شعر چرا باید از ضعف حالم گریست

غیرفعال کردن و فعال کردن مجدد حالت چسباندن نوار ابزار در بالای صفحات نوار ابزار راهنما اشعار و ابیات توسط کاربر پیشخان برجسته شده توسط کاربر اعلان‌های کاربر ادامه خواندن (تاریخچه) خروج از حساب کاربری گنجور اسلاید به پایین صفحه اسلاید کردن صفحه به بالا اسلاید صفحه به اطلاعات شعر بخش Slide to Poem Borders بخش اسلاید به تصاویر نسخه های خطی، چاپ و نقاشی آثار هنری مرتبط با شعر اسلاید به آهنگ ها و آهنگ های موسیقی مرتبط با شعر اسلاید به بخش شعرهای قافیه اسلاید به خواندن شعر فعال یا غیرفعال کردن پیمایش خودکار به خط مرتبط با مکان فعلی خواندن فعال یا غیرفعال کردن شماره‌گذاری سطر کپی آدرس شعر فعلی در گنجور کپی متن شعر فعلی در گنجور اشتراک‌گذاری متن شعر فعلی در گنجور مطابقت با شعر فعلی گنجور بر اساس وزن و قافیه نمایش شعر بر اساس قالب‌بندی کتاب‌های قدیمی (فقط در مرورگرهای دسکتاپ یا دستگاه هایی با عرض مناسب) مشاهده شعر فعلی ویرایش شعر فعلی ویرایش خلاصه یا ترجمه تک سطرهای نثر شعر فعلی شعر یا بخش قبلی شعر یا بخش بعدی حالت چسباندن نوار ابزار را غیرفعال و دوباره فعال می کند. در بالای صفحه راهنمای نوار ابزار رابط کاربری اشعار و ابیات مشاهده شده توسط کاربر اعلان های کاربر ادامه مطالعه (تاریخچه) خروج از حساب کاربری توسط گنجور تند به پایین صفحه بکشید به بالای صفحه بکشید به قسمت اطلاعات شعر بکشید انگشت خود را به بخش حاشیه های شعر بکشید روی تصاویر دست نوشته ها، چاپ ها بکشید و روی آهنگ ها و تراک های موسیقی مرتبط با شعر بکشید، به بخش شعرهای همگام سازی شده، به بخش خواندن شعر، فعال یا غیرفعال کردن تند کشیدن خودکار به ردیف پیوند داده شده به مکان خواندن فعلی، بچرخانید. شماره گذاری سطر روشن یا خاموش، کپی آدرس شعر فعلی به گنجور، کپی متن شعر فعلی به گنجور، اشتراک گذاری متن شعر فعلی به گنجور، یافتن شباهت شعر فعلی گنجور بر اساس وزن و قافیه مشاهده شعر بر اساس قالب بندی کتاب های قدیمی (مرورگرها یا دستگاه هایی با عرض مناسب) مشاهده شعر فعلی ویرایش شعر فعلی ویرایش خلاصه یا ترجمه نثر ساده ابیات شعر فعلی شعر یا قسمت قبلی شعر یا بخش بعدی بیا و یک دستی از دلی که فردا از شکوفه های پاییز شمارش نمی شود، درختی را نمی بینی که از سرمای سخت بی برگی مانده است؟ روی آرد خالی [2] دست نیازمندان را از رحمت پر نکند، دست خالی را باز کن، به فکر دری باش که هرگز بسته نشد، تا ناامیدی پر شود، عبای معروف به او بده، مقدار میوه بگذار. در آستین او [3] همه اطاعت می کنند و فقرای نیازمند به پناه نیازمندان می آیند. ما دست خالی داریم، بنابراین نمی توانیم بیشتر از این بدون ملافه بنشینیم. پروردگارا در نظر بگیر که جنایت از بندگان موجود است. گناه از بنده فقیر می آید. امید به مغفرت خداوند داریم. ما تو را با مهربانی تربیت کردیم و به فضل و رحمت تو عادت کردیم. یه بار دیگه چرا دنبالمون اومدی عزیز بگابی ما هم چشممونو تو محبت و ذلتت شریک هستی و هیچکس ذلتت رو نبینه خدای من خوارم نکن شرمم نکن بر من مسلط باش، زیرا از سوی تو مجازات خواهم شد. هیچ چیز را نمی گویند. زین بدی که از دستی مثل تو رنج ببری. من رو شرمنده خودت نکن جلوی کسی خجالت نکش تو سایه سپر من بودی تو پست ترین بودی [4 یادم می آید دعای یک دیوانه در حرم که می گفت دیوانه دالفکار مرا ببخش و رحم کن همه گفتند راست می گویی فکر می کنند دست مرا نمی گیرد. خواهش می کنم برای من دعا کن و هیچ مرگی از من نیست مگر آستانه سرم.» تا آنجا که عقلش می تواند او را وادار کند که عنان را که با نفس و شیطان می آید را بگیرد؟ نگذارید ببرها بر علیه ببرها بیایند. برای مردان راهی به من عطا کن و دشمنانم را پناه ده، خدایا در ذات خدایت با صفات و امثال خودت، تو زائران بیت الحرام مدفون یثرب علیه السلام هستی. امید است که اطاعت کنندگان شفاعت نافرمانان را برسانند پلیدی مرا از من دور کن و اگر به پرستش باز گشتم مرا ببخش نور یقین من بر راه می تابد مرا ببند و با دستی کوتاه بگیر و بچرخان در اطرافم، نادیدنی ها را دیده ام و نپذیرفته ام. مرا نگه دار فقط باید از شاه التفاتی گدا باشی. فقط مرا در آغوش بگیر و بگو که لطف[7] آن چیزی نیست که تو وعده داده بودی. خدایا از در خانه ام کمکم کن تا در را نبندد. چه بهانه ای برای شرمندگی من وجود دارد؟ از شرم من، اگر نتوانم آن را برای ثروتمندان بیاورم؟ فقیر من باید گناه من و ثروتمندان را تحمل کند. من به حال فقرا رحم کردم. چرا باید به خاطر ضعفم گریه کنم؟ اگر ضعیف باشم پناهم قوی است. خدایا به خاطر غفلت تو عهدشکنی کردیم. نتیجه طرح ما چیست؟ همین نکته برای توجیه تقصیر ما کافی است. تو هر کاری که من کردم خراب کردی خدای شما چقدر قوی است؟ نه، عقل برام مهم نیست، چون عقل اینطوری بر من می ریزه