چرا ژاپن به چین حمله کرد

ماریکو اوی

بی بی سی

منابع تصویری،

اختلاف بر سر جزایر دریای چین شرقی باعث تنش بین ژاپن و چین در سال های اخیر شده است. اما روابط دو کشور پیش از آن با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. یک کدورت تاریخی در روابط دو کشور وجود دارد و جراحات ناشی از جنگ جهانی دوم هنوز التیام نیافته است.

در طول سفر من به ژاپن، هاینینگ لیو، گزارشگر سابق تلویزیون دولتی چین، با من بود. در این سفر مجبور شدم چندین بار یک سوال را ترجمه کنم: “آیا نسبت به کاری که ژاپن در زمان جنگ با چین انجام داد احساس گناه می کنید؟”

هاینینگ این سوال را برای برخی از مصاحبه شوندگان مطرح کرد، با وجود اینکه مسن ترین این افراد در سال 1945 کودک بودند. مردی گفت: «برای اتفاقی که افتاد متاسفم. دیگری گفت: “خیلی اتفاقات ناگوار رخ داد.”

یک ملی‌گرای ژاپنی دیگر گفت: «اما شاید پشیمانی من کافی نباشد. او فکر می کرد که رفتار نادرست سربازان ژاپنی در کتاب های درسی مدرسه اغراق آمیز است. هاینینگ پاسخ داد: “نه. ببخشید کافی نیست.”

در این میان حقایقی غیرقابل انکار وجود دارد. ژاپن متجاوز بود و در سال 1931 منطقه منچوری در شمال شرقی چین را اشغال کرد. جنگ بزرگتری در سال 1937 آغاز شد و تا زمانی که ژاپن در سال 1945 تسلیم شد، میلیون ها چینی جان خود را از دست دادند.

منابع تصویری،

یکی از بدنام ترین قتل عام در شهر نانکن (نانجینگ) اتفاق افتاد. این شهر در زمان حکومت ملی گرایان کومینتانگ بر چین پایتخت کشور بود. در سایر کشورهای آسیایی، اقدامات وحشیانه بسیاری صورت گرفت. اما هر بار که سعی کردم کلمه “گناه” را به ژاپنی ترجمه کنم، احساس ناراحتی می کردم. هیچ یک از ژاپنی هایی که با آنها مصاحبه کردیم از این اصطلاح استفاده نکردند.

آیا نسل امروز باید مسئولیت اشتباهات گذشته را بپذیرد؟ در روز دوم سفرمان این سوال را از هاینینگ پرسیدم و از او پرسیدم که آیا من هم باید احساس گناه کنم؟ او به سوال من پاسخ “بله” یا “نه” نداد.

او گفت: “تا زمانی که ما اینجا هستیم، به پرسیدن این سوال ادامه خواهم داد زیرا بسیاری از مردم چین این احساس را دارند.”

علاقه شخصی من به تاریخ جنگ جهانی دوم از نوجوانی شروع شد. من در این سالها تحقیقات زیادی در مورد این موضوع انجام داده ام.

در طول سفرهای تفریحی بسیاری که داشتم، از موزه‌های جنگ در سراسر آسیا دیدن کردم تا میزان آسیب و رنج ناشی از ژاپنی‌ها را درک کنم. برای مدت طولانی احساس می کردم که در مدرسه به اندازه کافی یاد نمی گیرم.

منابع تصویری،

به همین دلیل مقاله ای در مورد کاستی های تدریس تاریخ در ژاپن نوشتم. در این مقاله به این نکته اشاره کردم که در برنامه درسی مدرسه، دانش آموزان بیش از یک میلیون سال رابطه ژاپن با سایر نقاط جهان را در یک سال یاد می گیرند. در نتیجه، بسیاری از ژاپنی ها تنش های ژئوپلیتیکی با کشورهای همسایه را اشتباه درک می کنند.

مقاله من باعث ناراحتی بسیاری از مردم کشورم از جمله برخی از اعضای خانواده ام شد. او یک خارجی نبود که از ژاپن انتقاد کند. یک روزنامه نگار ژاپنی به طور علنی در حضور مخاطبان در سراسر جهان از ژاپن انتقاد کرد. “خائن” و “جاسوس خارجی” تنها دو نمونه از لقب هایی بودند که به من داده بودند.

“شما کشور خود را دوست ندارید؟” یکی از من در توییتر پرسید البته دارم. وقتی با گذشته ژاپن آشنا شدم، مثل این بود که یک رابطه اشتباه شده است. من هم مراحل مشابهی را پشت سر گذاشتم. شوک، انکار، خشم و اندوه. اما در نهایت با خودم آشتی کردم و پذیرفتم که نمی توانم گذشته را تغییر دهم.

منابع تصویری،

اما به خصوص پس از تماشای تظاهرات خشونت آمیز ضد ژاپنی در چین در سال 2012، دو سوال به ذهن من خطور کرد. آیا می توانیم کاری برای بهبود روابطمان انجام دهیم؟ و چرا دیگر کشورهای آسیایی که اشغالگران ژاپنی بسیاری از غیرنظامیان را کشتند، به اندازه چینی ها و کره جنوبی از ژاپنی ها متنفر نیستند؟

“نفرت” ممکن است یک کلمه خیلی قوی باشد، اما فکر می‌کردم احساس معترضان چینی را که ماشین‌های ژاپنی را به آتش می‌کشند، به خوبی توصیف می‌کند. هاینینگ آن را اینگونه نمی بیند. در دهه های 1980 و 1990، زمانی که او در حال رشد بود، فرهنگ عامه ژاپن (موسیقی، نمایش و مانگا) نیز در میان جوانان چینی محبوب بود. او خودش می گوید که او و دوستانش برداشت مثبتی از ژاپن داشتند.

او می گوید: “اما من نمی توانم به جای همه مردم چین صحبت کنم. ما یک میلیارد و سیصد میلیون نفر هستیم. چین کشور وسیعی است و مردم حق دارند هر چه می خواهند احساس کنند. به عنوان مثال، کسانی که اعضای نزدیک خانواده خود را به ژاپنی ها از دست داده اند. پرخاشگری «کسانی که در طول جنگ از دست داده‌اند، یا رنج‌های زیادی را متحمل شده‌اند، ممکن است همچنان احساس خصومت و حتی نفرت داشته باشند. آنها را نباید به خاطر آن قضاوت کرد.”

مرتبط:  چرا چوب روی آب میماند علوم ششم

مکانی که من از سال 2006 در آن زندگی می کنم، یعنی سنگاپور، نیز از اشغال ژاپن بسیار آسیب دیده است، اما ده ها سال است که اعتراضات ضد ژاپنی وجود نداشته است. منابع مختلف ارقام متفاوتی در مورد تعداد تلفات ارائه می دهند، اما اعتقاد بر این است که بین 50000 تا 100000 سنگاپوری قومی چینی در به اصطلاح کشتار سوک چینگ کشته شدند. در یک کشور کوچک با تنها حدود 800000 نفر در سال 1942، این رقم بسیار بالا است.

من یکی از بستگان یکی از قربانیان را در موزه یادبود غیرنظامی ملاقات کردم. لائو کی سیونگ در کمال تعجب گفت: «من نسل امروز را مقصر نمی دانم. از او پرسیدم چرا کمتر از معترضان چینی عصبانی است؟ او پاسخ داد: «ما کشور مهاجرت هستیم. بنابراین، فلسفه اصلی ما این است که باید راهی برای بقا پیدا کنیم. زمانی که در سال 1965 از مالزی مستقل شدیم، تصور عمومی این بود که ظرف سه سال به این کشور ملحق خواهیم شد. در نتیجه، زمانی که ژاپن پا پیش گذاشت و پیشنهاد کمک مالی و سرمایه گذاری کرد، منطقی ترین کار این بود که به جای انتقاد از آنها به خاطر کارهایی که در گذشته انجام داده بودند، پیشنهاد آنها را بپذیریم.»

علاوه بر این، تقریباً در همان زمان متوجه شدم که بستگان جید ماراویلاس، یکی از نزدیک‌ترین دوستان من، در جریان اشغال فیلیپین توسط ژاپنی‌ها کشته شده‌اند. با اینکه سال ها دوست صمیمی بودیم، اما به من چیزی نگفته بود. اما پس از خواندن مقاله من، او در مورد آن به من گفت زیرا فکر می کرد “می تواند به روابط ما آسیب برساند.”

او گفت: «بسیاری از جمله عموها و عمه های پدرم در زمان جنگ در دانشگاه دلا سال زندگی می کردند. او زخم چاقو را به من نشان داد.»

فکر کردم شاید او از ژاپنی ها کینه دارد. از او پرسیدم: وقتی برای اولین بار مرا دیدی، اقوام خود را به یاد نیاوردی؟ “شوخی میکنی؟ یکی از دوست پسر من ژاپنی است. تقصیر تو نیست، او با خنده پاسخ داد.

همچنین از جید پرسیدم که چرا دیدگاه او نسبت به ژاپن با دیدگاه بسیاری از مردم چین متفاوت است. او پاسخ داد: مطمئن نیستم، اما برای ما ژاپن فقط یک قدرت استعماری دیگر پس از اسپانیا بود.

در واقع، در دهه 1970، تحت رهبری مائو تسه تونگ، چین به سمت یک رابطه عمل گرایانه با ژاپن حرکت کرد. در آن زمان روابط دیپلماتیک بین دو کشور از سر گرفته شد. رابرت دویاریچ، مدیر مؤسسه مطالعات معاصر آسیایی در دانشگاه تمپل، با اشاره به جنگ بین کمونیست‌ها به رهبری مائو و ناسیونالیست‌ها به رهبری چیانگ کای‌شک – که تا سال 1949 ادامه داشت، می‌گوید: «این جنگ بر فضای داخلی متمرکز بود». .

منابع تصویری،

پروفسور دویاریچ می‌گوید که وقتی کاکوی تاناکا، نخست‌وزیر وقت ژاپن در سال 1972 از رفتار ژاپن در طول جنگ عذرخواهی کرد، «مائو تسه‌تونگ به او گفت که نیازی به عذرخواهی نیست زیرا «تو کومینتانگ را نابود کردی و به قدرت رسیدی. برای ما.

اما به نظر می رسد که پس از کشتار میدان تیان آن من، گرایش های ناسیونالیستی به تبلیغات حزب کمونیست راه یافتند. در این کشتار، ارتش چین در 4 ژوئن 1989 دانشجویانی را که خواستار حقوق دموکراتیک بودند، سرکوب کرد.

پروفسور آکیو تاکاهارا، استاد سیاست معاصر چین در دانشگاه توکیو، می گوید: «پیش از 4 ژوئن، تبلیغات حزبی تصویری پیروزمندانه و باشکوه از حزب کمونیست ارائه می کرد. این حزب موفق شد ارتش ملی گرا کومینتانگ را در جنگ داخلی شکست دهد. اما پس از 4 ژوئن در ژوئن، دولت بر جنبه قربانی شدن چین تأکید کرد.

به گفته او، بنابراین، حزب کمونیست خود را حزبی معرفی می کند که به یک قرن تحقیر توسط بیگانگان پایان داد.

آقای تاکاهارا افزود: “راهی که آنها برای انجام این کار انتخاب کرده اند، تحریک نفرت علیه آخرین سوء استفاده کننده و متجاوز است.”

وقتی تلویزیون اتاق هتلم را برای کانال‌های چینی روشن می‌کنم، به راحتی می‌توانم برنامه‌هایی را پیدا کنم که داستان‌هایی از مقاومت چین در برابر تهاجم ژاپن را روایت می‌کنند.

به عنوان بخشی از سیاست “آموزش میهنی” کشور، صدها برنامه از این دست ایجاد شده است. با بازیگری که روزی هشت بار «می میرد» صحبت کردیم. او در بسیاری از نمایشنامه های ضد ژاپنی نقش سربازان ژاپنی را بازی کرد. اگر با تماشای چنین برنامه هایی بزرگ شده بودم، احتمالاً به این نتیجه می رسیدم که ژاپن کشور وحشتناکی است.

مرتبط:  چرا گردشگری از بعد فرهنگی و اجتماعی مهم است

در کنفرانسی که در یک مدرسه ابتدایی در جنوب شرقی پکن برگزار شد، حداقل به نظر من پیام مشابهی منتقل شد.

کودکان خردسال شعر می خواندند و هنرهای رزمی را تمرین می کردند. یکی از اشعار مربوط به حادثه ای بود که در سال 1937 در پل مارکوپولو رخ داد.

از دیدگاه بسیاری، این رویداد نقطه شروع جنگ چین و ژاپن در آن سال است. آیا ارسال چنین پیامی در مورد ژاپن موجه است؟ من واقعا جواب این سوال را نمی دانم.

وقتی به مناطق مختلف چین سفر می کردیم و با بازماندگان جنایات ژاپنی صحبت می کردیم، قلبم به درد آمد. یکی از نجات یافتگان چن گویشیانگ نام داشت. در زمان کشتار دسامبر 1937، او یک دختر 14 ساله بود که در نانکن زندگی می کرد. او گفت که اجساد بیرون از مدرسه انباشته شده بودند. او با چشمان خود دیده بود که هفت سرباز ژاپنی به دختری هم سن و سال خود تجاوز کردند و سپس با چاقو او را کشتند. خود او تقریباً به دام افتاد و دو بار مورد تجاوز قرار گرفت. بار دوم، سرباز حامل او لیز خورد و دختر توانست فرار کند. او آنقدر دوید که از خستگی از حال رفت و یک کشاورز چینی او را زیر تلی از علف پنهان کرد.

منابع تصویری،

شنیدن چنین روایت هایی از رفتار سربازان ژاپنی تجربه ای تلخ و شیرین بود. تنها دلداری کوچک در داستان چن گیشیانگ یک پاورقی بود. سال ها بعد، زمانی که او برای به اشتراک گذاشتن تجربه خود به ژاپن سفر کرد، مردم او را در آغوش گرفتند و عذرخواهی کردند.

گفتند از اعمال اجداد خود بی خبرند. رهبران ژاپن بارها از چین عذرخواهی کرده اند. ما لیچنگ، که برای روزنامه دولتی People’s Daily می نوشت، گفت که در مجموع 25 عذرخواهی ژاپنی از چین را ضبط کرده است. اما به گفته وی، نه این کمک‌ها و نه کمک‌های مالی ژاپن به چین که طی سال‌ها به بیش از 35 میلیارد دلار رسیده است، در رسانه‌های چینی منعکس نشده و در مدارس به دانش‌آموزان آموزش داده شده است.

منبع تصویر: رویترز

ما لیچنگ در کتاب خود به نام “فراتر از عذرخواهی” می نویسد: “کاری که ژاپن در طول جنگ با چین انجام داد وحشتناک بود. اما درخواست از آنها برای زانو زدن روی زمین بی فایده است. بهانه های ژاپنی شاید به نظر ما ناکافی باشد، اما از دیدگاه ما. این عذرخواهی یک گام بزرگ رو به جلو است، بنابراین باید آن را بپذیریم و ادامه دهیم.”

پس از انتشار کتابش، او را خائن خطاب کردند. او این واکنش را به دلیل حساسیت موضوع «طبیعی» می داند. هاینینگ تأیید می کند که این چیزها در مدرسه به آنها آموزش داده نشده است. از طرفی او فکر نمی کند که حتی اگر این موارد به بچه ها آموزش داده شود، تأثیر زیادی در رفتار چین با ژاپن داشته باشد.

وی می گوید: “تغییر نگرش ها اگر نگوییم یک دهه طول می کشد. بر این اساس، رهبران ژاپنی باید در رفتار و گفتار خود ثابت قدم باشند. مردم ممکن است از عذرخواهی و کمک های اقتصادی ژاپن بیشتر آگاه شوند. در گذشته احساس مثبت تری داشتند. اما بیانیه ای که کشتار نانکن را انکار می کند، یا چیزهایی مانند تجلیل از جنایات جنگی، بلافاصله اعتماد را از بین می برد و بازسازی این نوع اعتماد به زمان زیادی نیاز دارد.

منبع تصویر، شین هوا

در سال 2012، تاکاشی کاوامورا، شهردار ناگویا و یک ملی‌گرای برجسته، وقوع قتل عام نانکن را رد کرد و گفت آنچه اتفاق افتاد فقط “اعمال جنگی متعارف” بود. دو سال بعد دوباره گفت نظرش تغییر نکرده است.

بازدید رهبران ژاپن از مقبره یاسوکونی یکی از مواردی است که چین و کره جنوبی را عصبانی می کند. این ساختمان برای یادبود کشته شدگان جنگ ژاپن ساخته شده است. اما در میان آنها کسانی هستند که به ارتکاب جنایات جنگی متهم و مجرم شناخته شده اند.

تصور اینکه چنین مشکلاتی به طور ناگهانی پایان یابد دشوار است. در پایان سفرمان خوشحال شدم که هاینینگ به سوالی که از او پرسیدم پاسخ داد. او گفت که فکر نمی‌کند من شخصاً باید احساس گناه کنم، اما هر دو نسبت به زمانی که سفر آغاز شد، نسبت به آینده روابط بین کشورهایمان خوش‌بین نبودیم.

هنوز هم من را ناراحت می کند که نسل ها از کودکان ژاپنی در مورد اعمال ظالمانه اجداد خود در چین چیز کمی یاد می گیرند. بچه‌های چینی نمی‌دانند که دو کشور در دهه‌های 1970 و 1980، قبل از حوادث میدان تیان‌آن‌من، جنگ را پشت سر گذاشتند.

مرتبط:  چرا وقتی اینستاگرام را نصب میکنم روی صفحه نمیاد

به گفته هاینینگ، “اگر رهبران دو کشور به سیاست های فعلی خود در قبال یکدیگر ادامه دهند” هیچ فرصتی برای آشتی وجود نخواهد داشت. او می‌گوید: «ما می‌توانیم با توسعه گفت‌وگوی صادقانه و باز، حداقل در سطح مردم دو کشور، امکان بهبود روابط را افزایش دهیم. جنگ یک گزینه نیست. با وجود همه سختی ها باید تمام تلاشمان را بکنیم.

وزارت دفاع چین اعلام کرد که اقدام برخی کشورها برای ارسال مکرر کشتی و هواپیما به منظور «نشان دادن قدرت نظامی خود» به تشدید تنش در دریاهای چین شرقی و جنوب منجر شده است.

تان که فای، سخنگوی این وزارتخانه روز شنبه، 7 آگوست، در رابطه با گزارش دفاعی منتشر شده از سوی ژاپن که در آن به تهدیدات چین اشاره شده است، گفت که برخی اقدامات منجر به افزایش خطرناک تنش ها در منطقه علیرغم ثبات وضعیت در منطقه شده است. دریای چین شرقی و دریای چین جنوبی. چین جنوبی پیشتاز است.

تبلیغات

این سخنگو افزود که گزارش سالانه دفاعی ژاپن بیانگر “تصور غلط” در مورد چین و اغراق آمیز تهدید نظامی چین است.

به گفته وی، چین با اعلام اعتراض شدید در توکیو، مخالفت کامل خود را با محتوای این گزارش اعلام کرد.

سخنگوی وزارت دفاع چین بار دیگر تاکید کرد که ژاپن همواره با دخالت در امور داخلی پکن، اصول روابط بین‌الملل را زیر پا گذاشته، پایه‌های روابط چین و ژاپن را سست کرده و تنش‌ها را در تنگه تایوان افزایش داده است.

ژاپن هفته گذشته گزارش سالانه خود را منتشر کرد که در آن ارزیابی منفی از تهدید ناشی از جاه طلبی های منطقه ای چین و مشارکت امنیتی این کشور با روسیه و کره شمالی ارائه کرد.

توکیو اعلام کرد که هزینه های نظامی خود را طی پنج سال آینده دو برابر خواهد کرد که بزرگترین افزایش هزینه های نظامی از زمان جنگ جهانی دوم است.

سخنگوی وزارت دفاع چین گفت: همکاری‌های دفاعی چین و روسیه مبتنی بر عدم تعامل، عدم رویارویی و عدم هدف‌گیری طرف‌های ثالث است و متعهد به حفظ صلح و ثبات در منطقه و جهان است، بدون این‌که هیچ گونه تهدیدی مطرح شود. تهدید برای هر کشوری.»

گزارش تفصیلی جنگ بین چین و ژاپن طی سال های 1937 تا 1945 بخشی از تاریخ جنگ جهانی دوم است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پس از حمله ژاپن به شمال

گزارش تفصیلی

جنگ بین چین و ژاپن بین سال های 1937 و 1945 بخشی از تاریخ جنگ جهانی دوم است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پس از حمله ژاپن به شمال شرقی چین در سال 1931، جنگی تمام عیار بین دو کشور در سال 1937 آغاز شد که ارتش امپراتوری ژاپن در یک طرف و ناسیونالیست ها و کمونیست های چینی در طرف دیگر، موقتاً علیه دشمن متحد شدند. به مدت چهار سال، چین به تنهایی با ارتش مدرن ژاپنی که برای کنترل امپراتوری باستانی رقیب ضعیف شده بود، جنگید.

بهایی که چینی ها در طول جنگ چهار ساله در جنگ جهانی دوم پرداختند سنگین بود. بیست میلیون از شصت میلیون قربانی این جنگ متعلق به چین بود. پس از فتح شهر نانجینگ، حمله ژاپن آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت. بین دسامبر 1937 و ژانویه 1938، حداقل سیصد هزار نفر در این شهر قتل عام شدند، بیست هزار زن مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند و بعداً بسیاری از آنها کشته شدند. جنایات جنگی متعددی در نانجینگ در طول شش هفته رخ داد که اروپاییان در شهر شاهد آن بودند.

حمله غافلگیرانه ژاپن به پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر، جنگ چین و ژاپن را با جنگ بین متفقین و محور برلین-رم مرتبط کرد.

سپس چین به متفقین پیوست که کمک های خود را به این کشور افزایش دادند. دخالت آمریکا در جبهه اقیانوس آرام موازنه قدرت را در برابر ژاپن تغییر داد تا اینکه این کشور در اوت 1945 با پذیرش شکست تسلیم شد.

شش روز پس از تسلیم امپراتور هیروهیتو ژاپن، نیروهای ژاپنی در چین در 21 آگوست 1945 در ژجیانگ، شهری در استان هونان، سلاح های خود را زمین گذاشتند.

ارتش ژاپن جراحات جبران ناپذیری را در چین به جای گذاشته است و «زنان آسایش» یا بردگان جنسی در میان قربانیان آن قرار دارند. آنها بیشتر دختران جوانی بودند که برای تقویت روحیه سربازان ژاپنی استخدام شده بودند.

ژانگ شیانتو پانزده ساله بود که توسط ارتش امپراتوری ژاپن اسیر شد. او به مدت 20 روز در یک پادگان نظامی نگهداری شد و مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. ژانگ اکنون 86 ساله است و سرانجام پس از سال ها سکوت خود را شکست، اما هرگز از دولت چین یا دولت ژاپن کمکی دریافت نکرد و حتی یک عذرخواهی توخالی دریافت نکرد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا