چرا باید عربی نماز بخوانیم

برای روشن شدن پاسخ، ابتدا باید معنای سوال را روشن کنیم، اگر منظور جایگزینی زبان عربی با زبان دیگری است، پس این سوال برای افرادی است که این زبان را نمی دانند! و اگر این درست است چرا باید فقط به زبان عربی نماز بخوانیم؟ و هر کس نمی تواند به زبان مادری خود و به زبان محلی نماز بخواند باید به نکات زیر توجه کند:

دلیل اصلی خواندن نماز به زبان عربی، بعد از نماز سنت پیامبر است و عبادات واجب (اجرای آنها باید به همان نحوی باشد که خداوند تعیین کرده است) حفظ و بقای نماز در طول اعصار است. . تا ابد بی کاست باقی بماند و اگر کسی آن را به زبان محلی و بومی خود بر زبان آورد، امکان کم و بیش کاهش، تحریف و آمیختگی کلمات با خرافات و مطالب بی اساس را نمی توان رد کرد. و چه بسا این تغییرات به دیگر واجبات و ارکان نماز هم کشیده شود و شاید کم کم اصل نماز اهمیت خود را از دست داده و به کلی فراموش شود.

بدیهی است که برای ماندگاری چیزی برای همیشه و در طول تاریخ، باید معیار و مقیاس تغییر ناپذیری داشته باشد. مثلاً از نظر قد، میلی‌متر، سانتی‌متر یا متر و از نظر وزن، گرم، کیلو و… معیارها و اندازه‌های غیرقابل تغییر قرار گرفته‌اند، همین‌طور در مورد نماز، چیزهایی به نام پیوند. و ستون ها ملاک قرار دادند که یکی از آنها لزوم عربی بودن ذکر آن است.

اسلام یک دین جهانی است و می خواهد همه مسلمانان را در یک جبهه قرار دهد. ساختن چنین جمعیتی بدون زبان واحدی که همه بتوانند آن را بفهمند ممکن نیست. بنابراین زبان عربی که به گفته کارشناسان یکی از کامل ترین زبان های دنیاست، می تواند یک زبان بین المللی و زبان دعا برای همه مسلمانان، رمز وحدت و نشانه وحدت مسلمانان باشد. . این اصل در سایر دستورات اسلامی از جمله نماز به سمت قبله مجرد و … نمود پیدا کرده است.

ممکن است به ذهن کسی برسد که مجبور کردن افراد غیر عرب زبان به نماز خواندن به زبان عربی نوعی رنج و ظلم برای او باشد. در پاسخ می توان گفت: برای افرادی که به راحتی ده ها یا حتی صدها اصطلاح و واژه خارجی را برای رفع نیاز روزانه خود یاد می گیرند و به کار می برند، یادگیری الفاظ دعا، مجموع واژه های واجب (بدون کلمات تکراری) حدود 20 کلمه است. . . این مشکلی نیست. از طرفی معنای ظاهری کلمات دعا بسیار ساده و آسان است و همه به راحتی می توانند معنای ظاهری و ظاهری «بسم الله، رحمان، رحیم» و غیره را بیاموزند. هر چند این کلمات معانی عمیق و گسترده ای دارند.

از نظر زبان شناسان، زبان عربی یکی از کامل ترین زبان های جهان است که می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند.[1]

الفاظ و آوازهای عربی شرط لازم همه عبادات و عبادات نیست. به عقیده برخی از علما لازم نیست عقد نکاح عربی باشد [2] و برخی از علما مانند امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند: اگر خود طلبکار نتواند عقد نکاح را به عربی بخواند، حتی اگر بتواند، اگر وکیل بگیرد، اجازه ازدواج با غیر عرب باطل نیست.[3] ضمناً خواندن نماز به زبان عربی لازم نیست و انسان می تواند به هر زبانی غیر از نماز با خدا صحبت کند و اسرار را با او در میان بگذارد و به فتوای اکثر مراجع در نماز خارج از واجب. خاطرات و به ویژه در قنوت می تواند به زبان غیر عربی نماز بخواند.[4] البته آنچه گفته شد به این معنا نیست که مسلمانان به معنای اذار در نماز و غیره توجه نکنند، بلکه لازم است هر مسلمانی با معنای نماز و دعا آشنا شود تا بفهمد چه چیزی چیست. این است. به خدای خود می گوید و در این صورت عمل او خشک است. و بدون روح و بدون سکوی پرواز به ابدیت باز خواهند گشت.

مرتبط:  چرا شاد وقتی شماره را قبول نمیکند

[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 160، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر النشون، ج 1، 1386ق. 9، ص. 300; پرواز. 13، ص. 311، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، 1374ش.

[2] گرامی، محمدعلی، معالکات، ج 1، ص 138. 4، ص. 645.

[3] طباطبایی یزدی، سید کاظم، عروة الوثقی، ج 1، ص 138. 2، صفحه 645.

[4]. شرح سؤالات مرجع، ج. 1، ص. 62.

آفتاب نیوز:

برای برخی این تردید وجود دارد که چرا نماز که نوعی گفتگو با خداست باید به زبان عربی خوانده شود و چه تفاوتی بین زبان عربی و سایر زبانها وجود دارد. استاد مطهری در کتاب اسلام و نیازهای روزگار به این سؤال پاسخ داده است:

پس از جنگ جهانی اول، به دلایل سیاست استعماری، آنها احساس ملیت را پیشنهاد کردند. ویلسون یک طرح چهارده ماده ای را تدوین کرد که یکی از آنها احیای احساسات ناسیونالیستی بود. اینطور نیست که این اسناد برای کشورهای اسلامی طراحی شده باشد، بلکه برای تمام دنیا طراحی شده است. این شبیه فرمانی است که ارسطو به اسکندر داد.

هنگامی که اسکندر جهان را فتح کرد و همه را مانند سیل فاجعه بار به زیر انداخت، از ارسطو برای حفظ فتوحاتش مشورت خواست. فرمود: تفرقه افکن و غلبه کن. یعنی هر جا تسخیر کردی، مردم را تکه تکه کن، از میان آنها مردمی را بلند کن و به آنها حکومت بدهی، همیشه با هم رقابت می کنند و با هم مخالفت می کنند، پس همه به تو تکیه می کنند. به این ترتیب می توانید پادشاهی هایی را که فتح کرده اید در اولویت قرار دهید.

این تفکر در اولین جنگ بین المللی متولد شد و ویلسون طراح تقویت احساسات ملیت و ملی گرایی در هر ملتی بود. به عنوان مثال، در مورد قلمرو عظیم کشورهای اسلامی که توسط یک نیروی واحد و تحت پرچم آن ملت های مختلف اداره می شود، باید احساسات ملی هر ملتی را تحریک کرد. ترکیه کنونی کشور عثمانی و یکی از بزرگترین کشورهای جهان بود. کل

کشورهای عربی کنونی تابع عثمانی بودند. از یک طرف در کشورهای عربی نخبگان را به حمایت از نژاد و ملیت خود تحریک کردند و از طرف دیگر به کمال آتاتورک القا کردند که ما ترک هستیم و زبان ما ترکی است. خطوط را هم عوض کردند. بعد گفتند چون ما وابسته به نژاد هستیم، دین یک امر خصوصی است، یک امر فردی است و جزء مشکلات اجتماعی نیست.

در پارلمان ترکیه اصلا دین را قبول نداشتند و اسلام را به عنوان دین رسمی قبول نداشتند. نتیجه این شد که چنین کشوری منزوی شد. بعد گفتند خدا زبان خاصی ندارد، چرا نماز به عربی لازم است؟ بیایید ترکی نماز بخوانیم، مهم نیست. اسلام از مردم خواسته است که نماز بخوانند، یعنی با خدا به هر زبانی صحبت کنند و خدا همه چیز را می داند، پس دلیلی برای خواندن نماز به زبان عربی وجود ندارد.

این هم نوعی عجله است، زیرا هر دینی اگر زبان خاصی نداشته باشد نمی تواند زنده بماند. اسلام به یک معنا زبان خاصی ندارد، یعنی اقتضا نمی کند که زبان گفتگو عربی باشد. اسلام زبان خاصی برای ارتباط با یکدیگر قرار نداده است.

اسلام خط خاصی را برای مردم مقرر نکرده است که همه باید آن را مثلاً به خط عربی بنویسند. نه، اسلام دین نژادی نیست. در اسلام چنین محدودیتی وجود ندارد. اما اسلام زبان خاصی را برای اعمال دینی برگزیده است که به همه وحدت می بخشد. در نهایت این که ملت های مختلف با زبان های مختلف حداقل تا حدودی تک زبانه می شوند، خوب است یا بد؟ برای وحدت بشریت خوب است، گامی به سوی وحدت بشریت است.

اگر مردم مجبور بودند فقط به یک زبان صحبت کنند، چیز خوبی نبود و ممکن بود عملی نباشد. هر ملتی ادبیات خاص خود را دارد که بخشی از منابع آن ملت و منابع بشریت است. حفظ زبان فارسی واقعاً ضروری است زیرا آثار ارزشمندی در زبان فارسی وجود دارد که برای بشریت مفید است، نه به خاطر اینکه ما ایرانی هستیم و حس ملیت ایرانی داریم، بلکه از نظر بشردوستی و علاقه. در تعالی انسانی گلستان سعدی یکی از ذخایر انسانیت است. مثنوی یکی از ذخایر انسانیت است. همین طور در زبان عربی، قرآن، نهج البلاغه، صفیحه سجادیه که جایگاه خود را دارد، بسیاری از کتاب های عربی جزء ذخایر بشریت است. مثلا دیوان بن فراز از ذخایر بشریت است.

مرتبط:  چرا در روز نسیم از دریا به خشکی است؟

بنابراین این اتفاق نخواهد افتاد که همه مردم جهان برای خود زبانی انتخاب کنند. اما می توان اقوام مختلف را حداقل در زبان دینی به هم پیوند داد و به این دلیل نیست که زبان خداوند عربی است. اصولاً خدا زبان نمی خواهد، حتی اگر حرف نزنیم، نیت ما را می داند. اما این یک فلسفه ای دارد که عرض کردم و این فلسفه باید حفظ شود. این یک اندیشه کوتاه است [که هر قبیله مسلمان باید اعمال دینی را به زبان خود انجام دهد.] ابو واواس در این شعر می گوید:

به کسانی که خود را فیلسوف می گویند بگویید.

به این مدعی علم و فلسفه بگویید که یک چیز یاد گرفته اید، اما خیلی چیزها را فراموش کرده اید.

باید این را بگویم: آیا می دانید که هیچ زبانی قادر به گرفتن بیش از 100% از زبان دیگری نیست؟ هر زبانی چیزی را دارد که برای خود دارد. یعنی اگر تمام نویسندگان فارسی زبان را جمع کنید که سوره حمد را به فارسی برگردانند تا معنای سوره حمد را بفهمند، امکان ندارد. اگر بخواهند زبان فارسی را با همان شیرینی و معنی به زبان دیگری تغییر دهند، نمی توانند. هر کاری هم بکنند نمی توانند اشعار خیام را به زبان دیگری ترجمه کنند. بنده مطلبی نوشته بود، یکی از بزرگواران آن را به عربی ترجمه کرده بود. وقتی ترجمه را خواندم، نمی دانستم این چیزی است که نوشتم

می گویند آمار نشان داده است که اگر به فلانی چیزی بگویی و آن شخص همان را سوم شخص و سوم شخص چهارم و … تا سی چهل نفر و نفر آخر بگوید. به تو می گوید که آن را گفتی ببینید آنقدر چیزهای خوب در آن هست که هیچ وجه اشتراکی با آن ندارد، چه رسد به دین.

یکی از امتیازات اسلام این است که متن آنچه گفته است حفظ شود. متن قرآن محفوظ است، متن دعاها محفوظ است و ما باید متون را حفظ کنیم. این پایان جهل و نادانی و حماقت است که با این داستان کودکانه بگوییم خداوند زبان خاصی ندارد پس باید دعا را به زبان دیگری ارجاع دهیم.

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نماز به عنوان یکی از مهمترین ارکان اسلام است. نماز جزئیات با اهمیتی دارد و توجه به این جزئیات انسان را از معنای عمیق این فریضه بزرگ الهی تا حدی آگاه می کند. یکی از نکاتی که باید در خواندن نماز به آن توجه کرد، قرائت به زبان عربی است. به این معنا که واجب است، نماز به زبان عربی خوانده شود.

ذهن ما در این سؤال گیر کرد که نماز عرب برای چیست؟ بار دیگر به کتاب آسمانی و آرامش بخش قرآن اشاره کرده ایم. کتابی که مفاهیم دینی را یکی می کند و همواره به شبهات فکری پاسخ می دهد.

خداوند متعال در آیه دوم سوره یوسف می فرماید:

ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم تا شما تعقل کنید.

نزول قرآن و پیام های آسمانی به زبان عربی است و برای کسانی که می اندیشند معنی دارد. علامه طباطبایی در المیزان، ج 1، ص 138. 4، ص. 160، تفسیر المشون، ج 1، ص 138. 9، ص. 300 و جلد. 13، ص. 311 در این باره می گوید که از نظر زبان شناسان، زبان عربی یکی از کامل ترین زبان های جهان است که می تواند مفاهیم و مطالب گسترده و عمیق را در قالب های زیبا و کوتاه بیان کند.

بنابراین، مفاهیم عمیق دینی فقط در زبان عربی قابل بیان بود. مفاهیم دعا در زبان عربی و ساختار آن بهتر از هر زبان دیگری بیان شد.

آیت الله سید باقر آیت میردامادی کارشناس دینی و نماینده تام الاختیار آیت الله نوری همدانی در تهران در گفت و گو با خبرنگار ما با اشاره به اهمیت عبادت در دین گفت: یکی از سؤالاتی که در اسلام مهم است عبادت است. «به عبارت دیگر، بنده ای که به ماهیت واقعی و عمیق اسلام پی برده و مسلمان شده باشد، تابع تمام قوانین این دین است و آن را اجرا می کند.

مرتبط:  چرا مقدار نمک و اسید در نفت خام کم است

وی در خصوص فلسفه اعمال دینی گفت: برای بسیاری از اعمال دینی یک فلسفه ذکر می شود اما فلسفه برخی بیان نمی شود. علامه مجلسی (ره) عالم بزرگ شیعه کتابی با عنوان فلسفه احکام دارد که در آن به فلسفه برخی از اعمال دینی اشاره شده است.

نماینده تام الاختیار آیت الله نوری همدانی در تهران افزود: حاوی یک سری مفاهیم عالی و عمیق حکمت است که انسان هرگز فلسفه آن را نخواهد فهمید. البته فقط برخی مفاهیم دینی اینگونه است.

این کارشناس مذهبی ادامه می دهد: «درباره دلایل خواندن نماز و خواندن آن به زبان عربی صحبت کردند. یکی از این دلایل این است که خود پیامبر اکرم(ص) عرب بوده و ما باید مانند پیامبر(ص) رفتار کنیم زیرا آنها الگوی ما هستند و باید به آنها نزدیک شویم.

میردامادی در خصوص دلایل خواندن نماز به زبان عربی افزود: خواندن قرآن به زبان عربی نیز وحدت آفرین است. به عبارت دیگر، اگر هر مسلمانی به زبان مادری دلخواه خود نماز بخواند، این وحدت و اتحاد میان مسلمانان از بین می رود. داشتن زبان واحد برای این فریضه الهی، از اختلاف میان مسلمانان دوری می‌کرد و دل‌های آنان را به هم نزدیک می‌کرد.

وی تاکید کرد: تصور کنید خانه کعبه در هر نقطه از جهان یافت می شود و هر مسلمانی از هر ملتی می تواند خانه خدا را زیارت کند. این موضوع بدون شک شکاف عمیقی را در میان مسلمانان ایجاد خواهد کرد.

میردامادی در پایان افزود: شاید اگر اسلام به مسلمانان اجازه می‌داد که به زبان مادری خود نماز بخوانند، این فریضه الهی در دوران و نسل‌های مختلف تاریخی دچار تحریف‌های فراوانی می‌شد که بی‌تردید «دین اسلام ضربه‌انگیز بود».

انتهای پیام/

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا