتری به دست آورد تا برای بهبود شرایط زندگی خود پولی به دست آورد. ثانیاً ممکن است شخصی مرتکب جنایت یا جنایتی شده باشد و در این صورت از سوی مقامات قضایی به عنوان جزای نقدی به بردگی محکوم شود و ثالثاً افرادی که در جنگ با دیگران اسیر جنگی شده اند. گروه های قومی به طور خودکار برده در نظر گرفته می شدند و توسط جنگجویان فروخته می شدند. البته اگر اسیر از طبقات بالا و نجیب جوامع دشمن بود، به جای برده شدن، در مراسمی با احترام خاصی کشته می شد.

سیستم خانواده

در جامعه مایا، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی بود که از والدین، فرزندان و بردگان تشکیل شده بود. در میان مایاها، هر خانواده به نوبه خود در یک خانواده بزرگتر قرار داشت که خانه های خود را در اطراف یکدیگر در یک حیاط مشترک می ساختند. ازدواج بر اساس مقام بود و پدر دختر در جوانی داماد را از طریق دلالانی پیدا می کرد که شغلشان یافتن شوهر و خواستگار مناسب برای دختران از طبقات مختلف بود. تعدد زوجات فقط برای طبقه نخبگان مجاز بود و مراسم عقد کم و بیش به دور از مراسم و دخالت روحانیون انجام می شد. در سنت‌های مایاها، خون و نژاد اصیل بود و هر یک بر اساس اصل و نسب پدری خود پایگاه اجتماعی خود را پیدا کردند. در نظر مایاها، خانواده ای نجیب و نجیب شمرده می شد که اجداد مرد و زن افراد مشهوری بودند.

هنر مایاها

گاهی اوقات هنر مایاها در دوران کلاسیک یا طلایی خود بهترین و بهترین مکتب هنری در دنیای باستان محسوب می شده است. اگرچه هنر مایا از سنت‌های قبلی مانند تمدن اولمک بهره می‌برد، اما خلاقیتی که در جامعه مایا پدیدار شد، چهره‌ای متمایز به آن بخشید که با تمام تمدن‌های باستانی آمریکا متفاوت بود. آنها با خلق آثار هنری باورهای خود را در مورد خدایان بیان می کردند. معماری، نقاشی، مجسمه سازی، سفالگری از مهم ترین و مهم ترین هنرهای مایا بودند.

معماری و شهرسازی

آثار معماری مایا که تا به امروز باقی مانده است عمدتاً بر اساس ساخت خانه های شهری و روستایی، کاخ های سلطنتی، معابد و اهرام عبادت مذهبی و سیستم های شهری مانند کانال ها و آب انبارها، جاده های شهری و بین شهری بوده است. خیابان ها بیشتر آسفالت بود و مهندسان عمرو برای طراحی شهر ابتدا نقشه شهر را طراحی کردند و سپس از موصد شاه مشاوره گرفتند. معمولاً بناهای مذهبی مایاها که شکل اهرام داشتند با مذهب و ایدئولوژی و همچنین گاهشماری مایاها مرتبط بودند. راه پله در معماری جایگاه ویژه ای داشت و در همه آثار آن را می یابیم. در نمای ساختمان از موزاییک و رنگ های متنوع استفاده می شد و استفاده از نقش ها و تصاویر مختلف در اتاق ها یا راهروها و نمای بیرونی ساختمان های مجلل از دیگر ویژگی های معماری آمریکای مرکزی در عصر طلایی مایاها بود. مصالح در معماری مایا بیشتر آثار مایاها در سنگ آهک هستند.

پیدایش شهرهای جدید در تمدن مایا به این صورت انجام شد که روستاهایی که جمعیت آنها افزایش یافت، اهالی روستا در مراسم خداحافظی خانه های خود را ترک کردند. خانه‌های جنگلی ویران شد و خانه‌های بادوام‌تری در اطراف یک منطقه خالی که روستای قدیمی بود ساخته شد و بعدها به میدان مرکزی شهر تبدیل شد. در میدان مرکزی شهر، عبادتگاه بزرگی ایجاد شد که هسته شهر را تشکیل می داد و گاه از اطراف آن رشد می کرد. این شهرها عموماً بین 10 تا 15000 نفر جمعیت داشتند. با این حال، شهرهای بزرگ مایاها مانند Teotihuacan بیش از 50000 نفر جمعیت داشتند.

رنگ کنید

نقاشی یکی از جنبه های دیگر تمدن مایا بود و سبک آن تا به امروز در بین جوامع مایا باقی مانده است. نقاشی ها بیشتر روی پارچه ها و دیوارها انجام می شد که گاهی با گچ ترکیب می شد. رنگ نیلی در میان مایاها جنبه الوهیت داشت و رنگی که در نقاشی های خود به کار می بردند رنگی دائمی بود که پوسیده و محو نمی شد. رنگی که روی پارچه به کار می بردند طی فرآیندی پیچیده و شیمیایی به دست آمده و امروزه محققان با آزمایشات شیمیایی به روش تثبیت این رنگ ها پی برده اند که پس از قرن ها ماندگاری و درخشندگی خود را حفظ می کنند. مایاها همچنین با نوآوری های خود در نقاشی و گچ کاری تغییراتی را در نحوه ساخت معابد در آمریکای باستان در زمینه نقاشی ایجاد کردند. به طوری که زیارتگاه های مایاها علاوه بر ساخت پلکان، دارای طرح ها و نقاشی های رنگارنگ با گچ بری نیز بودند که معمولاً مظهر خدایان و اجداد پادشاهان مایا بودند.

سایر هنرهای تجسمی

از دیگر هنرهای تجسمی مایا می توان به سفالگری اشاره کرد که یکی از ویژگی های بارز هنر مایا است. در طول دوره کلاسیک، مایاها شروع به تولید سفال های چند رنگ کردند که بیشتر از استفاده روزمره تزئینی بود. این سفال ها که عمدتاً به شکل جام یا کاسه یا مجسمه های گلی هستند، نقاشی شده و دارای نقش ها و طرح هایی هستند که نمادهای اساطیری و ایدئولوژیکی از باورهای قوم مایا را به نمایش می گذارند. رنگ آبی سفال نشان دهنده کاربرد آن در امور مذهبی است. روی بیشتر سفال های یافت شده مایاها نقاشی های معمایی دیده می شود که گاهی با کنده کاری همراه است. سفال ها را گاهی قبل از پختن و گاهی بعد از آن نقاشی می کردند. از آنجایی که مایاها چرخ سفالگری نداشتند، زمان زیادی را صرف تبدیل تکه های گل به کاسه یا کوزه با نوک انگشتان خود می کردند. روش کار آنها این بود که گل را کانالی می کردند و به آنها شکل مارپیچی می دادند.

مرتبط:  چرا در فیلم گشت ارشاد ۳ حمید فرخ نژاد نیست

دوره زمانی سفال های بدست آمده از مایاها بین قرن ششم قبل از میلاد تا قرن نهم پس از میلاد است. به غیر از سفال، مجسمه سازی مایا نیز یکی از جنبه های هنری دیگر تمدن مورد توجه است. مجسمه هایی که در دوران مایا ساخته شده اند شامل بیشتر مجسمه های پادشاهان یا خدایان و موجودات فوق بشری است. برخی از این مجسمه ها از سنگ یشم سبز ساخته شده بودند که ظاهری مقدس داشتند و کشف مقدار زیادی از محصولات یشم در کنار مقبره های مایاهای باستان این امر را ثابت می کند.

هواپیماهای طلایی

اشیای کوچک به جا مانده از مایاها، به رنگ طلایی، بسیار شبیه هواپیماهای امروزی هستند. این اشیاء شگفت انگیز در سال 1969 توجه دانشمندان و محققان را به خود جلب کرد. چون متوجه شدند این آثار ربطی به حیوانات ندارند و بیشتر شبیه هواپیماهای امروزی هستند. تاکنون 30 نمونه از این آثار باستانی کشف شده است که همگی دارای بال، دم و کابین خلبان مانند هواپیما هستند. کارشناسان در ایالات متحده در سال 1996 نمونه هایی مشابه این اجسام را در ابعاد بزرگتر ساختند و توانستند آنها را به پرواز درآورند. نمونه هایی از این اشیاء در چندین موزه از جمله موزه طلای کلمبیا، موزه برلین و موزه تاریخ طبیعی شیکاگو وجود دارد.

زبان و ادبیات

مایاها پیشرفته ترین مردم آمریکای باستان به حساب می آیند زیرا می توانستند زبان خود را بنویسند و از خوشنویسی بهتر از دیگران استفاده کنند. مایاها به زبان مایا صحبت می‌کردند که زبان تلفیقی از شاخه زبان‌های بومی آمریکا محسوب می‌شود. زبان باستانی مایا در آن زمان به چندین گویش تقسیم شد که امروزه گروه زبان مایا را تشکیل می دهند که هنوز در آمریکای مرکزی گویشورانی دارد. در گذشته تفاوت لهجه های قبایل مایا به حدی بود که گاه سخنان یکدیگر را نمی فهمیدند. این اختلافات تا امروز باقی مانده است. ممکن است که مایاها ایده زبان نوشتاری را از اولمک ها آموخته باشند، اما نوشته آنها شبیه به سیستم نوشتاری اولمک نبوده است.نوشتن مایا نوعی نوشته هیروگلیف بود که در قرن ششم شروع به استفاده و اختراع کرد. . قبل از میلاد مایاها از نوشته های خود برای اهداف مذهبی استفاده می کردند. و از سرشماری عواید و مالیات های عمومی و مراسم مذهبی و مناسک و تألیف و تألیف کتب حافظ دانش و علم استفاده می کردند. یادگیری دست خط نیز در میان طبقه نخبگان رایج بود. رمزگشایی از نمادهای مکتوب مایاها بسیار دشوار و دشوار است و با این حال همه متون مکتوب مایا به خوبی خوانده و درک نمی شوند. یکی از این مشکلات تغییر زبان و لهجه مایاها و اقتباس بسیاری از کلمات از زبان اسپانیایی است. مایاها ساخت کاغذ الیافی را دنبال کردند و بیش از هزار کتاب آکاردئونی شکل نوشتند که موضوعاتی مانند تاریخ قوم مایا، نظام اعتقادی، طالع بینی و پیشگویی، ریاضیات، پزشکی و گاهشماری را پوشش می داد. این کتاب ها تقریباً همه توسط کشیشان اسپانیایی سوزانده شدند. یکی از این کشیش ها به نام اسقف دیگو دلاندا که عامل اصلی از بین رفتن آثار مکتوب باستانی مایا بود، آتش زدن کتاب های مایا را اینگونه توصیف کرد:

این افراد در عین حال با استفاده از علائم و حروف خاص کتاب می نوشتند و امور دیرینه و دانش دیرینه خود را در آن شرح می دادند… این نوشته ها را می فهمیدند و به دیگران یاد می دادند. ما تعداد زیادی از این کتابها را یافتیم و وقتی دیدیم در میان آنها فقط خرافات و دروغ های شیطانی وجود دارد، همه آنها را سوزاندیم که به طرز شگفت آوری آنها را متحیر و اندوهگین کرد و در نهایت همه آنها را مضطرب و گرفتار کردند.

در میان کتاب هایی که اسقف لاندا دستور نابودی آنها را صادر کرد، سه کتاب به طور معجزه آسایی در شعله های آتش در امان ماندند. یکی از این کتاب ها که در کتابخانه ای در درسدن آلمان نگهداری می شود و به نسخه درسدن معروف است، حاوی اطلاعات جامعی درباره ریاضیات و نجوم است. کتاب دیگری که در اسپانیا کشف شد مربوط به طالع بینی است و به نام نگارش آخرین پرشینوس که از جعبه ای ناشناس در پاریس بیرون آورده شده است و مربوط به اساطیر و اعتقادات راهبه های مایاهای باستان است. پس از این حادثه، مایاها به نوشتن آثار خود بازگشتند و کتاب جگوار کشیش و کتاب پوپول ووه دو مورد از آنها هستند که عمدتاً به تاریخ، اساطیر و افسانه‌های مایاها اختصاص دارد. این متون متأخر در قرن شانزدهم نوشته شده است.

باورهای مذهبی مایاها

سبک تفکر مذهبی مایاها با باورهای مذهبی جهان باستان کاملاً متفاوت بود. بیشتر متون باستانی این آیین از بین رفته است و به همین دلیل درک ایدئولوژی مایاهای باستان دشوار و عمدتاً مبتنی بر حدس و گمان است. مذهب به عنوان یک عامل متحد کننده در جامعه مایا تلقی می شد و همه طبقات، از پادشاهان گرفته تا بردگان، همه در یک دین دخیل بودند. حکومت ها همیشه مذهبی و مذهبی بودند و به همین دلیل سرپیچی از عقاید دینی یا بدعت گذاری خشم حاکمان را برانگیخت. این دین اگرچه همه مسائل زندگی مایاها را در بر می گرفت، اما عرفانی نیز بود و به مسائل معنوی نیز می پرداخت. دین سنتی مایا خدایان زیادی داشت و هر خدایی یک همراه غیر همجنس داشت که پس از مرگ در زیبالبا یا عالم اموات پذیرفته شد تا اینکه دوباره زنده شد و به بهشت ​​بازگشت. با این حال گروه‌هایی از مایاها که در هندوراس، گواتمالا و مکزیک زندگی می‌کنند به باورهای باستانی مایا اعتقاد دارند و مذهب فاتحان اروپایی خود را به طور کامل نپذیرفته‌اند.

جهان بینی مایاها

در آیین مایا، جهان دارای دو بعد الهی و انسانی بود که به سه کره تقسیم می شد و این سه کره شامل عالم آسمان، عالم زمین و عالم زیرین بود. عالم اموات که زیبالبا نام داشت، دنیای خدایان زیرزمینی و محل اقامت ارواح متوفی بود. ملکوت بهشت ​​سیزده طبقه و عالم اموات نه طبقه داشت. هر یک از این طبقات قلمرو یکی از خدایان به حساب می آمد. درک کامل مراسم مذهبی مایاها ممکن نیست و این به دلیل از بین رفتن بسیاری از منابع مایا و تبدیل اکثریت جامعه مایا به مسیحیت است. ارتباط اصلی خدایان بین خود از طریق درخت مرکزی به نام Wakah Chan امکان پذیر بود. این درخت که ریشه هایش در عالم اموات و تنه اش در عالم خاکی و شاخه هایش به عالم آسمانی می رسید، خون قربانیان یا آرزوهایی را که از ریشه در پیشگاه پادشاه به زمین ریخته می شد جذب می کرد و آن را پخش می کرد. در سراسر جهان.

خدایان آیینی

درک خدایان مایا مانند درک آنها از جهان است و برای غربی ها ناآشنا به نظر می رسد. خدایان مایا می توانستند ظاهر و ماهیت خود را تغییر دهند و دلیل خلق آثار هنری مختلف نیز این است که مایاها می توانستند هر شکلی را برای خدایان خود تصور کنند و آنها را مجسم کنند. باستان شناسان معتقدند که بزرگترین خدای مایاها Itzhamna نام داشت. همین خدا دو صورت دیگر نیز داشت که یکی هوناب کیو به معنای اولین خدای زنده و دیگری کوکولکان به معنای مار بالدار بود.

اعتقاد مایاها این بود که خدای اصلی به شکل کهکشان راه شیری است و او نگهبان و خالق جهان و نگهبان همه خدایان است. کینیچ آهاو خدای خورشید و هوناهپو خدای زهره بود و این دو خدا معمولا شب و روز با هم در تضاد بودند. برای کشاورزان دو خدا به نام یوم کاکس که خدای ذرت بود و یکی چاک که خدای باران بود وجود داشت. چاک که بیشتر با صورت خزنده با دندان‌های مار مانند تصویر می‌شد، چهار رنگ متفاوت داشت که با جهت‌های جغرافیایی شمال، جنوب، شرق و غرب مطابقت داشت و برای هر کدام سفید، زرد، قرمز بود. و سیاه. خدای خاص و مورد احترام زنان Xchel نام داشت که مسئول تولد نوزادان، شفای بیماران و پیشگویی بود. مایاها سالانه یا پس از درخواست بزرگان مذهبی خود برای جلب رضایت خدایان خود قربانی می‌کردند، بنابراین پادشاه مردم با خنجر کمانی در مکان‌های مرتفع می‌ایستاد و قربانی که بدنش را از دو طرف مردم می‌چسبانند. بر تختی از سنگ، و شاه با خنجر دل بود. او در حالی که همچنان در حال ضرب و شتم بود، آن را از بدن مقتول بیرون کشید و به سمت مردم گرفت. او قلب ها را در ظرفی از خون در معبد خدا نگه داشت.

ارتباط با عالم معنوی

همچنین طبق گفته مایاها، هر انسانی همزادی داشت که به صورت یک روح ظاهر می شد و با خدایان می نشست و می ایستاد و می توانست بر زندگی مردم تأثیر بگذارد. انسان ها می توانستند از طریق نماز و مناسک مذهبی و همچنین با مصرف داروهای روانگردان با آنها ارتباط برقرار کنند. این خواهر و برادرها که بیشتر مربوط به عالم اموات بودند به عنوان رابط بین یک فرد و جامعه مردگان که مربوط به عالم اموات بود نیز محسوب می شدند و برای این منظور فرد باید به مکان های خاصی مانند غارهای تاریک می رفت. بر اساس اعتقاد مایاهای باستان، ارتباط با دنیای خدایان و دریافت راهنمایی از طریق مکاشفات و مصرف داروهای روانگردان امکان پذیر بود. پیشگویان مذهبی از این روش برای پیش بینی های خود غیر از طالع بینی استفاده می کردند.

ریاضیات مایاها

ظاهراً مایاها ریاضیات را تا حدی از مردم اولمک آموختند. آنها احتمالاً اولین نفر در جهان بودند که موفق به کشف عدد صفر شدند. این در حدود 36 قبل از میلاد اتفاق افتاد. پس از میلاد و ششصد سال بعد بود که سرخپوستان راز صفر را کشف کردند و از طریق مسلمانان به دست اروپاییان آوردند. نماد صفر در نوشتن اعداد مایا به شکل صدفی بود که به شکل آن کشیده شده بود. سیستم شمارش مایاها نیز برخلاف سیستم رایج جهان امروز که بر پایه ده ها است، یک سیستم 20 بود. مایاها برای هر عدد یک نقطه افقی می گذاشتند و وقتی این اعداد به پنج نقطه (یعنی عدد پنج) می رسید، به جای پنج نقطه، یک خط افقی می کشیدند و برای اعداد بالاتر مانند شش، هفت و بقیه، یک یا دو نقطه بالاتر از خط افقی یا بیشتر. به این ترتیب، عدد ده در خط مایا دو خط افقی روی هم قرار گرفته بود و کافی بود یک نقطه در بالا برای یازده قرار دهید. اعداد از انتها نوشته شده و هر بار استفاده از صفر برابر با یک تکه بیست، عدد را افزایش می دهد. همانطور که در سیستم ریاضی رایج امروزی، صفر مقابل یک آن را ده برابر می کند. از آنجایی که نوشته مایا هیروگلیف بود و دارای علائم تصویری بود، کاتبان گاهی از نمادهای تصویری دیگری برای نوشتن یک صفر یا یک نقطه یا یک خط استفاده می کردند تا زیبایی اثر نوشتاری خود را که معمولاً به صورت کنده کاری بود، افزایش دهند و هنری تر جلوه دهند. . این امر دستیابی به داده های آماری خاصی را در مورد مایاهای باستانی دشوار می کرد. سیستم جمع و تفریق مایا شبیه به سیستم های رایج امروزی بود، اما آنها از نمادهای چهار عملیات اصلی به این روش استفاده نمی کردند، اما روش محاسبه آنها تقریباً همان روش رایج در دنیای امروز بود.

مرتبط:  چرا باید بعد از عمل بینی به پهلو خوابید

طالع بینی مایاها

مایاها یاد گرفته بودند که از ریاضیات برای ثبت و محاسبه حرکات و تغییرات اجرام آسمانی استفاده کنند. آنها زحمات و اکتشافات خود را در بناهای تاریخی مایاها و متون مقدس دیوار ثبت کردند. روحانیون باستانی مایاها یاد گرفته بودند که سال شمسی، ماه قمری و حتی حرکات سیاره زهره را محاسبه کنند. مایاها برای این محاسبه‌ها، ریاضیات ترکیبی را بکار می‌گیرند و ما هرانه‌تر از سایر ملت‌های آمریکایی باســـتان، از خط، در جهت ثبت یاف ته‌های جدید خود بهره می‌بردند. آن‌ها در جدول‌های قدیمی خسوف و کسوف را ثبت کرده و برای آن‌ها جدول‌های زمانبندی تنظیم کرده بودند. آن‌ها برای تنظیم مناسک مذهبی خود نیز از داده‌های ستاره‌شناسی اسـتفاده می‌کردند. مایاها ضمن شناخت خسوف و کسوف محاسبات دقیقی نیز از مسیر سیاره‌های ناهید و بهرام و تا اندازه کمتری عطارد ترسیم کرده بودند. حرکت سیاره مدیران نیز توسط ما یاها مشخص شده است. مایاها از اخترشناسی برای تنظیم تقویم و هماهنگی مراسم مذهبی طالع بی نی، پیشگویی و ثبت دوره سلطنت اســـتفاده می‌کردند. در کراکول چیچن ایتزا یک رصدخانه مایایی به دست آمده کـه بی‌شباه ت به رصدخانه‌های امروزی نیست. نظر دارد کـه مایاها همگی خا نه‌هایشان را به گونه‌های می‌ساختند کـه ظاهراً از پنره‌ها یشان آسمان را رصد کرد. مثلاً در شهر اوکسمال همه ساختمان‌ها در یک ردیف و پنجره‌هایشان به یک سوی خاص از آسمان باز می‌شود. در منطقه کراکول نیز همه‌ی خانه به نحوی ساخته شده بود که کـه در امتداد سیاره زهره قرار داشت. ود کـــه نه ماه از سال بارانی و همیشه ابری بود.

گاهشماری مایا

سیستم گاهشماری مایاها نیز یکی از اجزای پیچیده این تمدن است. مایاها سال شمسی 365 روز را درک کرده بودند، اما برای محاسبه سال نه تنها حرکت خورشید در آسمان، بلکه حرکات ماه، ستارگان و دیگر اجرام آسمانی را نیز در نظر گرفتند. مایاها از سه نوع تقویم استفاده می کردند. یکی تقویم 260 روزه، دیگری حب یا سال 365 روزه و دیگری گاه شماری 52 ساله. سال مقدس که تزولکین نامیده می شد یک تقویم 260 روزه بود. هر ماه 20 روز داشت و هر روز یک نام خاص و همچنین 13 عدد داشت که روزها در آنها ضرب می شد که در مجموع 260 روز می شد. به این ترتیب سعی می کردند زمان دقیق پیدایش پدیده های باستانی را با تعداد روزهایی که می گذرد، دریابند روش به این صورت بود که مثلاً روز ایمیکس که اولین روز هر ماه بود و اولین بار که در یک سال 260 روزه اتفاق افتاد، نام سال بود. سال اول Imix و به همین ترتیب سال دوم سال دوم می شود و وقتی به روز سیزدهم می رسد نام روز چهاردهم که X است متقارن با یک می شود و سال اول X می شود. و بنابراین مشخص می شود که 14 سال گذشته است. مزیت این تقویم این بود که با ضرب و تفریق ساده اعداد بالا به راحتی می‌توان زمان واقعی را تعیین کرد و به همین دلیل آن را تقویم مقدس نامیدند زیرا در امور مذهبی رایج کاربرد بیشتری داشت. تقویم هاب تقویم رسمی مایاها بود. حاب برای امور سلطنتی و دولتی استفاده می شد. او 19 ماه از زندگی حاب بود. 18 ماه اول سال 20 روز و ماه آخر سال 5 روز بود که جمعاً 365 روز بود.

ماه آخر را یویاب می گفتند و برای مردم بد بود. روزهای ماه از 0 تا 19 متغیر بود. تعداد روزها با 1 شروع نمی شد. مایاها عموماً از تزولکین و هاب در کتیبه های خود برای ذکر تواریخ استفاده می کردند. از آنجایی که هاب 105 روز از تزولکین بزرگتر بود، به این معنی است که هاب با 105 دندان در جفت شدن دو تقویم وارد سال تزولکین شد و جفت کامل تا 52 سال نگذشته بود، از ابتدا که به آن می گویند دوره 52 ساله طبق تقویم. و این دوره برای مایاها بسیار مهم بود. تقویم سوم یک تقویم طولانی شمارش بر اساس روز است، اما سال به ماه های سی روزه تقسیم نشده است. هر روز به عنوان یک کین و هر 20 روز معادل یک یونال محاسبه می شد. هر 18 سال یک تن نامیده می شد که در مجموع 360 روز (Kin) می شد. هر 20 سال (تن) برابر با یک پنبه و هر بیست پنبه یک باکتون و هر بیست باکتون یک پیکتون بود. یک پیکتون معادل 2880000 روز بود. بالاترین واحد گاهشماری مایا آلاون است که معادل بیست و سه میلیارد و چهل میلیون روز است. سال آنها 360 روز بود و دلیل آن فرار از شر پنج روز گذشته بود. استفاده از این تقویم بیشتر برای شمارش روزهای گذشته یا باقی مانده بود تا یک رویداد مهم. مایاها همچنین یک سیستم ریاضی داشتند که سه تقویم را تبدیل می کرد و از طریق داده های یک تقویم می توانستند آن را در تقویم دیگری نیز پیدا کنند.

تأثیر تمدن مایا بر فرهنگ جهانی امروز

یکی از بزرگترین مسائل پیرامون نام مایا در دنیای امروز، افسانه پایان جهان در سال 2012 بود که مایاهای باستان پیشگویی کردند که جهان در آن روز به پایان خواهد رسید. این پدیده که به پدیده روز قیامت معروف است، در حال نزدیک شدن به سال هدف بود و دامنه اعتقاد به آن در میان برخی افزایش می یافت. روز فرضی این واقعه خیالی که 30 آذر 1391 بود، شب یلدای سال 1391 هجری قمری بود. در همان زمان، شایعه برخورد یک شی غول پیکر با زمین در سال 2012 موجی از واکنش ها را به دنبال داشت. در نهایت موسسه SETI که در حال انجام تحقیق در مورد این سوال بود، این سوال را رد کرد. در هالیوود نیز فیلم هایی در این زمینه ساخته شده است که از جمله آنها می توان به فیلم 2012 به کارگردانی رولاند امریش اشاره کرد. همچنین در مورد قوم مایا، فیلم موفق دیگری به کارگردانی مل گیبسون در سال 2006 به نام آپوکالیپتو یا آخرالزمان ساخته شد که در آن افول مایاها و شکست آنها در برابر آزتک ها به تصویر کشیده شده است.

مایاها در جهان امروز

با وجود از بین رفتن وحدت مایا، این قوم صحنه زمان را ترک نکردند و هنوز در گوشه و کنار آمریکای مرکزی، قوم مایا با حفظ آداب و رسوم خود به زندگی خود ادامه می دهند. جمعیت مایاهای امروزی، که بازماندگان مایاهای متمدن باستان و اواسط قرن هستند، حدود هفت میلیون نفر تخمین زده می‌شوند که در کشورهای السالوادور، هندوراس، مکزیک، گواتمالا و بلیز پراکنده هستند و به زبان مایا صحبت می‌کنند. یا لهجه های اسپانیایی اکثر جمعیت مایاهای امروزی در ارتفاعات گواتمالا زندگی می کنند. در گواتمالا، اگرچه بسیاری از مایاها شیوه زندگی و گفتار اسپانیایی را پذیرفته اند، اما این تغییر و ادغام در جامعه در زنان بسیار کمتر از مردان قابل مشاهده است و بیشتر زنان مایا در گواتمالا زبان و سبک لباس پوشیدن مادری و اصلی خود را حفظ کرده اند. . مایاهای امروزی به خاطر رنگ کت منحصر به فرد، کلاه های بزرگ و لباس های رنگارنگ شاد معروف هستند. امروزه مردان مایا به کارهای کشاورزی و گاه صنعتی مشغول هستند و در جامعه مایاهای امروزی کودکان دستفروش نیز هستند. امروزه، مانند اکثر مردم آمریکای لاتین، زندگی مایاها با محرومیت همراه است و پیشرفت بسیار کندتر است، به ویژه در مناطق ساکن مایاها، که همچنین کوهستانی و روستایی هستند. غذاهای سنتی مایاها هنوز بر اساس غذاهای گیاهی، به ویژه ذرت است. انواع غذا و نان با ذرت پخته می شود. اگرچه مایاهای امروزی اکثراً مسیحیان کاتولیک هستند، اما گروه های زیادی از مردم هنوز به دین قدیمی خود اعتقاد دارند و هنوز مراسم مذهبی خود را انجام می دهند. پذیرش مذهب کاتولیک توسط بسیاری از مایاها تنها پوششی برای دفاع از خود در برابر مسیحیان بود، زیرا هنوز هم در میان جوامع مسیحی مایا شمن ها وجود دارند و آنها در کوه ها و غارها بر اساس اصل سال های 260 روزه عبادت، راهنمایی و افشاگری می کنند. . اسامی بسیاری از افسانه‌های مایا با نام‌های مذهبی لاتین جایگزین شده‌اند، اما آیین‌ها و باورها باستانی باقی مانده‌اند. گرایش عمده روستاییان مایا به مسیحیت از سال 1960 و آغاز فعالیت تبلیغی کلیساهای انجیلی در جنوب ایالات متحده آغاز شد.

در بلیز

مایاهای بلیز که سومین گروه قومی بزرگ در کشور هستند و حدود یازده درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، بیشتر از نوادگان قبایل موپان و یوکاتک هستند که پس از جنگ در سال 1880 به بلیز مهاجرت کردند. ده سال پیش، کِکچی مایا از گواتمالا وارد بلیز شده بود و بر خلاف اقوام موپانی خود که راه کوه‌های بلند بلیز را در پیش گرفتند، در نزدیکی رودخانه‌ها وارد مناطق پست جنوبی آن کشور شدند. تاریخ و فرهنگ باستانی مایاها برای مایاهای بلیز بسیار مهم و مایه افتخار است.

در گواتمالا

تعداد مایاها در گواتمالا بیشتر از سایر کشورهای مایا است. مایاهای گواتمالا بیش از دیگران به آداب و رسوم خود مانند لباس، مذهب و زبان پایبند بوده اند و شرایط فرهنگ بومی مایاها در گواتمالا نسبت به سایر کشورها بهتر است. مایاهای گواتمالا به سیزده گروه قومی کوچکتر تقسیم می شوند. شغل اکثریت مایاها در گواتمالا کشاورزی و صنایع دستی است و عمدتاً در مناطق مرتفع و کوهستانی این کشور زندگی می کنند. در ژانویه 2018، باستان شناسان با استفاده از فناوری لیدار، آثار مدفون شده از تمدن مایا را در گواتمالا کشف کردند.

در مکزیک

مایاها از گروه های قومی مکزیک هستند که بیشتر آنها در مناطق جنوبی به ویژه شبه جزیره یوکاتان زندگی می کنند. زبان مایاهای ساکن مکزیک یوکاتک است که ریشه مایا دارد و مذهب باستانی جمعیت مایا ساکن مکزیک کاتولیک است. جمعیت مایاهای ساکن در مکزیک حدود 350000 نفر است و اکثر آنها اسپانیایی را به عنوان زبان دوم یا اول می دانند. با توجه به شرایط جغرافیایی محل سکونت، اکثر مایاها در مکزیک از صنعت گردشگری زندگی می کنند.

در هندوراس

مایاهای هندوراس چورتی نامیده می شوند که جمعیتی کمتر از 6000 نفر دارند. مایاهای این کشور تا حد زیادی سنت مایاها را فراموش کرده اند و دیگر به گویش چورتی صحبت نمی کنند و لباس سنتی آنها نیز به کلی تغییر کرده است. اخیراً تلاش هایی برای بازگرداندن چورتی ها به فرهنگ باستانی خود انجام شده و تا حدودی شروع به یادگیری زبان نیاکان خود کرده اند. شغل اصلی مایاهای اسپانیایی زبان هندوراس صنایع دستی و گردشگری است. نوعی عروسک معروف به عروسک هاسک توسط این قوم ساخته می شود و معمولا توسط بچه های دستفروش به مشتریان عرضه می شود.

آخرالزمان

آپوکالیپتو نام یک فیلم حماسی آمریکایی به کارگردانی مل گیبسون است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. یکی از فیلمنامه نویسان فیلم به نام فرهاد صفی نیا ایرانی تبار است که در کودکی از ایران مهاجرت کرده است. کارگردان این فیلم مل گیبسون است. [1] او در مصاحبه ای اظهار داشت که کلمه apocalypto (ἀποκαλύπτω) در یونانی به معنای آشکار کردن است. این فیلم داستان انقراض تمدن مایاها را روایت می کند و به زبانی غیر انگلیسی ساخته شده است. انسان های بدوی به تصویر کشیده می شوند و بی رحمی مردم و بیگانگی فیلم از مظاهر مدرنیته گواه این امر است.

به این کالا چند ستاره می دهید؟

نوشته های مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. این مقاله خیلی جالب بود. من همیشه دوست داشتم بدونم چرا تمدن مایا از پایین مشروب می‌خوردن. این مقاله به خوبی به این سوال پاسخ داد. فقط اگه کمیبیشتر جزئیات درباره ترکیبات مشروبات مایایی می‌گفت، خیلی عالی می‌شد.

  2. واقعاً علاقه‌مند کننده بود. اصلاً نمی‌دونستم که مایا از پایین مشروب می‌خوردن. مقاله خیلی روان و قابل فهمی بود. ممنون از نویسنده عزیز.

  3. اوووف چه مقاله جالبی بود! هیجان زده شدم واقعا. هر چی بیشتر در مورد تمدن مایا می‌خونم، بیشتر حیرت می‌کنم. میدونستین اینا نوشیدنی الکلی نداشتن توی غذاشون؟ خب الان فهمیدم چرا همیشه توی جنگ‌ها باخت می‌خوردن!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا