چرا حزب جمهوری اسلامی منحل شد

به گزارش اگزتان نیوز به نقل از فارس؛ یعقوب توکلی نویسنده و مورخ گفت: حزب جمهوری اسلامی قرار بود راه درازی را در مسیر انقلاب طی کند که با اتفاقات پیش آمده توسط امام خمینی (ره) منحل شد.

وی افزود: باید بررسی کنیم که چه عواملی باعث شد حزب جمهوری اسلامی به این نقطه برسد و منحل شود.

توکلی به تشریح احزاب و جنبش های گروهی در ایران پرداخت و گفت: احزاب در تاریخ ایران به دو نوع دولتی و غیردولتی تقسیم می شدند.

وی با بیان اینکه در دوران محمدرضا پهلوی شاهد تشکیل سه حزب سیاسی هستیم که توسط سه قدرت اشغالگر ایران ایجاد شده است، گفت:

وی گفت: در کودتای 28 مرداد، جنبش های مرتبط با آمریکا و انگلیس برای بازگرداندن محمدرضا شاه به ایران همکاری کردند.

توکلی افزود: در دوره رضاشاه حزب کمونیستی با آرمان های کمونیستی تشکیل شد که رضاشاه به شدت با آن مخالفت کرد.

توکلی گفت: حزب کمونیست در تاریخ ایران اهمیت چندانی ندارد زیرا در همان ابتدا آقای پیشه وری که از بنیانگذاران این حزب است به زندان افتاد و تشکیلات آنها هیچ کاری نکرد.

وی بابیان اینکه اکثر حامیان کمونیست فقط حامیان سیاسی آن حزب بودند، گفت: آقای تقی ارانی یکی از کسانی است که در کشور فلسفه مارکسیستی تدریس می کرد. ارانی از کسانی بود که با ترجمه مقالات مارکسیستی جزوه هایی تهیه کرد و در سال های بعد شهید مطهری و علامه طباطبایی از این جزوه ها برای اشاره به افکار مارکسیستی در کتاب فلسفه و روش رئالیسم استفاده کردند.

وی ادامه داد: حزب توده و سازمان نظامی حزب توده از این جنبش ها شکل گرفت که به شدت توسط رژیم پهلوی سرکوب شد و بیشترین تعداد زندانیان و اعدامیان ایران را به خود اختصاص داد.

توکلی گفت: برخی احزاب نیز بر اساس ناسیونالیسم شکل گرفتند و ناسیونالیست ها از این جریان ها بیرون آمدند.

وی افزود: وجه مشترک همه احزاب تشکیل شده در ایران عدم توجه به دین بود. این در حالی است که جامعه تعلیمات اسلامی شیخ عباسعلی اسلامی حدود 200 مدرسه را بر اساس الگوی هندی در کشور ساخت که وظیفه آموزش مدارس راهنمایی و دبیرستان با رویکرد دینی را بر عهده داشت.

توکلی گفت: در اسناد ساواک آمده است که این مدارس ظاهراً فقط مذهبی هستند و سیاسی نیستند، اما خروج کنندگان از احزاب مخالف، فارغ التحصیلان این مدارس بوده اند.

وی ادامه داد: مدارس دیگری نیز مانند مدرسه آقای شهاب و عابدزاده و… بودند که همین رویکرد را داشتند اما جامعه تربیتی اسلامی رویکرد بسیار گسترده تری داشت.

توکلی بیان کرد: جریان دیگری که در تاریخ احزاب ایرانی باید به آن اشاره کرد، هیئت های اسلامی است که ماهیت حزبی نداشتند، اما نقش بسیار خوبی داشتند و با استفاده از فرصت گریه هیئت ها و گروه ها، توانستند. فعالیت های اجتماعی و سیاسی بسیار خوبی داشته باشد.

وی ادامه می دهد: رژیم پهلوی نیز بر اساس ارتباط با سازمان های لات ها شکل گرفت و تقویت شد و از این عنصر به خوبی استفاده کرد.

توکلی گفت: امام خمینی (ره) دلها را نزدیکتر و روابط روحانیون را تقویت کرد و آنان را به دوری از تفرقه سوق داد.

وی افزود: شوراهای اسلامی موتلفه جزء احزاب دیگری بودند که بزرگان آن افرادی مانند بهشتی و مطهری بودند و ترور منصور نیز توسط این حزب صورت گرفت. در جریان این ترور، شهید مطهری و شهید بهشتی دستگیر شدند و به دلیل شرایط اجتماعی و سیاسی کشور، رژیم پهلوی بلافاصله شهید بهشتی را از کشور اخراج کرد و با شهید مطهری برخورد نکرد.

توکلی گفت: شهید بهشتی دلیل شکست نهضت ملی را کم کاری تشکیلاتی می داند و می گوید: علت شکست نهضت ملی این بود که نیرو تشکیل ندادیم و تشکیلاتی نداشتیم. در این راستا شهید بهشتی پس از نهضت ملی، مدرسه عالی دین و دانش و سپس مدرسه حقانی را ساخت.

وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد، اما متأسفانه ساختار این حزب به خوبی تثبیت نشده بود و عجله زیادی برای سازماندهی حزب و عضوگیری وجود داشت.

توکلی تصریح کرد: در ابتدا تعداد زیادی از افراد با عجله در حزب جمهوری اسلامی ثبت نام کردند و همین عجله باعث لو رفتن این حزب شد. در این میان برای جذب افراد به احزاب باید مطالعه درستی کرد و افراد قدرتمند باید افراد قدرتمند و غیر تاثیرگذار را به صورت گروهی و شاخه ای به حزب اضافه کنند.

وی ادامه داد: خیلی ها فهمیدند که حزب مقر قدرت است و به همین دلیل در حزب جمهوری اسلامی ثبت نام کردند.

توکلی گفت: حزب جمهوری اسلامی ابتدا شناخت کافی از اعضای خود نداشت و به همین دلیل کاندیدای اصلی این حزب برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری شهید بهشتی بود اما زمانی که امام خمینی (ره) وی را از حضور در انتخابات ریاست جمهوری منع کردند. . در جریان انتخابات، حزب فارسی جلال الدین به عنوان نامزد مطرح شد، سپس مجاهدین خلق خلق موضوع افغانی بودن وی را مطرح کردند تا وی نتواند در انتخابات شرکت کند. به همین دلیل حزب جمهوری اسلامی برای ریاست جمهوری جای خالی داشت و حسن حبیبی را پیشنهاد داد.

وی افزود: زمانی که دست حزب برای انتخابات خالی بود و نتیجه انتخابات پیروزی بنی صدر و مجاهدین بود، حملات زیادی علیه حزب جمهوری اسلامی صورت گرفت.

توکلی تصریح کرد: حزب جمهوری اسلامی مرکز اصلی انقلاب و نیروهای انقلابی بود، اما از آنجایی که این مرکز تعداد زیادی عضو داشت، نفوذی های زیادی در داخل حزب وجود داشت که اکثر بزرگان این حزب نیز توسط این افراد ترور شدند. نفوذی ها

وی ادامه داد: پس از حذف جنبش بنی صدر و به دست گرفتن قدرت توسط نیروهای حزب جمهوری اسلامی، اختلاف بین اعضا به وجود آمد و بسیاری از بیگانگان که در این حزب بودند، اختلافات فراوان و جدی در درون حزب ایجاد کردند.

توکلی با اشاره به اختلافات و درگیری های ایجاد شده در درون حزب جمهوری اسلامی تصریح کرد: ریشه اختلافات میرحسین و بادامچیان که سران جناح های دو طرف درگیری درون این حزب بودند، گستاخی و برتری طلبی آنها بود. . و این درگیری ها تا سرحد تکفیر همدیگر ادامه یافت و حزب جمهوری اسلامی به کانون اختلافات خشونت آمیز تبدیل شد. امام خمینی (ره) نیز برای جلوگیری از سرایت اختلافات حزب به متن مردم دستور انحلال حزب جمهوری اسلامی را صادر کرد.

وی بیان کرد: پس از پایان جنگ تحمیلی تمایل زیادی به حزب گرایی وجود داشت که متاسفانه دلیل وجودی بیشتر آن کسب قدرت سیاسی و فرصت اقتصادی بود.

توکلی گفت: قدرت طلبی در ساختار حزبی به نفع کشور ما نیست و جامعه ایران این موضوع را نمی پذیرد. باید توجه داشت که سازمان های جامعه باید مطابق با واقعیت های جامعه ایجاد شوند.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ در آغاز انقلاب و با توجه به تجربه‌های تاریخی زمان مشروطه و حتی جلوتر از آن، این احساس در نیروهای مذهبی معتقد به نظام اسلامی تقویت شد که بدون ایجاد تشکل و سازماندهی موفقیت آنها امکان‌پذیر نخواهد بود. به‌ویژه آنکه در آن زمان دسته‌ها و سازمان‌های سیاسی غیرمذهبی مانند جبهه ملی، حزب توده، چریک‌های فدایی خلق و گروه‌های التقاطی مثل مجاهدین خل، مسلمانان مبارز و نهضت آزادی در عرصه سیاسی کشور فعالیت می‌کردند و در صورت عدم انسجام نیروهای مذهبی معتقد به ولایت فقیه می‌توانستند نبض سیاسی کشور را در اختیار بگیرند.

از این رو شخصیت هایی مانند شهید آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای، آقای هاشمی رفسنجانی و دیگران که در رأس این طیف مذهبی مبارز قرار داشتند، ضرورت ایجاد یک تشکل سیاسی فراگیر مانند حزب جمهوری اسلامی را مطرح کردند.

موسسان حزب بر این باور بودند که مرحله پس از پیروزی انقلاب مرحله بسیار سخت و حساسی است که مبارزه با ضدانقلاب، حراست از انقلاب و استقرار نظام اسلامی را شامل می‌شود و این کار جز با تشکل و اتحاد نیروهای مومن و انقلابی شدنی نبود.

سرانجام با تأیید امام و تلاش سران نیروهای مبارز انقلابی، در 29 بهمن 1357، هفت روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد و آیت الله بهشتی به عنوان دبیر انتخاب شد. عمومی. حزب جمهوری اسلامی از زمان تأسیس تا انحلال، نزدیک به 10 سال در رأس فعالیت‌های سیاسی کشور و انقلاب قرار داشت و در رقابت با سایر گروه‌های سیاسی، هدایت و بسیج نیروهای انقلابی را بر عهده داشت.

اما فعالیت تشکیلاتی حزب جمهوری اسلامی ایران در نهایت در سال 1366 به دلیل اختلافات جدی درون حزبی که از اواخر دهه 60 با خروج طیف لیبرال از صحنه سیاسی کشور آغاز شد، متوقف شد. انحلال حزب را می توان با عوامل متعددی توضیح داد که ریشه اصلی آن را باید در ترکیب اجتماعی ناهمگون حزب جستجو کرد. حزب در واقع متشکل از نیروهای پراکنده اسلامی و انقلابی بود که قبل از انقلاب فعالیت های سیاسی و مبارزاتی داشتند و گاهی همدیگر را نمی شناختند و فقط از طریق شورای موسس با یکدیگر در ارتباط بودند. هر یک از آنها دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشتند که با یکدیگر همخوانی نداشتند و این اختلاف فکری و ناهمگونی ریشه‌های سیاسی و مذهبی عملاً حزب را به یک جبهه سیاسی تبدیل کرده بود.

این تعارضات از اواخر سال 1360 به دلایل گوناگون شدت یافت و باعث افول فعالیت‌های حزب گردید. دو جناح موجود در حزب جمهوری اسلامی اختلافات عمده در مسایل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشتند. یک جناح که اعضای شاخص آن آ‌قایان  ابوالقاسم سرحدی‌زاده، مسیح مهاجری، علیرضا بهشتی، جواد اژه‌ای و میرحسین موسوی بودند به اقتصاد دولتی و متمرکز اعتقاد داشتند و به خط امامی مشهور بودند و در سوی دیگر حزب افرادی نظیر ‌آقایان عبدالله جاسبی، اسدالله بادامچیان و مرتضی نبوی عمدتا بازار سنتی را نمایندگی می‌کردند و به بخش خصوصی و تجارت آزاد معتقد بودند. این اختلافات به اندازه‌ای بود که برخی اعضا اسرار حزب را به دیگران می‌گفتند و به دنبال مقاصد دیگری بودند.

با این همه، سه عامل اصلی را می‌توان در تضعیف و انحلال حزب جمهوری اسلامی دخیل دانست:

نخست اینکه تا پیش از آن، عملکرد حزب در واقع واکنشی بود در برابر گروه‌های معارض و رقیب همچون لیبرال‌ها و ملی‌گرایان. هدف اصلی از تاسیس حزب جمهوری اسلامی حفظ دستاوردهای انقلاب و مقابله با ضدانقلاب بود. حزب جمهوری در هدایت و پیشبرد نیروهای اصیل و مکتبی، توانایی زیادی از خود نشان داد که ظهور و بروز آن را به خوبی می‌توان در انتخابات مجلس اول شورای اسلامی و دیگر مواضع و موقعیت‌های حساس سیاسی دید. وجود گروه‌های رقیب تا اواخر سال 60 موجب می‌شد تا اختلافات داخلی حزب فرصت تظاهر پیدا نکند، اما با حذف این گروه‌ها از صحنه سیاسی کشور طبیعتا فلسفه وجودی حزب نیز که مقابله با آنها بود از بین رفت. به‌ویژه که با رخ دادن جنگ تحمیلی، نوعی یگانگی و بسیج عمومی برای حفظ و حراست از انقلاب و مملکت پدید آمده بود که از شدت رقابت‌های حزبی و سیاسی می‌کاست.

مرتبط:  چرا با گوشی نمیتونم کارت به کارت کنم

ثانیاً شیوه مدیریت شهید بهشتی، مقبولیت و نفوذ گسترده در میان اعضای حزب و سایر رهبران عامل مهمی در کاهش تنش های درون حزبی بود. شهید بهشتی رهبر ارکان حزب بود و با هوشمندی، درایت و دانش خاصی که داشت، نه تنها در عرصه های سیاسی کشور بسیار تأثیرگذار بود، بلکه اولین تأثیر را در تحولات و فعالیت های حزب جمهوری اسلامی ایران داشت. . . شهادت او شکاف بزرگی در درون حزب ایجاد کرد و زمینه را برای تشدید تضادهای درونی درون حزبی فراهم کرد.

ثالثاً، تعدد وظایف رهبران حزب، آنان را از پاسخگویی به مسائل و نیازهای اساسی حزب و اداره صحیح و همه جانبه امور باز می داشت. به این ترتیب حزب دچار خلاء تشکیلاتی و بن بست در تولید ایده های متناسب با فعالیت خود شد و روز به روز به سمت ضعف و ضعف پیش می رفت. بسیاری از اعضای مهم و تأثیرگذار حزب توسط گروه های مخالف حذف فیزیکی شدند و گروهی دیگر درگیر فعالیت های شدید سیاسی – به ویژه در فضای جنگ تحمیلی – بودند که فعالیت حزب را با مشکل مواجه می کرد.

به این ترتیب، بزرگان حزب، هنگامی دیدند که حزب دیگر آن کارایی گذشته را ندارد بلکه زمینه‌های بروز اختلافات و از میان بردن انسجام مسئولان نظام را فراهم می‌کند و نیز فلسفه وجودی خود را از دست داده است با نگارش نامه‌ای به امام خواستار موافقت ایشان با توقف فعالیت‌های آن گردید. آیت‌الله خامنه‌ای و حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در نامه‌ای به امام ضمن اشاره به انگیزه تأسیس حزب جمهوری اسلامی در آغاز انقلاب و خدماتی که حزب به انقلاب اسلامی کرده بود، یادآور شدند در شرایط موجود، ضرورتی برای وجود حزب نیست و جامعه به وحدت و انسجام نیازمند است و ممکن است تحزب بهانه‌ای برای ایجاد اختلاف و موجب خدشه در وحدت ملت گردد و پیشنهاد کردند حزب جمهوری اسلامی فعالیت‌های خود را متوقف کند. امام نیز در پاسخ به نامه فوق، با این پیشنهاد موافقت نمود. در نامه امام آمده بود:

«…موافق است، لازم است، یادآور می شوم که جناب موسین حزب مورد علاقه من است، امیدوارم همگی با اتحاد و وحدت در پیشبرد اهداف عالیه اسلام و جمهوری اسلامی کوشا باشید. این دوران حساس…» حزب جمهوری اسلامی به درخواست 3/11/1366 و با تأیید حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) کلیه فعالیت های خود را متوقف کرد.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم – عباس کلاهدوز و محمدعلی صفلی: خرداد ماه پرحادثه و پر از رویدادهای مهم سیاسی در تاریخ انقلاب اسلامی است و کمتر روزی از خرداد است که به این نام در تقویم ثبت نشده باشد. از یک رویداد در این میان 11 خرداد مغفول مانده است، اما این سالگرد رویداد مهم و شاید غم انگیزی در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی و مصادف با انحلال حزب جمهوری اسلامی است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی در 8 اسفند 1357 اعلام موجودیت کرد. اعضای شورای موسس این حزب آیت الله شهید بهشتی، مرحوم آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی، مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی، آیت الله خامنه ای و شهید محمد بودند. جواد بهنار.

اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی دکتر بهشتی بود که در انفجار 16 تیر به همراه 72 نفر از اعضای حزب ترور شد. دبیرکل بعدی محمدجواد بهنار بود که در هشتم شهریور همان سال در انفجار نخست وزیری در کنار محمدعلی رجایی به شهادت رسید. از آن زمان تا زمان تعطیلی حزب، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، دبیرکلی حزب را بر عهده گرفتند.

عکسی از سه بنیانگذار حزب جمهوری اسلامی شهید بهشتی رهبر معظم انقلاب و مرحوم هاشمی رفسنجانی

این حزب در ژوئن 2016 منحل شد، اما یاد و خاطره آن هنوز در میان بسیاری از مردم باقی است و بسیاری از سیاستمداران فعلی کشور هنوز آموزش دیده یا اعضای شورای مرکزی این حزب هستند.

به مناسبت سالگرد انحلال حزب جمهوری اسلامی به دیدار امیر سعید نقی زاده، عضو حزب جمهوری اسلامی و مدیر مسئول مجله حزب کار رفتیم. او از اولین اعضای این حزب بود و دلیل ارتباطش با حزب، واسطه بودن او بین انجمن اسلامی دانشگاه خود و حزب بود.

وی که خود را از شاگردان شهید آیت می داند، از نحوه آشنایی با این شهید بزرگوار می گوید: «قبل از حزب جمهوری اسلامی، نام معروف مرحوم شهید دکتر سید حسن آیت و دکتر ابراهیم اسرافیلیان را می شناختم. از طریق عمویم که استاد دانشگاه علم و صنعت بود. تمام تماس های من با این دو بزرگوار بعد از ایجاد حزب جمهوری اسلامی و در درون این حزب صورت گرفت.

نقی زاده یکی از فعالان شاخه دانشجویی و مدیرمسئول نشریه صالحان المسیح، ارگان صنفی حزب بود و می گوید: «در آن زمان جمهوری اسلامی ایران روزنامه ای به نام جمهوری اسلامی، هفته نامه ای به نام صالحان المسیح و دوهفته نامه ای به نام عروة الوقحی».

متن زیر مصاحبه خبرنگاران سیاسی خبرگزاری تسنیم با امیر سعید نقی زاده است که بیانگر دیدگاه شماست:

تسنیم: ممنون که به مناسبت سالگرد انحلال حزب جمهوری اسلامی ایران به خبرگزاری تسنیم آمدید. به عنوان اولین سوال بفرمایید چگونه وارد حزب جمهوری اسلامی ایران شدید؟

نقی زاده: درود بر شما عزیزان، ابتدا باید بگویم که من به عنوان یک خبرنگار قدیمی همچنان به خبرگزاری تسنیم احترام می گذارم و آن را در خط مستقیم انقلاب اسلامی کشورمان می دانم و از انتخاب ایشان سپاسگزارم. من درباره سالگرد حزب جمهوری اسلامی ایران صحبت کنیم و مصاحبه کنیم. با تشکر

در خرداد 1357 دیپلم گرفتم و در همان سال به عنوان دانشجو در رشته تعاون و تامین اجتماعی در مدرسه عالی بیمه تهران پذیرفته شدم و از مهر 1357 مرحله جدیدی از زندگی ام آغاز شد. در خانواده ای معتقد به مبانی اسلام بزرگ شدم و پدرم نیز از اعضای ثابت مسجد بود و تا چند ماه پیش نیز عضو شورای اداری مسجد محله بود. اما به دلیل کهولت سن از این افتخار محروم شد. مادرم هنوز عضو هیئت امنای مسجد و مدیر امور خیریه مسجد محل است.

در مهرماه سال 57 که به عنوان دانشجو وارد دانشگاه بیماه شدم، بلافاصله با دوستان علاقه مند به جریان روحانیت و امام خمینی (ره) انجمن اسلامی دانشگاه را تأسیس کردیم و شروع به جذب دانشجو کردیم. ما قبلاً در اعتراضات مردمی شرکت می کردیم و حتی چند سخنرانی در محل اجتماعات دانشکده داشتیم که یکی از آنها دعوت از آقای ناطق نوری بود.

میلیون ها ایرانی از حزب جمهوری اسلامی حمایت می کنند

روزها گذشت و روز به روز به پیروزی انقلاب اسلامی نزدیکتر می شدیم که چند تن از رهبران برجسته دینی از جمله آیت الله خامنه ای، آیت الله بهشتی و آیت الله باهنر با صدور بیانیه ای تشکیل حزب جمهوری اسلامی را رد کردند و این تصمیم را رد کردند. .

انجمن اسلامی در دانشکده ما تأسیس شد و من به عنوان رابط با حزب جمهوری اسلامی خدمت می کردم که در نهایت باعث شد به حزب مورد علاقه ام بپیوندم. علت انتخاب من به عنوان افسر رابط را باید الطاف الهی دانست که من را به عنوان افسر رابط با محبوب ترین سازمان اسلامی تاریخ کشورمان منصوب کرد. چند تن دیگر از دوستان نیز با سازمان های دیگر از جمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و… تماس گرفتند.

اوایل انقلاب اقشار مختلف با سلایق مختلف وارد صحنه شدند که دوست دارم به این قسمت بیشتر توجه کنید. مضمون ذوق فکری به جبهه ملی علم تبدیل شده بود. به ذائقه روشنفکران مسلمان «نهضت آزادی»، به ذائقه کارگران و مردم و از این قبیل داستانها، به سلیقه سازمان مجاهدین (منافقین) مردم و به سلیقه مسلمان به اصطلاح کند. کارگران، جنبش مبارز مسلمان به رهبری حبیب الله پیمان. خلاصه نگذاشتند مردم بخورند و مردم را با هر سلیقه ای زیر بلیط خود قرار دادند.

مرتبط:  چرا کسر با مخرج صفر تعریف نشده است

ورود عده ای «انحرافی» به حزب جمهوری اسلامی

تسنیم: در میان اعضای اصلی حزب جمهوری، برخی از شخصیت ها پرحرف ترین و پرحرف ترین بودند، مثلاً میرحسین موسوی یا مرحوم شهید آیت، آیا با این دو نفر رابطه داشتید؟ نظر شما در مورد این افراد چیست؟

نقی زاده: در مورد میرحسین موسوی باید بگویم که من هیچ ارتباط مستقیمی با ایشان نداشتم و ارتباط ما فقط از طریق تشکیلات حزب جمهوری اسلامی بود.

توده مردم که در آن زمان کسی را جز رهبر خود نمی خواستند، مشتاق پیوستن به حزب جمهوری اسلامی بودند. این توجه مردمی باعث شد عده ای منحرف به حزب جمهوری اسلامی بپیوندند. نگاه حزب جمهوری اسلامی به «خروس» مرحوم شهید بهشتی بود و در حسن نیت آن شکی نبود، اما نیروهای انحرافی به نوعی وارد شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شدند، جمهوری اسلامی یکی از آنها میرحسین موسوی بود. که بعدها در جریان فتنه 88 به جرم اخلال در نظام مقدس جمهوری اسلامی کشته شد.

از طریق شهید آیت با میرحسین موسوی آشنا شدم

از طریق آشنایی با مرحوم آیت، با تفکرات موسوی در حزب جمهوری اسلامی آشنا شدم. اگر کسی می خواهد در مورد مرحوم شهید دکتر سید حسن آیت بداند، از نوجوانی 14 تا 15 ساله و آشنایی با اندیشه های مرحوم آیت الله سیدابوالقاسم، مطالعات تاریخی خود را گسترش دهد و از ایشان پیروی کند. کاشانی رهبر نهضت ملی ایران.

به سال های پس از رحلت آیت الله کاشانی در دهه چهل نگاه کنید و مبارزات ایشان در حزب کارگر را ببینید. سپس خروج وی از این حزب را به دلیل غیر مذهبی بودن افکار رهبر آن تا لحظه ای که اقدام به اعلام مرجعیت آیت الله خمینی (ره) کرد و به نهضت ایشان پیوست و تشکیلاتی کاملاً مخفی در ارتش خلق کرد را بررسی کنید. رژیم شاهنشاهی با نفوذ و تربیت دلیرانی چون شهید نامجو، عقربه پرست، هاتر، سرهنگ کتیبه و بسیاری دیگر از شهدای ارتش.

باید به این دوران مراجعه کرد و دکتر آیت را شناخت، آنگاه فقط سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی را در نظر گرفت و نقش او را در تصویب قانون اساسی دید و در آن زمان این شهید بزرگوار را قضاوت کرد.

شهید آیت ثابت کرد که بنی صدر خائن بوده است

قبل از تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی، دولت موقت با تفکر نهضت آزادی، مأموریت اجرای انتخابات این مجلس و تصویب طرحی که مرحوم حسن حبیبی تدوین کرده بود را بر عهده داشت. آیت مثل همیشه دست دولت بازرگان را خواند و 72 ساعت قبل از تشکیل مجلس خبرگان، پیش نویس حیرت انگیز قانون اساسی شامل اصل ولایت فقیه و اختیارات آن را تقدیم مجلس خبرگان کرد.

کارت عضویت امیر سعید نقی زاده در حزب جمهوری اسلامی

این تعجب آور بود زیرا طرح ارائه شده از سوی دولت موقت اصل ولایت فقیه را رعایت نکرد و تمام اختیارات به رئیس جمهور سپرده شد. سواد و دانش حقوقی مرحوم شهید دکتر آیت از یک سو، آشنایی با تاریخ معاصر از سوی دیگر و مطالعات و دانش وی در حوزه فقه و دین به ایشان ثابت کرده بود که اختیارات رئیس جمهور نباید زیاد باشد. بسیار است، اما اختیارات فقیه و ولایت فقیه باید در قانون اساسی گنجانده شود، زیرا معتقد بود فقیه نمی تواند وطن پرست باشد، زیرا در احاطه فقه و شرع مقدس است، اگر رئیس جمهور بتواند خائن شود. . وی در خصوص سرپرستی وکیل گفت که اگر وکیل قدمی به سمت خارجی ها بردارد از ولایتعهدی خارج می شود اما این موضوع در مورد رئیس جمهور صدق نمی کند…

در همان دوره اول جمهوری اسلامی که ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور شد ثابت کرد که خائن است و سخنان مرحوم شهید دکتر آیت بر همگان ثابت شد. این ممکن است اغراق آمیز باشد، اما کاری که آیت انجام داد، با درج اصل مرجعیت دین، مسیر تاریخ بشر را تغییر داد.

شکاف طبقاتی در حزب جمهوری اسلامی تحت تأثیر جنبش چپ بود

تسنیم: شما در شاخه دانشجویی و در مجله صنفی حزب حضور داشتید. آیا جناح کارگری یا دانشجویی حزب قادر به مقابله با فعالیت های دیگر گروه های متمرکز بر جذب جوانان و کارگران بود؟

نقی زاده: این گفته شما که حزب جمهوری اسلامی را به این یا آن شاخه تقسیم کردید یکی از مشکلات حزب جمهوری اسلامی بود که جامعه را به لایه های مختلفی تقسیم کرد، مثلاً لایه کارگری، حرفه های لایه ای، لایه دانشجویی، کارمندی. ، مهندسان و غیره

این تقسیم بندی شاید تحت تأثیر القای احزاب کمونیست و به اصطلاح چپ بود که در اولین کنگره حزب جمهوری اسلامی رد شد و حوزه های حزب به حوزه تبدیل شد و همه اعضا در آنجا حضور داشتند، یعنی می گویند اساتید دانشگاه، کارگران و مذهبی ها در یک زمان معین. شهر در حوزه های حزبی نمایندگی داشت و این تقسیم بندی به قانون تبدیل شد.

بنابراین جذب کارگر و دانشجو همانطور که در سوال خود فرمودید منتفی شد. هرکسی که شغل یا سمتی داشت و مایل به انجام کار تشکیلاتی بود باید با اساسنامه و مأموریت حزب موافقت می کرد و سپس عضو می شد.

حزب جمهوری اسلامی واقعاً یک حزب مردمی فراگیر بود. شما جوانان اکنون جشنواره های ساختگی مانند «ماهرکات» را دیده اید که شما را گمراه می کند.

نقش رهبر حزب جمهوری اسلامی

در مورد نقش رهبری باید بگویم که ایشان بنیانگذار حزب بودند، ایشان در دوران فعالیت خود ریاست واحد تبلیغات حزب را بر عهده داشتند و پس از انفجار 8 شهریور و شهید بهنار به عنوان دبیرکل حزب اسلامی مشغول به کار شدند. حزب جمهوری در سال 1363 با انتصاب جاسبی به عنوان قائم مقام دبیر کل شورای اجرایی، جان تازه ای در روح این حزب دمیده شد.

آیت الله خامنه ای پس از شهادت دکتر بهشتی و باهنر، حزب را زنده نگه داشت و در بین نیروهای حزبی وحدت و اتحاد صمیمانه ایجاد کرد.

عکسی از دفتر حزب جمهوری اسلامی پس از انفجار 16 تیر

عبدالله جاسبی پس از این انتصاب، تمام کارهای دولتی را رها کرد و به طور همه جانبه به سازمان حزب خدمت کرد و رهبری حزب را متحول کرد. آقای جاسبی آن زمان یک نیروی انقلابی بود. جاسبی که آمد، افراد منحرفی چون میرحسین و بزرگترش احساس خطر کردند.

تأثیر موسوی بر اندیشه «حبیب الله پیمان»

تسنیم: نشریه صالحان موسیقی که شما معاون و سردبیر آن بودید چگونه ایجاد شد و چه زمانی منتشر شد؟ روابط شما با شاخه کارگری حزب و حسین کمالی، دبیرکل فعلی حزب اسلامی کار چگونه بوده است؟ رابطه شما با روزنامه La République Islamique که ارگان حزب بود چگونه بود؟

در زمانی که انقلاب اسلامی به تازگی پیروز شده بود، افرادی که با انقلاب ارتباطی نداشتند و شاید الان به راحتی بتوان گفت «نفوذ» هستند، تلاش می کردند در بین کارگران نقش و جایگاه ویژه ای ایجاد کنند و به یاد دارم. دانشجویانی که با جنبش مبارز مسلمان رابطه تشکیلاتی داشتند، در دانشکده پلی تکنیک کمیته کاری تشکیل داده بودند و با کارگران ارتباط تشکیلاتی برقرار کرده بودند، به نوعی می خواستند افکار حبیب الله پیمان را در بین کارگران ترویج کنند.

تفکرات ما در «صالحان فصه» برعکس جناح اتحادیه و حسین کمالی بود.

این دکتر پیمان همان کسی است که میرحسین موسوی تحت تأثیر آموزه هایش قرار دارد و اسلامی که می فهمد اسلام حبیب الله پیمان است. حزب جمهوری اسلامی برای ارتباط با کارگران در نشریات خود مجله صنفی را با عنوان «صالحان منسه» درج کرده است. این نشریه باید با شاخه وحدت کارگری حزب جمهوری اسلامی ایران هماهنگ می شد، اما جهت گیری سیاسی مسئول این نشریه در راستای گرایش سیاسی افرادی چون حسین کمالی و فردی به نام تقی حسینی است. . که واحد صنفی حزب جمهوری اسلامی است و خانه کارگر به عنوان یک تشکل صنفی وابسته به حزب جمهوری اسلامی در رقابت بودند، متناقض بود.

به همین دلیل بود که از ابتدا به عنوان تشکلی مستقل از واحد صنفی حزب جمهوری اسلامی مطرح شد. این نشریه در قالب هفته نامه منتشر شد و بعد از 13 شماره یعنی بعد از 13 هفته از من برای کار دعوت شد که با کمال میل پذیرفتم و شروع به کار کردم. در آن زمان مدیر مسئول نشریه صالحان موسیقی به عنوان مدیرکل تشکل های کارگری و کارفرمایی وزارت کار و امور اجتماعی منصوب شد و با آمدن من خیال حزب جمهوری اسلامی نیز راحت شد.

این نشریه هیچ ارتباط سازمانی با روزنامه جمهوری اسلامی نداشت و از نشریات مستقل حزب جمهوری اسلامی به شمار می رفت. در آن زمان حزب جمهوری اسلامی ایران روزنامه ای به نام جمهوری اسلامی، هفته نامه ای به نام صالحان المسیح و دوهفته نامه ای به نام عروة الوغتی منتشر می کرد.

همه ما منتظر “ماموریت” بودیم.

تسنیم: و روزنامه رسالت؟

در آن زمان دو روزنامه کیهان و اطلاعات و یک روزنامه جمهوری اسلامی منتشر می شد که اولی همسو با اندیشه های خاتمی، دومی با اندیشه های دعایی و سومی با اندیشه های میرحسین موسوی بود.

این سه نفر کسانی هستند که اکنون افکارشان برای عموم مردم شناخته شده است، اما در آن زمان برای ما که دانشجویان فعال و آشنا به خطوط سیاسی انقلابی بودیم، تساهل و تسامح یک تفکر محسوب می شد و همیشه به دنبال یک جریان مستقل بودیم. . از این سه روزنامه که وقتی زمزمه انتشار روزنامه رسالت شنیده شد، احساس کردیم گمشده خود را یافته ایم و همه منتظر رسالت هستیم.

مرتبط:  چطور از گوشی پول در بیاوریم

روزنامه رسالت چند پیش شماره را با فاصله 10-20 روز قبل از انتشار مسلسل منتشر کرد. در این پیش شماره ها در کنار مرحوم سیدرضا زواره ای و دکتر هادی ایمانی که هم اکنون در شورای نگهبان هستند خدمت کردم. .

حضور سه روح در حزب جمهوری اسلامی

تسنیم: آیا در درون حزب جمهوری اسلامی مرزبندی خاصی بین افراد وجود داشت، مثل امروز که کشور به دو دسته تقسیم شده است؟

نقی زاده: در درون حزب جمهوری اسلامی به دلیل نفوذ افرادی که به قول شهید آیت از چهره های دروغین انقلاب اسلامی به شمار می رفتند، جناح بندی نه به شکل فعلی، بلکه در قالب «شکستن» وجود داشت. عده ای به بازار معروف بودند که عمدتاً از حزب مؤتلفه اسلامی و جریان راست بودند. عده ای را هوادار موسوی می نامیدند و عده ای هم می گفتند «ما تحت فرمان آقای هاشمی هستیم» و اگر امکان داشت به یک سمت بیفتند، حتماً به سمت میرحسین می افتادند. البته این قسمت از تاریخ حزب که من به اشتراک گذاشتم مربوط به شهادت رهبران اصلی حزب است که در جنایات خرداد، تیر و مرداد 1360 رخ داد.

خبر انفجار در دفتر حزب را از رادیو شنیدم. «کلاهی» چگونه وارد مهمانی شد؟

تسنیم: حالا یک قدم از آغاز فعالیت حزب جمهوری اسلامی ایران برگردیم و ببینیم در شب انفجار حزب در 16 تیر 60 در مقر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه کجا بودید. و چیکار میکردی کلاهی نویسنده انفجار چگونه وارد حزب شد؟ آیا قبل از انفجار با او ملاقات کردید؟

نقی زاده: روز 16 تیرماه تا ساعت 19:30 در دفتر حزب حضور داشتم و در آن زمان به خانه برگشتم و به خانه برگشتم. برادرم مشغول تنظیم رادیو برای شنیدن اخبار رادیوهای خارجی بود، نمی دانم کدام رادیو بود که گفت دقایقی پیش انفجار مهیبی در مقر حزب جمهوری اسلامی رخ داده است. همزمان با بی اختیاری از جا پریدم، لباس پوشیدم و به دفتر مهمانی برگشتم و تا صبح به امدادگران و مردم عادی که در تلاش بودند بقایای زیر آوار را نجات دهند و اجساد را بیرون بیاورند، کمک کردم.

در مورد کلاهی باید بگویم که واحد تشکیلاتی حزب جمهوری اسلامی که زیر نظر شهید جواد مالکی اداره می شد، او را نیز در حزب جذب کرده بود. کلاهی در واقع بیشترین ارتباط را با جواد مالکی داشت و اگر شهید نمی شد شاید مردم به او نگاه می کردند چون کلاهی از طریق او وارد حزب شد. شهید مالکی نیز برگه های عضویت حزب را امضا کرد. یکی دوبار کلاه دیده بودم، مرد بی ادب بود. یادم هست که یک بار بدون در زدن در را محکم باز کرد و با تذکر من وارد دفتر نشریه ما در ساختمان حزب شد.

چرا آیت رئیس شورای اسلامی شد؟

تسنیم: اتفاق دیگری که در آن زمان افتاد، نوار آیات بود. ماجرای این نوار چیست و چرا اعضای حزب جمهوری اسلامی حمایت قابل توجهی از شهید آیت نکردند؟

شهید آیت در دیدار خصوصی با طلبه ای که خود را حامی انقلاب و اسلام معرفی می کرد، سخنانی از لبان مبارکش جاری شد که باعث رسوایی برخی دوستان و دشمنان شهید آیت شد. دشمنان که وضعیتشان روشن بود، با انتشار این ضبط ها مدعی شدند که آیت با 11 میلیون رای (بنی صدر) علیه رئیس جمهور کودتا می کند، اما دوستانی که آیت را در این زمینه تنها گذاشتند، نمی دانم چه اصولی است. آنها پایبند بودند!

در میان همه اینها یک نکته به یادم آمد این بود که تا این نوار تصور می شد که پس از تشکیل شورای اسلامی، دکتر آیت رئیس شورای اسلامی باشد. این ضبط ها قبل از تشکیل مجلس منتشر شده بود و اگر دوستان قاطعانه از این شهید بزرگوار دفاع می کردند، هیچکس دیگری نمی توانست ریاست مجلس را بر عهده بگیرد. این یکی از آن نشانه هایی است که باید توسط پژوهشگران تاریخ معاصر بررسی شود. .

سه انجمن اسلامی از شهید آیت حمایت می کنند

در آن زمان دو انجمن اسلامی دانشکده و دانشگاه که در دفاع از ضبط های شهید آیت بیانیه صادر کردند، انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت و انجمن اسلامی مدرسه عالی بیمه تهران بودند که من در آنجا دانشجو بودم. البته مدتی بعد انجمن اسلامی دانشگاه تبریز نیز بیانیه ای صادر کرد که متن آن به قوت این دو انجمن اسلامی نبود.

مخالفت شهید آیت با موسوی بر اساس اعتقاد بود

تسنیم: چگونه از ترور شهید آیت مطلع شدید؟ آیا می دانستید که او قرار است مقابل موسوی در مجلس بیاید؟

نقی زاده: از طریق اطلاعیه رادیویی خبر ترور شهید دکتر آیت را شنیدم و آنقدر متاثر شدم که انگار پدرم به رفیق اعلی پیوسته است. من هم در مجلس شورای اسلامی از پیکر ایشان خداحافظی کردم، به همین دلیل به مجلس رفته بودم وگرنه نه نماینده مجلس بودم و نه کارمند آنجا.

مخالفت شهید مظلوم دکتر سیدحسن آیت با میرحسین موسوی اعتقادی بود و باید توجه داشت که وی با هیچ کس دشمنی شخصی نداشت مگر مخالفان انقلاب اسلامی بر اساس شناختی که از گذشته خود داشت با وی مخالفت کردند.

تصویری از صفحه اول روزنامه جمهوری اسلامی پس از انفجار در دفتر نخست وزیری

تسنیم: به نظر می رسد شما در مجله اطلاع رسانی فرهنگی هم فعالیت داشتید. چرا هفته نامه خبری را ترک کردید؟ ماجرای مشاجره شما با آقای دعایی چه بود؟

نقی زاده: در سال 60 آقای ناصر حیرانی نوبری سردبیر مجله اطلاعات هفتگی و سردبیری یکی از مجلات سپاه پاسداران بود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ایشان گفتند که «تو باید یکی از این دو جا را انتخاب کنی» و این برادر بزرگوار و بزرگوار منصوب به سفیر کشورمان در بزرگترین کشور جهان یعنی شوروی، سپاه را انتخاب کرده است. مجله سپاه پاسداران و اخبار هفتگی از بین رفت.

یکی از مدیران موسسه اطلاعات که در واقع مدیر ارشد بود، دکتر شهیرانی بود. ایشان من و فردی را که هم اکنون در موسسه اطلاعات به عنوان مدیر مسئول هفته نامه خبری فعالیت می کنم به حجت الاسلام دعایی به عنوان هیئت تحریریه هفته نامه معرفی کردند. پس از آشنایی با دوست عزیزم آقای فتح الله جوادی به عنوان تحریریه هفته نامه خبری استخدام شدیم.

دعایی گفت: آقای مشکینی استاد اخلاق است نه عسگراولادی

سه چهار ماه بعد در مجله مطلبی با عنوان سلسله درس های اخلاقی استاد عسگراولادی چاپ کردم و آقای دعایی یک روز با من تماس گرفت. گفت: کدام را چاپ کردی؟ » درس اخلاق آقای عسگر اولادی را هم گفتم! آقای دعایی به من گفت «آقای مشکینی استاد اخلاق هستند نه آقای عسگراولادی» و بعد از آن دیگر به جلسه هیئت نظارت بر نهاد اطلاعات دعوت نشدم. در نوشتن استعفای خود اطلاعات را به خسروان واگذار کردم و حذف شدم. متأسفانه این برخورد زشت از جانب آقای دعایی بود.

تسنیم: در اولین انتخابات شورای اسلامی، حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز فهرست مشترکی به نام ائتلاف بزرگ منتشر کردند. هدف این ائتلاف بزرگ چه بود؟

نقی زاده: همانطور که می دانید حزب جمهوری اسلامی با ابوالحسن بنی صدر اختلاف اساسی داشت، اما برای اینکه در جامعه تنش نگیرد گاهی مجبور به انجام چنین کارهایی می شد.

حزب جمهوری اسلامی اسامی 30 نفر را برای نمایندگی اعلام کرد که این اسامی در بین آنها دیده می شود.

دکتر سید محمود کاشانی، دکتر سیف الله وحید دستجردی (پدر دکتر مرضیه وحید دستجردی)، سید اسدالله لاجوردی، دکتر جواد منصوری، دکتر محمدباقر شیورد و… اما زمانی که لیست ائتلاف بزرگ منتشر شد. اسامی این بزرگواران به دلیل مخالفت بنی صدر با آنها درج نشد.

این یکی از آن ماجراهایی است که هنوز از ما پنهان مانده است: «چرا با موافقت مقامات ارشد حزب جمهوری اسلامی، چنین شخصیت‌های مهمی حذف شدند؟» البته می توان حدس زد که حامیان انقلاب اسلامی یا با چنین شرایطی یا با رعب و وحشت فیزیکی حذف شدند.

در همین فهرست نام شریف دکتر سید حسن آیت نیز ذکر شده و ابوالحسن بنی صدر گفته است که نام ایشان نیز درج شود که با مخالفت هایی مواجه شد.

آیت گفت: ماموریت موسوی انحلال حزب است

تسنیم: در نهایت نظر شما درباره انحلال حزب جمهوری اسلامی چیست و چه عاملی باعث انحلال این حزب شد؟

نقی زاده: مرحوم شهید دکتر آیت در آن زمان می گفتند که میرحسین دو مأموریت داشت: یکی انحلال حزب جمهوری اسلامی و دیگری انحلال انقلاب و نظام اسلامی. مرحوم شهید آیت عمر کافی نبود که ببیند میرحسین موفق به انحلال حزب شد، اما در ماجرای انحلال و ابطال انقلاب اسلامی، اگرچه در فتنه 88 تا انحلال پیش رفت، اما به فضل الهی. . و همت مردم موفق نشد.

عامل انحلال حزب جمهوری اسلامی بیگانگانی بودند که نمی‌خواستند و نمی‌خواهند مسلمانان در یک سازمان منسجم متحد شوند و تصویر شیطان را از بین ببرند.

موسوی آنقدر در مسائل اقتصادی و غیره اختلاف انداخت که سران حزب جمهوری اسلامی اعلام کردند «حزب جمهوری اسلامی را منحل می کنیم» و امام با انحلال آن موافقت کردند. چهار اسب به سمت قدرت حرکت کردند.

انتهای پیام/*

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا