چطوری به زبان کردی

تاریخ به روز رسانی مقاله: 10/07/1402 3315

به یاد داشته باشید که یادگیری احوالپرسی به زبان کردی و هر زبان دیگری یکی از اصول یادگیری آن زبان است. برای شروع ارتباط با افراد مختلف در هر زمینه ای، باید با سلام و احوالپرسی شروع کنید. بنابراین آموزش این نکات را می توان یکی از اصول اساسی و بسیار کاربردی دانست

به یاد داشته باشید که اولین ملاقات با یک فرد تاثیر زیادی در ذهن فرد می گذارد و به نوعی ایده هایی در مورد شخصیت او القا می کند. آموزشگاه زبان ملل به منظور تقویت مهارت های مختلف زبانی در زبان آموزان عزیز نکات بسیار مهمی را در سایت آموزشی خود قرار خواهد داد.

شما به زبان خود سلام کردید

باید گفت که تاثیر کلامی نیز مانند تصویر می تواند تاثیر زیادی در ارتباطات و تعاملات روزانه داشته باشد. در نگاه اول، ارتباط ممکن است با احوالپرسی آغاز شود. بنابراین این نکته می تواند گام بسیار مهمی در برقراری ارتباط صحیح و موثر باشد.

مقاله پیشنهادی: ابراز علاقه به زبان کردی

تبریک زبان کردی نیز برای زبان آموزان و علاقه مندان به این زبان جذاب بسیار مهم است و به همین دلیل این مقاله را به کار روی این موضوع اختصاص داده ایم. در ادامه تعدادی از عبارات بسیار مفید و رایج در مورد احوالپرسی به زبان کردی را مشاهده خواهید کرد.

سالاو خوشتی، Feh Removo
سلام، خوش آمدید.

سلام
وقتتون بخیر دوست من.

باش یانی
سلام

سلامت باشید
عصر بخیر

شب بخیر

خوش بگذره داداش خوبی؟

ساعت ده نیست؟
چطوری؟

سه رقالی چیست؟
مشغول چی هستی؟

مگه اینجا کشور شما نیست؟ برای چی؟
نمی توانید آن را پیدا کنید؟ شما کجا هستید

ریکی چیست؟
داری چیکار میکنی؟

راستی خسته نباشی

Jee Riztan He Ye Be Riz
محترم، محترم

دایک و باکت چاکن؟ ساگان؟
پدر و مادرت خوب هستند؟ حال شما چطور است؟

من به فرح شانازی پی
بسیار افتخار می کنم.

کوچولوی من ممنونم ممنون

ما زیر سایه شما هستیم

خیلی ممنون، هاها
بله شما هم ممنون

خاصي له خوته، زور پياوي

نمیشه پیروز
زد نمیشه تبریک میگم

گرینگ نیه، بیری له مه که وه
مهم نیست فراموشش کن.

Biri le meh ke veh, shatik niye
فکر نکن چیزی نیست

Chaut Veh Khutu Beit
مواظب خودت باش

روح من، روح من، روح من

چاوم

چشم

متاسفم، متاسفم، متاسفم

سلامت باشی چشمانم روشن

له سیبه ری ایوه، هه ین خور
ما در سایه تو هستیم

ایشا.. بائه داوایی تاریخ
ایشا.. بدون مشکل تموم میشه

Wazi Le Bineh
ولش کن

شما می توانید آن را انجام دهید، اما آن را به من بدهید.
قطعاً می توانید، امتحان کنید

شما یک فرد باهوش هستید.

امیدوارم حالم خوب باشه دوست عزیز ناکا
.

داروی لیبوردن همین که هستم لیم ببوره
استغفار می کنم مرا ببخش.

التماس می کنم، التماس می کنم، التماست می کنم، خدای من.

متاسفم برای خوشه ام
خدا حفظتون کنه دوستان عزیزم

Chaut Veh Khoto Bit
مواظب خودت باش.

مقاله پیشنهادی: اصطلاحات کاربردی زبان کردی

یادگیری این عبارات و عبارات می تواند یادگیری زبان کردی را برای شما آسان تر و جذاب تر کند. زیرا مبنای یادگیری این زبان هستند. احوالپرسی به زبان کردی مانند سایر زبان ها بسیار مهم است. برای بهبود ارتباطات و شروع تعاملات روزانه باید این عبارات و عبارات را یاد بگیرید.

به ما در ایجاد بهترین فرهنگ لغت کمک کنید.

Glosbe یک پروژه اجتماعی است که توسط افرادی مانند شما ساخته شده است.

لطفا مدخل های جدید را به فرهنگ لغت اضافه کنید.

آموزش زبان کردی

او هیچ نامی ندارد

با توجه به افزایش روزافزون انتشار متون نثر و نثر مکتوب و الکترونیکی، آشنایی کردهای جنوبی زبان با اصول نگارش زبان ضروری است.

13 نکته طلایی برای یادگیری نوشتن زبان کردی

1- حروف الفبای کردی عبارتند از:

آ – ا – ب – پ – ت – ج – ک – ه – خ – در – ر (ر بزرگ که به صورت تکیه تلفظ می شود) – ز – ژ – س – ش – ا – غ – ف – ق – ڤ (با قرار دادن دندان های بالا روی لب پایین تلفظ می شود و صدای V انگلیسی می دهد) – ک – گل – ڵ (ڵ بزرگ که در کلمه الله تلفظ می شود.

یعنی نوک زبان در پشت دندان های بالایی قرار می گیرد (-M-N-W)، معادل W در انگلیسی و همچنین پسوند (O)؛ به این ترتیب این حرف به جای دو صدا (-E/-E) استفاده می شود. فاتح) – وو ( مصوت بلند در کلماتی مانند «روج» به معنی روز و همچنین در کلمه «جادوو»)

ۊ که بین مصوت بلند U (U) و E (I) تلفظ می شود. مانند «خین» به معنای خون و «رین» به معنای روغن (این حرف هم صدای ی می دهد و هم صدای من؛ یعنی یک حرف که به جای دو صدا به کار می رود)

– ێ (به این حرف یای محجول می گویند که در کلماتی مانند: شێر = شیر درنده، دێر = دیر، ێران = ایران و غیره به کار می رود).

نکته: هنگام نوشتن کردی سورانی از حرف ۆ نیز استفاده می شود که از پسوند معمولی گستردگی و بازتر است و در کردی ایلامی کاربرد ندارد.

2- حرکات مانند فتحه و زما به حروف تبدیل می شود یعنی به جای زماء (ـــــــــ) حرف «و» و به جای فتحه (ــَـ) از حرف «ه / ـه» استفاده می شود. . مثال پسوند: کرد (کرد)، اتاق (اتاق)، ارده ک (اردک) و غیره. مثال هایی برای فاتح: عالی (علی)، مهل (پرنده، حشره)، به رادهار (برادر) و…

3- در نوشتار کردی حرفی برای جابجایی کسرها وجود ندارد. راه تشخیص عیب به این صورت است که اگر حرکتی در دیافراگم (e/-e) و تثبیت (f) وجود نداشته باشد، به احتمال زیاد عیب است. علاوه بر این، در صورت لزوم، می توان از حرکت تقسیم نیز استفاده کرد.

مرتبط:  چرا با من تو جنگی شادمهر

4- قبل از نوشتن آواهای بلند «آ – ای (ی)، و (و)» و همچنین آواهای فتاح، کسری و زما، به جای حمزه که به صورت ال در کلمات فارسی در ابتدای آن آمده است. کلمه، از حمزه به صورت «ه» به کار رفته است. مثال: آزاد (رایگان)، ایلام (عیلام)، اوره (آنجا)، اوردک (اردک)، اررا/اررا (چرا)، اوه (آن) و…

5- به جای سه حرف «ذ-ذ-ذ» فقط حرف «ذ» نوشته می شود. مثال: ظاهر (ظاهر)، نه ظهار (نگاه)، لهزیز (خوشمزه).

6- به جای دو حرف «س – س» حرف «س» نوشته می شود. مثال: سوورات (چهره)، ساروت (ثروت)، سهرا (صحرا).

7- حرف «ت» به جای «i» نوشته می شود. مثال: طاهر (طاهر).

8- در زبان کردی دو نوع حرف ل داریم; یکی: ال متعارف که در کلماتی مانند «که ل» به معنای شکاف و «ماه ل» به معنای حشره و پرنده و دو: بزرگ یا کردی ڵ که در کلماتی مانند «که ڵ» به معنای بز کوهی و. «کول» به معنای کوتاه است.

9- در زبان کردی دو نوع «ر» داریم; یک: ر متعارف و معمولی که در کلماتی مانند «دهر» به معنای در به کار می رود و دو: ر کردی که به صورت ساینده و تشدیدکننده به کار می رود و در زیر آن با علامت مشخص می شود. مثال: کر (کر و کر)، فر (پر)، زره (زنگ).

10- در کردی ایلامی صدای بلند او (و) را «وو» می نویسیم; مثلاً: نور نوشته می شود نور.

11- در زبان کردی از حرف مجهول یا استفاده می شود که با علامتی روی «ی» به صورت «ێ» نشان داده می شود و در کلماتی مانند: ێwara (عصر)، ێran (ایران) و غیره به کار می رود.

12- عطف Vau بین کلمات به صورت یک Vau نوشته می شود. مثال: من و آا لی و رضا و یه حیا (من و علی و رضا ویحیا).

13- به جای علامت تشدید، حرف دو بار تکرار می شود: مثال: همت، نه جاجار.

حالا که به این 13 نکته طلایی رسیده اید، امیدوارم بتوانید متن های زیر یا مشابه آن را بخوانید و به این شکل بنویسید.

برادر، یاشک هملواتی،

زوان کردی در مورد امنیت شهر مطمئن نیست. ما به شما قول می دهیم که از یمن و جهان محافظت می کنیم و آن را برای اهل سنت نمی فرستیم. اگر جوان باشی دنیا را ده جور می بینی. راسی ایمائه راخو من ده ای ئه آسو روشنه که خودش با سه مرد ما حروم بیکه یمن گرمه.

به خاطر مردم زیز به یمن برمی گردم و شیرین و زیباست، اما مهمتر و شیرین تر و یمن است.

گفتی روزهای هفته

شنبه = عصر

یکشنبه = یک عدد

دوشنبه = دوشنبه

سه شنبه = سه شنبه

چهارشنبه = چهارشنبه

پنجشنبه = پنجشنبه

جمعه = پنجشنبه

تلفظ اعداد در کردی

توضیح مختصری در مورد اعداد!

1=one {مراقب باشید -k- اینجا زندگی می کند}

2 = دو {اما در اینجا O تلفظ نمی شود، U تلفظ می شود}

3 = همان 3

4=چوار

5 = همان 5

6 = شش

7 = همان 7

8 = هشت

9 = جدید

10 = بابا!

11=یانزه

12=دوانزه

13=سینزه

14 = چهارده

15=پانزه

16 = شانزه

17 = هفده

18 = هجده

19 = همان 19

20 = 20

واژه های اصیل کردی کرمانشاهی که با (الف) شروع می شود.

A: بله – کلمه تایید

آخر (در کرادی صداهایی هست که حرکت حروف ترکیبی از دو حرکت در این کلمه (آخر) است، حرکت خ چیزی بین و و ی است): عقیل.

اصن: آهن

آسین: آستین

امان: مهلت – مهلت

آگر: آتش

الف و: آب

آو دوز: آبسه – زخمی که آب خورده باشد

آوارشه: آب پاشیدن

آواکی: آبکی

صداها: روستا – روستا – روستا

آهنگ آهنگ

آواروات (تلفظ کردی: تلفظ آوا حرکتی بین r + y): کندن پر پرندگان با آب جوش.

Avos: محوطه (مورد استفاده برای حیوانات)

اوسا: روزهای خوب گذشته – گذشته – قبل

فاضلاب: آب مورد استفاده در زمین های کشاورزی

اوه: بله

آرا: چرا؟

بله بله بله

آک: چه شگفتی.

آکه هی: ای کاش (پشیمانم!) (گاهی اوقات به این معنی است که چقدر بد بود!)

ارنگاه (تلفظ کردی: تلفظ حروف ng ترکیبی از دو حرف در حالت بینی است): اکنون

آوا: همین.

آوانه: آنها

emja: بعد (در حالی که منتظر خبر یا جمله بعدی هستید)

امروج: امروز

آیره: اینجا / آوره: آنجا

آیم: آدم

ایجور: همینطور – مثل و مثل – آنطور

اولا: این طرف / عولم: این طرف من / او لاد: این طرف تو اولایان: این طرف آنها

ایلا: این طرف

ایمرو: امروز

ایمیش: ما هم

ایما: ما

اوشن (صدای کردی: تلفظ حرف واو در کردی با گرد کردن کامل لب ها انجام می شود: می گوییم

ایواره: غروب

کلمات کردی کرمانشاهی که با (ب) شروع می شوند.

باوش = در آغوش گرفتن

برز = دراز

بیریگاه = چشمک زدن

باوان = خانه پدری

بیسک = لبخند

با: مخفف پدر – پدر

بار: آوردن / باری: آوردن

باز: همسطح باز

باخ: باغ

باید: بیا (به منظور آمدن در آینده)

ممنوعیت: بالا

بارز: بلند

بله، مرک: آرنج

Be Ger: بگیر

بی گیر: گریه کن

بو واش (صدایی دادی: تلفظ حرکت بو واش چیزی بین و + y): بگو

(معرفی) (کسی که آیات و شعر می گوید و گوینده

بی ووک: نوعی جغد بزرگ

باگ: پدر

باو پیره: پدربزرگ (همچنین به نام پدربزرگ)

بائو ژن: همسر پدر

باوش: بغل کن

برا: داداش

بیل: بگذار صبر کنم.

بز: بز

با (دهن کاملا گرد): بیا

بو: بمان – توقف / بو

بور: رنگ کرمی

بوسه / بوسه: توقف – ماندن

بش: به اشتراک بگذارید

بژ بژ: بدون خز (مو، پشم و پر)

بیجی: نوعی کلوچه محلی کرمانشاهی

بیلا / بیله: بگذار ما / بیلمان: بگذار

بیژن: ساز زدن

بیشتر بدانید::

یادگیری صحبت کردن لری (Speak Larry)

10 روش طلایی برای آموزش زبان انگلیسی به کودکان

کلمات کردی کرمانشاهی که با (ص) شروع می شوند.

پیشما = عطسه

پاجاره = اندوه

پرشه = ترشح

پلگیای = بی نظم

پنکیک = خالی

پاته سو = خاکستر پارچه

پنجل = شلخته (همچنین به عنوان فحش استفاده می شود)

مرتبط:  چرا زیر شکمم سمت چپ درد میکنه

واژه های اصیل کردی کرمانشاهی که با (ت) شروع می شوند.

تمازرو = در آرزو / آرزوی دل

تور = خشم

تانک = کم عمق / کم عمق

تیوش = رنج

تیلیکیایی = له شده

تاس = خفه شد

واژه های اصیل کردی کرمانشاهی که به (چ) ختم می شود.

شاخ: چغا

چاخان: خالی ببند – دروغ

من چاره دیگری ندارم

سوراخ: سوراخ

چای: سرد

چارآوا: اسب نر – چهار انتهایی – به نوعی اسب راهرو نیز گفته می شود

چالاو: چاه آب

چم: رودخانه – خم

چم: من میرم

غذا: چشم

چلم: آبریزش بینی

چرا: نادان

چاله پار: نوعی نفرین ( خیره کننده )

چلپه: صدای برخورد چیزی به آب

چنجگ: دانه – هسته میوه

چریک (ک مکسار): فریاد بزن

بچه گربه: بی ادب – چاق

چپی چاوشه: گیج – پیچ و تاب خورده

چاپلا: قرعه کشی – سیلی زدن

نمازخانه: کثیف

چاپال: درخت نخل

چورها چور: کم کم

چمنن: خم شد

چیلگ: هیزم (اندازه کوچک)

چپق: سبزی یا سبزی یا گلی است که در پنجه دست می گذارند (مشت بسته) – که به آن پنجه نیز می گویند.

چاواره: صبر کن – چشم به آینده است

چنگیر: چنگ بزن

چراغ: چراغ

چرم: سفید

چرکن: کثیف

جامی: لذیذ به معده

چلاس: ظرف سگ

چور: چرب

چورانن: چاق کننده – پرچرب

چورانن: خودت را تا آخرین قطره خالی کن

چو: چوب

چاغال: شغال – (به آن شخص بسیار لاغر نیز می گویند)

چلق: پوست

چوخ: پیپ

چارچی: سرگردان

چناره: رعشه – تکان دادن قسمتی از بدن

چوچا: چیستان

چمایی: لایک

Chaïmen: ما آنجا بوده ایم – اکنون به آنجا می رویم – ما در آینده به آنجا خواهیم رفت

رئیس: گراس

چقیه (چا مکسر): گیر افتادن

چاکی: نژادی برای حیوانات درنده، معمولا سگ.

چه کار می کنی؟

چچت: چیزی

چخ: کلمه ای که برای تعقیب سگ استفاده می شود

چه چه

چه کیگ (G بسیار ضعیف تلفظ می شود): بسیار کم

چیا: چاگا – رنگ زمین – خاک

چنار: چغندر قند

Chenievere (تلفظ و ترکیب دو حرفی که دهان را گرد می کند): نوعی گیاه معطر.

چیست: مانند

چوخو رانک: لباس مردانه کردی اورامی (جافی)

چیوزان (در تلفظ ی و فک شکسته، صدای یو می شنویم): نوعی بازی محلی که با سنگ و با کشیدن میز انجام می شود.

لغات اصیل کردی کرمانشاهی

خا: تخم مرغ

خاوو رئون: نیمرو (تخم مرغ و روغن)

خا نگ: خانه

خپور: ویران شد

خپورا: اتلاف وقت

خالو: عمو – خالو

خالو ژن (با ژ مکسر): زن عمو

خارو: شکسته

خاراوه: خرابه

خرقیق (تلفظ را مکسر): گل

خرنگیز (تلفظ حرکات N و G ترکیبی از این دو به صورت بینی): زنبور عسل

خشی: هزار پا

خوانی: مثل خان / خوانی خو: مثل خان بخواب

سانگ (تلفظ “وین” حرکتی است بین “V” و “Y” با گرد کردن لب ها): “Blood”.

خوار: خورشید

خاص: ضخیم

خملکیایی: ترشی – تخمیر شده

خم: اندوه

خوانچه: محل نان

خاور: خمیر

خرما راجگاه: زنبورخوار (نوعی پرنده)

خر تینک: غضروف

ختی متی: قلک

خای واکی: اجنه

خو یاشق: خواهر

خمارا: رودل

Khol Maniyo (به زبان N Maksar): حمله با گاز گرفتن (توسط سگ ها و حیوانات مشابه)

خوز: جمع کردن (به این کار جمع کردن مواد پتوی ماتکا و اندازه شلوار راحت گفته می شود)

خزاه: جایی که ماهی ها در زمستان در یک مکان جمع می شوند

خاص یایی: عقیمی

خاروشق (با ش سکان): خرگوش

خوا: نمک

خواز: خواستن (به آن التماس هم گفته می شود)

خواز مانی: صحن

خاسو ره: خانواده زن

خو نو خواره: خونخوار – دشمن

بیشتر بدانید::

یادگیری زبان کردی (Speak Kurdish)

آموزش مکالمه به زبان ترکی (اسپیکینگ به زبان ترکی)

واژه های اصیل کردی کرمانشاهی با (ک) شروع می شود.

کا: برادر

Kage/Kake: پدر – برادر

کونا: سوراخ

کوتر: کت – بی اثر

کوت بر: سکته – یک بار

گربه کور: سر در هوا

کوتال: پرچم عزا

کاور (و مکسر): گوسفند

ندا: نابالغ – رنگ پریده

دانشکده: داغ

قصر: کدام یک؟

معدنی: منبع – معدن – مرکز

کمین: کدومشون؟

کوتال کو: زیاد بکوب – در عزا به معنای خودزنی است

کافتان: افتادن (منبع)

کفت: افتاد/کفتی: افتادی

کاپو: قاصدک – پروانه

کاپول: سر

کوچگ: سنگ

کاس: شخص – خانواده

کش: کش (برای پرندگان)

کشه: سریع و دور برو

کر: مرغی که آماده خوابیدن روی تخم مرغ است

کر یوه: سرمای سوزان

کورو کورو: هزار هزار

مجموع: ناقص – گوشه دیوار افتاده

کلائو: کلاه

کلاوه: سر – بالای چیزی

کلاوه: خرابه

کولوانک: حلقه

کلگ: انگشت

کلم: آبریزش بینی سفت می شود

کوله پسکی (پی ماکسر): یواشکی

کله وشکنی: چک – کنجکاو

کلش: کلش – باقیمانده محصولات کشاورزی پس از برداشت – که به آن ضایعات نیز می گویند

کلاش: گیوه (نوعی کفش دست ساز محلی) – نوعی سلاح کلاشینکف.

کانگر (تلفظ n و g، ترکیبی از این دو با صدای بینی): کنگر

کنگر کن: وسیله ای که با آن کنگر درست می کنند

کو: او کجاست؟

کائو: آبی-نیلی

کائو حفی: مار آبی

کوش: کفش

Keotiai: کتک خورده

کوک: کبک

کاول: پوست کنده شده حیوان – حلقه های سیمانی داخل چاه

کوشانن: خاموش کن

کوانه: محل پخت نان

کلای: کربلایی

کاوه: کباب

Kevshten: کشتن (منبع)

کوالانه: لانه پرنده (مرغ)

کیونا: سوراخ

سمت: توالت

کانو: محل آب

کامتار: کفتار

کاموتار: کبوتر

کم: عرض چیزی را گفتن

کیور: پسر

کویج (تلفظ و ترکیب آن دو با گرد شدن کامل لب ها): مختلط

کوول: برگشت

کیول: کوتاه – جمع شده

Kevel Ber: خلاصه – میانبر – کوتاه

سر شیر: خروس

کاواک: کبک

Keolazhdem: عقرب

کی یان: محل نگهداری یونجه – کاهدان

کی نی: بهار

کیست: بز

کیسل: لاک پشت

کیمن: همه کاره – آماده برای کار

کومه: تلفن

کیوه: کوه

کایوانو: پیرزن

KK: کوکاکولا

کای: نی

کلمات روزمره کردی را یاد بگیرید

معنی آهک چیست: رنگ: اکنون / ده راه: گشایش / آسو روشن: افق روشن

ایژ ناسی = می دانی

درک = درختچه خاردار

مرتبط:  چرا قلب نباید خالی بماند

دار = درخت

هیوم = نشستن

چاپلا = سیلی

گورماچ = مشت

نه = گرد

چفت = لب

چنگال = هسته = دانه

صباح = صورت

له چه ر = بد

شومی = هندوانه

دیره = یره = اینجا

عقاب = این بار

چل نو من = فراوان

سوف = موی جلوی سر انسان

میل = مشتری

ده شر = فرزند مظلوم

شلپی تری = درهم و برهم

ده که مه که = بگو، نگو

ده برابر = فاجعه

سری دهم = طرفداری

خودلوف = چرت

آهن = تحقیق

کلیسا = چرت زدن

سزرگاه = تکان خوردن

ویریا (ویریا) = هوشیار

بدتر = بد، کثیف، ناپاک

اواره = عصر

ویشام = بیماری مسری

چاو نی که نه = چشمی با پلک های روی هم افتاده

کیله = پر نشده یا نیم پر شده

جینک = لباس

بی له تک = طناب

چه نگور = بخیل

کپی = خسته

Rémiaye = آسیب دیده

پخته = کمی

Lape Li = کنار

گودال قل = بسته

قائم = محکم

Aziya T = عزادار

دوو = تحریک کردن

گال دای ین = آبرو گرفتن

ده گه = به دیگران کاری کن

چه l = سربار دیگران

ده م لو = لب و لوچ

گورم تی = جنجال

ونج = مکان

آز = قوی

داکوکه = مشکل

ته زایا = آزرده خاطر

لی قاین = آب گل آلود

گه وه زه = کسی که بد صحبت می کند

جهر کیش = سرسخت

دیر یا دیر = پاره

خ تا سر = پاک کردن

دو راه = تبعیض

هیروش = خرد

Jirène Pyrène = گروه

نیمیرو = آب باریک

با نومی = بدنامی

خوئه سیره = پدر زن و مادر زن

ره م رو = فرار

ماه خامن = گرفته – ناراحت

تا تزا = پسر عمو و پسر عمو

برانگ = برادر

خو ویشک = خواهر

مرگ = شوهر

سکسکه = استفراغ

حج = استفراغ

دانگ دونگ = سر و صدا

چال پلوقی = چله چولا

دنیا = گاو و دام

وه رک = پیش برو

ته م توز = غبار

اوردی = ابری

Gur gh r = نویز

گلو = آماده طراوت

بالوش = بغل کردن

خاره = گل و لای

درجه دگه = نگرانی

کیسه بینی = سلام

آلدو کرای = توانایی

بدون لاک = پژمرده

و بله = به یاد داشته باشید

رعنایی = آموخته شد

ته ش دی = آتش و دود

لیر گه سرخ = چرخش

شوال = گرفتگی

پورتال = لباس

اوه نه = نفس

قل = پا – لنگ

گرد = دوباره

سو ویل = سبیل

گیه = معده

چه L چه L = بسیار

چولهول = تنهایی

پت هایسک = مغرور

شرک پریک = پیر

پرو = پارچه

دیزه پیزه = لجاجت

بریدن = تمسخر

ده رن = ظرفیت

کشمت = سکوت

کت بلند = پرحرف – وراج

Nis Kink = Sek Séké

پیشمه = عطسه

کو ته = سرفه

ایمدالکی = بعد

Sol Fero = زبان بازی

موواله = کوتاه

ماه زه ماه ت = غیبت

چه ک چین = چانی زنی

بژی مه میر = بخور و نمرد

بیجی = زنده بمان

کونا باجه = سوراخ

په خامه = مزاحم – بخار ندارد

مسیر = سردرگمی

دنیا = گاو

مانگا = گاو ماده

مین جاه ر = یک دندان

پیرچ = مو

جاه خط = دو عطسه پشت سر هم

دل گاه n = زشت

چه خاچیله = خار و خار

گاه بد = سگ

ده ل = سگ ماده

بای دار = مغرور

Vol veh sh = آزادی بیان

رپ شیل = مسخره

گیلی رازو = گلگی

این پو = سر

ق = لما

شیرشر = غیبت

مربع = وارونه – مقابل

فیتی خال خال = نوک

ده و نه هزارتو = وضو

چی = گریه

اوشرده = پنهان

فیک فک = بروبیا

لیوی نظر = بخوان

بنجک = بوته خار

در گل = خراشنده

وارینا = هذیان

دم ته گه = گفتگو

ای رووی = کشاورزی

گوره می = جوراب

بنار = صعود تند

لیژی = نزول

خسته بودن = خسته بودن

ده اسلات = ظرفیت

دمای قبلی = بعدازظهر

جیریور = موذی

له ر = نازک

ماه اس = پررنگ

نگریس = بخیل

گناس = بخیل

فلش = دکمه

کو = آبی

کار = بره

شوان = چوپان

بایم جو = بادمجان

یونانی = لجاجت

ناجی = عدس

گاه نام = گندم

زرات = ذرت

گرده = آجیل

تاس = کاسه فلزی

له ش = بدن

پا = سالم

نقا = دعا

وارینا = هذیان

آموزا = پسر عمو

چه k = افتخار

هزارتو = دشت

ماز = کنار

ماه ته ل = داستان

چمی تیک = سوزاندن هیزم

لیوا = دیوانه

فرح = زیاد

چول = خلوت

گذشته = ظهر

شوال = گرفتگی

Chirne و Perne = کوچک و بزرگ – گروه جمعی

دامنه = خانواده

لی گه رو = روده

ری ره = بدشانس

گوزا آر = هویج

خه س = ضخیم

نیمه ترس = نادیده گرفتن

رچ و پچ = صلب و چابک

زارو = فرزند

گاه واه = فرش

گه پ = بزرگ

گوره می = جوراب

برای او = متاهل

دو وات = ازدواج

دیگ = فقیر

جاه رخه = گروه

چینوا = فک

مل = گردن

زنج = چانه

تو پست = پیشانی

Lah Pa R = جوش

جینوک = جوشاندن

بالیاق = چشم

انتخابگر = هدف

پیز = بین پا و زانو

دیزه پیزه = سرسخت

گلال = رود

هُرُش = له کردن

گه شمری = ریشخند

گه ره ک = بخور

لابردنگ = کنایه

چل چاونی = کنجکاو

سه راه برای انجام آن

چاپلا = سیلی

برداشت دهم = دروغ

Gome l = مشت (واحد اندازه گیری)

گورمیچ = مشت

ماه س له ت = تاریخ

مشخصه = انجماد

گال حر = سر و صدا

قه پ قه پ = جعل

چه مه ر = ماتم

قه شمه ر = روحانی

ده ماهور = گستاخ

هه له پرتکو = با عجله

فهن فیت = فریب

گازی نیک = عدسی چشم

ویر = ید

خه س = ضخیم

قو پوره = مواظب باش

سموم = حرارت زیاد

سه باد = باد گرم و سوزان

جاجک = صمغ – سقز

درجه درجه = مشکل

رووا = روباه

آز = قدرت

چه نوع چوب = کیندلینگ که می توان سوزاند

گوج = نزدیک

هوکاره = عادت

سرکه T = زیاد

گاه واه = فرش

گوجک = مچ پا

گه وه زه = بد زبان

ده ین گه ری = تقلب

مو سه ل = معده

گوره می = جوراب

گاه بد = سگ

ده ل = سگ ماده

دانش سنتی = توله سگ

له چه ر = شر

هي هي هي هي هي هي

هه له په رتکو = با عجله

رول = فرزند من

دم ته گه = گفتگو

آز = قدرت

Hofe L = فخر فروش

تزاق = سیلی

دورملی = روسری

نیمیرو = آب باریک

تک = اندازه

ایول و شول = شر

این پول = سر

جاه رخه = گروه

رازگ = ردیف

te wah r = تبر

زاو زتیل = سر و صدا

کیلیک = انگشت

دل بد = دختر مظلوم

گوزا آر = هویج

تماتا = گوجه فرنگی

توویل = پیشانی

این شیر = خروس

لی وه = دیوانه

چل چاونی = ضایعات

چهار گوشه = مربع

سه چراغ = مثلث

نه = دایره

آه تووه = برای جبران فرصت طلب

گرفتن = فرصت

بالیاق = چشم

ازبک = فرد باهوش و شایسته

گزی ناک = عدسی

کابرا = پسر

کیکونی = فلانی

مکیس = دعوت

دوج ال = دختران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا