چرا هیچکس با من دوست نمیشه

احساس دوست نداشتن خانواده و دوستان احساسی است که تقریباً همه در مقطعی از زندگی با آن مواجه می شوند. این احساس می تواند باعث ناراحتی و افسردگی در فرد شود و روابط او را تحت تاثیر قرار دهد.

در این مقاله از قسمت سبک زندگی ماگرتا به بررسی این مشکل می پردازیم و راه حل ها و نکاتی را برای مقابله با این وضعیت در اختیار شما قرار می دهیم که قطعا با رعایت آنها نتایج خوبی خواهید گرفت.

دلایل احساس دوست نداشتن

احساس دوست نداشتن را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، از جمله انتظارات بالا، ارتباطات ضعیف، عدم اعتماد به نفس و مسائل روانی. در زیر این عوامل را به تفصیل توضیح می دهیم:

1. ارتباط ضعیف: نداشتن ارتباط موثر و قوی با اطرافیان برای ایجاد یک رابطه دوستانه و صمیمی باعث می شود احساس کنید هیچکس شما را دوست ندارد. در واقع، نباید انتظار داشته باشید که همه همیشه به سمت شما بیایند و عشق خود را به شما ابراز کنند، هر چند وقت یک بار شما پا پیش خواهید گذاشت و به طرف مقابل خود عشق نشان می دهید.

2. عدم اعتماد به نفس: افزایش اعتماد به نفس و تمرین مهارت های اجتماعی می تواند تجربه دوستی را تا حد زیادی بهبود بخشد. وقتی به خود اعتماد ندارید، ممکن است فکر کنید دیگران نیز به شما احترام نمی گذارند. بنابراین، شما این احساس را دارید که هیچ کس شما را دوست ندارد.

3. افسردگی: این بیماری روانی می تواند تصویری منفی از خود و دیگران ایجاد کند. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است احساس کنند هیچ کس آنها را دوست ندارد، حتی اگر درست نباشد. همچنین برخی افراد نسبت به خود تندخو هستند و توقعات زیادی از خود دارند.

3. انتظارات غیر واقعی: برخی افراد از دوستی انتظارات غیر واقعی دارند. اگر انتظار دارید دوستانتان همیشه در کنار شما باشند، همیشه از شما حمایت کنند یا همیشه با شما موافق باشند، ممکن است در نهایت احساس ناامیدی زیادی کنید و فکر کنید که هیچ کس واقعاً شما را دوست ندارد.

4. نداشتن روحیه مثبت: ایجاد نگرش و رویکرد مثبت نسبت به خود و دیگران می تواند روحیه و اعتماد به نفس شما را تقویت کند. اگر نمی توانید با روحیه خوب و پرانرژی به دیگران نزدیک شوید، ممکن است فکر کنید که دیگران شما را دوست ندارند.

5. نیازهای نادیده گرفته شده: گاهی اوقات افراد احساس می کنند دیگران آنها را دوست ندارند زیرا نیازهای عاطفی و روحی آنها نادیده گرفته می شود. برای مثال، ممکن است احساس کنید هیچ کس واقعاً شما را درک نمی کند یا به احساسات شما اهمیت نمی دهد. تقصیر شما نیست و باید مهارت هایی را یاد بگیرید تا از شر این احساس خلاص شوید.

راهکارهای مناسب برای رهایی از احساس تنهایی

با یافتن راه حل های مناسب و تغییر نگرش، می توانید پیشرفت چشمگیری در این وضعیت داشته باشید. این راه حل ها عبارتند از:

1. تغییر نگرش و افزایش اعتماد به نفس

روی خودتان تمرکز کنید: مراقب خود باشید و هر روز برای خود وقت بگذارید. فعالیت هایی را انجام دهید که شما را خوشحال می کند.

مهارت های اجتماعی را تمرین کنید: برخی از مهارت های اجتماعی مانند ارتباط، گفتگو، توانایی تفسیر صحیح رفتار دیگران و اظهار نظر در مورد چیزهایی که مورد علاقه شما هستند می توانند به افزایش اعتماد به نفس شما کمک کنند.

2. روابط مثبت ایجاد کنید

ارتباط معنادار برقرار کنید: سعی کنید ارتباطات مفید و معناداری را در روابط خود ایجاد کنید. با دوستان قدیمی تماس بگیرید و زمانی را برای ملاقات و گپ زدن با آنها تعیین کنید.

یک انجمن جدید پیدا کنید: علایق خود را کشف کنید و به گروه ها و فعالیت ها با افرادی بپیوندید که علایق مشترک شما را دارند. این می تواند فرصتی برای ارتباط با افراد جدید و پیدا کردن دوستان جدید باشد.

3. خودشناسی و رشد فردی

خودآگاه باشید: سعی کنید خود و نیازهایتان را بهتر بشناسید. می تواند به شما کمک کند روابط مثبتی را انتخاب کنید که با شخصیت و ارزش های شما مطابقت دارد.

مهارت های شخصی را توسعه دهید: بهره وری را در زندگی خود افزایش دهید و مهارت های جدیدی بیاموزید که شما را قادر می سازد به دیگران و روابط خود کمک کنید.

نتیجه

به یاد داشته باشید که احساس کمبود دوستی به دلایل مختلف ممکن است برگردد و برای تغییر آن زمان، صبر و تلاش برای بهبود روابط و خودشناسی لازم است. اگر همچنان احساس می کنید که دوست ندارید، بهتر است با یک مشاور صحبت کنید.

مشاوران به شما کمک می کنند تا احساسات خود را بهتر درک کنید و راه حل هایی برای مقابله با این مسائل ارائه دهید. همچنین، برخی از تکنیک‌های مدیریت استرس مانند تمرین‌های تنفس عمیق، یوگا، مدیتیشن و تکنیک‌های مدیریت ذهنی می‌توانند به شما کمک زیادی کنند.

در نهایت، یاد بگیرید که به خودتان اجازه دهید از زندگی لذت ببرید و خودتان را بپذیرید. اگر نظری در مورد این مقاله دارید حتما در قسمت نظرات با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.


مجله زندگی ایده آل: نزدیک يك سال است وارد دانشگاه شده‌ام، هیچ‌کس علاقه‌مند به دوستی با من نیست و این باعث می‌شود احساس بدی در مورد خودم داشته باشم. فکر می‌کنم زشت هستم، اما سعی خودم را می‌کنم که خوب بپوشم و همیشه آراسته و مرتب باشم. گاهی بعضی دوستانم به من می‌گویند فقط ظاهر كه مهم نيست. درست است: خودم دخترهایی را دیدم که اصلا جذاب و زیبا نیستند و وقتی خودم را با آنها مقایسه می‌کنم به نظرم از آنها زیباتر هستم ولی به‌نظر نمی‌رسد که مشکل من را داشته باشند.

می دانم که شخصیت کاملی ندارم، اما مشکل شخصی هم ندارم، گاهی عصبانی می شوم، اعتماد به نفس کمی دارم، به همین دلیل کمی گوشه گیر هستم، در غیر این صورت دختر فعال و باهوش، من دوست دارم بخوانم و راه بروم. من برای حفظ تناسب اندامم هر روز ورزش می کنم و گاهی با دوستان نزدیکم بیرون می روم. من کمی سخت گیر هستم و وقتی از چیزی خوشم نمی آید خیلی ناراحت می شوم و آنقدر عکس العمل نشان می دهم که گاهی بعداً از کارهایم پشیمان می شوم. من دوستان کمی دارم و بیشتر آنها مرا دوست دارند، اما هرگز نخواستند با من رابطه دوستانه برقرار کنند. گاهی فکر می کنم ممکن است پیر شوم و هیچ کس دوست نداشته باشد با من دوست شود!

دوست ندارم رفتاری کنم که طرف مقابلم فکر کند من به دنبال یک رابطه جدی هستم اما از طرفی هم دلم نمی‌خواهد بنشینم تا انتخاب شوم وقتی که احساسی به آن فرد ندارم!دلم نمی‌خواهد خودم را به خاطر کسی عوض کنم، می‌خواهم خودم باشم. اما انگار مشکلی در من هست…

جان کاچیپو، استاد روانشناسی در دانشگاه شیکاگو، تنهایی را اینگونه تعریف می کند: “یک نشانه آزاردهنده که هدف آن تشویق ما به برقراری ارتباط است”.

16 دلیل خوب برای اینکه کسی علاقه ای به دوستی با شما ندارد:

1- نشان ندهید که به ارتباط نیاز دارید. اگر هفته گذشته فرد مورد نظر خود را ملاقات کردید و در طول این هفته چند بار با او در تماس بودید، فقط این کار را انجام دهید و او را به حال خود رها کنید و همیشه تمایل خود را برای ارتباط با او نشان ندهید. سعی کنید جنبه های دیگر زندگی خود را برجسته کنید، مانند تحصیل، کلاس های مورد علاقه، ورزش و غیره. این نشان می دهد که شما برنامه خود را دارید و به آن وابسته نیستید. فردی که خود را دوست دارد می تواند دیگران را نیز دوست داشته باشد، بنابراین وقتی به سلامت روحی و جسمی خود اهمیت می دهید، به شما قدرت می دهد و دیگران متوجه می شوند و علاقه بیشتری نشان می دهند.

مرتبط:  چرا سفرنامه ها از منابع مهم تاریخ نگاری محسوب می شوند

2- اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و بدانید که اگر شخصیت خود را تقویت کنید و خودتان باشید، بسیار جذاب تر از اینکه بخواهید نقشی را بازی کنید و مصنوعی باشید، خواهید بود. بدانید که شما نیز فضایل دارید که اگر آنها را در خود بیابید و آنها را پرورش دهید مردم به دنبال آنها خواهند رفت.

3- شما با هیچکس قابل مقایسه نیستید. بدانید که نباید خود را با شخص دیگری مقایسه کنید، زیرا شما موجودی منحصر به فرد هستید و هیچ دو نفری در این کره خاکی شبیه هم نیستند. این تفاوت هاست که شما را جذاب می کند، پس از مقایسه خود با دیگران دست بردارید.

4- به نظرات خود احترام بگذارید. وقتی به خودتان احترام می گذارید، این احساس را به دیگران منتقل می کنید و آنها نیز به شما و نظرات شما احترام می گذارند که باعث جذابیت بیشتر شما می شود.

5- انعطاف پذیر باشید. اگر برنامه ای مطابق میل شما ساخته نشده است، سعی کنید تند نباشید و انعطاف خود را نشان دهید. خیلی سفت و سخت بودن راه حل نیست.

6- نترسید. هرگز به هدف خود نشان ندهید که از صدمه دیدن و وابسته شدن می ترسید، زیرا این پیام را به طرف مقابل می فرستد که چون من نمی خواهم صدمه ببینم، شما صدمه می بینید و هیچکس نمی خواهد با این حالت رابطه داشته باشد. ذهن بدانید که ظهور عشق هرگز بدون ریسک نیست، با این شناخت خودتان باشید و به جلو حرکت کنید و تمام تلاش خود را بکنید تا همه چیز آنطور که باید پیش برود.

7- مادی گرا نباشید. سعی کنید زیاد به مسائل سخت افزاری توجه نکنید.

8- قابل اعتماد باشید. اگر قولی می دهید، به آن عمل کنید و اعتماد شریک خود را جلب کنید. وقت شناس بودن سعی کنید به موقع باشید. این قدردانی شما را به او نشان می دهد.

9- گستاخ و پرخاشگر نباشید. خیلی خوب است که یک زن مستقل، جدی، نترس، جسور و قوی باشید، اما فراموش نکنید که علاوه بر همه این ویژگی ها، شما یک زن هستید و باید لطافت و ظرافت خود را حفظ کنید.

10- در عصبانیت و ناامیدی همیشه ادب را حفظ کنید و به هیچ وجه توهین نکنید. مردان از زنانی که با عصبانیت و ناامیدی درباره همه چیز صحبت می کنند، اجتناب می کنند.

۱۱- شما یک پرنسس نیستید و نقاط ضعف خاص خود را دارید، پس سعی کنید با آنها منطقی روبه‌رو شوید و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشید.

12- او نیز انسانی است با نقاط ضعف خود و هیچ انسانی بدون عیب آفریده نشده است پس آنها را بپذیرید و از آنها به عنوان چکش استفاده نکنید.

13- زیاد خجالتی و تنبل نباشید.

14- ظاهر قابل تغییر است اما آنچه مهم است و ثابت می ماند شخصیت شماست پس سعی کنید شخصیتی سالم، زیبا، مستقل و قوی بسازید.

15- لبخند را فراموش نکنید. بدانید که هر فردی در زندگی شخصی خود مشکلاتی دارد و این بهترین احساس است که بتوانید در کنار شما آرام بگیرید.

16- گاهی دل درد را با غر زدن اشتباه می گیریم. آزار و اذیت نشان دهنده نزدیکی شما به آن شخص است و این خوب است، اما بدانید که هیچ کس دوست ندارد به دفعات آزار و اذیت بشنود، بنابراین از آزار و اذیت او خودداری کنید زیرا باعث ایجاد فاصله می شود.

اگر تعجب می کنید که چرا هیچ کس مرا دوست ندارد، ابتدا باید بگویم که اشتباه می کنید. افرادی هستند که شما را در حال حاضر دوست دارند. والدینتان شما را دوست دارند، خواهر و برادرتان شما را دوست دارند و احتمالاً دوستان خوبی دارید که شما را دوست دارند.

البته همه ما روزهای بدتری نسبت به دیگران داریم و ممکن است بعد از یک روز بد یا یک جدایی سخت احساس تنهایی و غمگینی کنیم. با این حال، اگر فکر می کنید هیچ کس به شما اهمیت نمی دهد یا اگر فکر می کنید هیچ کس شما را دوست ندارد، این مقاله بهترین گزینه برای شما خواهد بود.

مطالب مرتبط: راه های مقابله با افکار منفی

هیچ کس مرا به خاطر اعتماد به نفس پایینم دوست ندارد

یکی از دلایلی که ممکن است این احساس را داشته باشید عدم اعتماد به نفس است. این بسیار رایج است و در واقع تقریباً همه با کمبود اعتماد به نفس مشکل داشته اند. به خصوص در دوران نوجوانی و جوانی. اعتماد به نفس پایین می تواند تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی و شادی و همچنین موفقیت در زندگی داشته باشد.

اگر فکر می کنید لایق عشق یا شادی نیستید، به دنبال آن نخواهید بود و احتمالاً قبل از اینکه آن را پیدا کنید تسلیم خواهید شد. اگر باور داشته باشید که لایق خوشبختی نیستید، نمی توانید خوشحال باشید و زمانی که خودتان را دوست ندارید، پیدا کردن کسی که شما را دوست داشته باشد سخت خواهد بود.

مطالب مرتبط: چگونه با انگیزه زندگی کنیم؟

علائم عزت نفس پایین

ممکن است حتی اعتماد به نفس پایین خود را درک نکنید. این می تواند کاملاً طبیعی باشد که شما احساس بی ارزشی برای هر نوع خوشبختی کنید. چون همیشه این حس را داشتی. احساس بی ارزشی ممکن است به دلیل تربیت شما باشد. اگر در خانواده‌ای بزرگ شده‌اید که اعضای آن دائماً شما را تحقیر یا انتقاد می‌کنند، احتمالاً با این احساس بزرگ خواهید شد. در اینجا چند نشانه اعتماد به نفس وجود دارد:

وقتی شکست می خورید شرم شدید را تجربه کنید

احساس شکست و بی ارزشی

تمرکز بیش از حد روی مشکلات

خستگی مزمن یا احساس ناخوشی

انزوا، انزوا از دیگران و خود انزوا

داشتن احساسات بد نسبت به دیگران

حساسیت به هر نوع انتقاد

بی خوابی یا خواب زیاد

سردرد یا درد در سایر قسمت های بدن

به هر کاری که انجام می دهید شک دارید

عدم اطمینان از تصمیماتی که می گیرید.

مطالب مرتبط: چگونه خود را دوست داشته باشیم

هیچ کس مرا به خاطر ترس از رها شدن دوست ندارد

اکثر افراد در طول زندگی خود یک یا دو بار طرد شده اند و می توانند بدون مشکل آن را بپذیرند و با آن کنار بیایند. در واقع، طرد شدن یک راه عالی برای یادگیری است. با این حال، افرادی که عزت نفس پایینی دارند طرد شدن را اینطور نمی بینند. آنها رد شدن را یک شکست می دانند و به این نتیجه می رسند که نمی توانند هیچ کاری را درست انجام دهند.

به این دلیل است که آنها نمی دانند چگونه با طرد شدن کنار بیایند. بنابراین روی آن تمرکز می کنند و اجازه می دهند تمام وجودشان را فرا بگیرد. با این حال، گاهی اوقات رد شدن تضمین نمی شود. چه کسی می تواند بگوید کسی که شما را رد کرده کاملاً درست می گوید؟

در بسیاری از موارد، این شخص فقط یک روز بد را سپری می‌کرد، زمانی که شخصی که خیلی شبیه شما به نظر می‌رسد به او آسیب رساند یا شاید نام شما را دوست نداشت. رد کردن مطمئناً همیشه منصفانه نیست. هر کسی نظری دارد و اگر از چند نفر در مورد یک موضوع بپرسید، احتمالاً چند نقطه نظر متفاوت خواهید شنید.

مطالب مرتبط: احساس تنهایی می کنم

چرا کسی من را دوست ندارد؟ به دلیل افسردگی

ممکن است افسرده باشید. این یک بیماری جدی و شایع سلامت روان است که قابل درمان است، اما قبل از کمک گرفتن باید خودتان آن را بشناسید. طبق گزارش انجمن آمریکایی اضطراب و افسردگی (ADAA)، حدود 15 میلیون نفر از علائم افسردگی رنج می برند. با این حال، تشخیص علائم افسردگی سخت است زیرا شما آنقدر به احساس غمگینی، خستگی و افسردگی عادت کرده اید که فکر می کنید کاملا طبیعی است.

مرتبط:  چرا با ظهور اینترنت استفاده از شیوه های اقناعی

شما همچنین ممکن است فکر کنید که دیگران نیز همین احساس را دارند. بنابراین، به دنبال کمک حرفه ای نباشید. دیگران فکر می کنند که اگر آن را نادیده بگیرید، خود به خود از بین می رود و بسیاری از مردم فکر می کنند همه چیز در سر آنهاست و باید فقط با آن کنار بیایند. هیچ کدام از اینها درست نیست. همه همیشه غمگین نیستند. این احساس به خودی خود از بین نمی رود و چیزی نیست که بتوانید از عهده آن برآیید.

مطالب مرتبط: من در مدرسه دوستی ندارم

علائم افسردگی

افسردگی یک بیماری واقعی است و در بسیاری از موارد، ناشی از عدم تعادل مواد شیمیایی مغز است که احساسات و عواطف ما را تنظیم می کند. این تقصیر شما نیست و نمی توانید آنطور که برخی می گویند خود را اغراق کنید. برخی از علائم افسردگی عبارتند از:

خستگی مزمن

کاهش وزن یا چاقی

خوردن کمتر یا بیشتر از حد معمول

عدم علاقه به فعالیت های مورد علاقه تان

احساس بی ارزشی و شکست

اضطراب، بی قراری و نگرانی

روی مشکلات تمرکز کنید

انزوا از دیگران

از دست دادن حافظه

احساس گناه در مورد مشکلاتی که تقصیر شما نیست

بیش از حد به اشتباهات گذشته فکر کنید

آهسته صحبت کنید و فکر کنید

احساس ناراحتی و درماندگی شدید

بی دلیل گریه کن

داشتن افکار خودکشی یا آسیب رساندن به خود

مقاله مرتبط: چرا از مادرم متنفرم

علل افسردگی

اگر از افسردگی رنج می برید، کمک در دسترس است و تعجب خواهید کرد که چقدر سریع می توانید با کمی درمان و شاید حتی دارو احساس بهتری داشته باشید. بسته به علت افسردگی، ممکن است ظرف چند روز احساس بهتری داشته باشید. برخی از علل افسردگی عبارتند از:

مطالب مرتبط: علائم افسردگی در نوجوانان

عدم تعادل شیمیایی در مغز

اعضای خانواده مبتلا به بیماری روانی

بیماری های روانی قبلی

مشکلات پزشکی مانند سرطان یا بیماری قلبی

آسیب تروماتیک مغز

مطالب مرتبط: خانواده من مرا درک نمی کنند

چرا کسی من را دوست ندارد؟ اختلال اضطراب اجتماعی

دلایل دیگری وجود دارد که فکر می کنید هیچ کس مرا دوست ندارد و نخواهد داشت. یکی از این دلایل ممکن است ناتوانی شما در برقراری رابطه به دلیل یک اختلال متفاوت باشد. شاید شما یک اختلال اجتماعی مانند اضطراب اجتماعی یا ترس از حضور در جمع داشته باشید که شما را از داشتن روابط پایدار و پایدار باز می دارد. آیا هنوز برای شما مهم است که دیگران در مورد شما چه فکر می کنند یا چگونه شما را قضاوت می کنند؟ اگر چنین است، ممکن است از اختلال اضطراب اجتماعی رنج ببرید. در اینجا برخی از علائم دیگر این اختلال وجود دارد:

از دیگران دوری کنید

باور کن هیچکس دوستت نداره

ترس شدید و خجالت از صحبت کردن با دیگران

دائماً نگران آنچه دیگران در مورد شما فکر می کنند و چه احساسی دارند

لرزش، عرق کردن، خجالت، گیجی و حالت تهوع

از قرار گرفتن در مرکز توجه خودداری کنید

اجتناب از موقعیت های اجتماعی مانند مهمانی ها و رویدادها

عملکرد خود را پس از یک موقعیت اجتماعی تجزیه و تحلیل کنید

انتظار بدترین در یک موقعیت اجتماعی

علل اختلال اضطراب اجتماعی

دلایل زیادی برای اختلال اضطراب اجتماعی وجود دارد، اما هیچ یک از آنها 100٪ مطمئن نیستند. همین امر در مورد سایر مسائل مربوط به سلامت روان نیز صدق می کند. یکی از دلایل می تواند بزرگ شدن در یک محیط خانه ناپایدار به دلیل کمبود محبت دوران کودکی باشد، یا کودک مورد بی توجهی یا آزار قرار گرفته یا حتی در خانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

این اختلال همچنین می تواند از یکی از اعضای خانواده که بیماری مشابهی دارد به ارث برسد. به هر دلیلی، دریافت کمک حرفه ای بسیار مهم است زیرا این اختلال بسیار قابل درمان است. شما می توانید در طی یک یا دو جلسه احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و از اینکه چقدر سریع بهبود می یابد شگفت زده خواهید شد.

مطالب مرتبط: چگونه دوست پیدا کنم؟

اگر فکر می کنید کسی شما را دوست ندارد، رها کنید

هیچ کس بی دلیل از شما دوری نمی کند یا از شما متنفر نیست. حداقل کسی نیست که ارزش توجه شما را داشته باشد. گاهی اوقات افرادی که می خواهید آنها را دوست داشته باشید نمی توانند عشق خود را آنطور که شما می خواهید ابراز کنند. اگر به کسی علاقه دارید که به شما علاقه ای ندارد، این اصلاً مشکل شما نیست. در واقع، احتمالاً این شخص است که مشکل دارد. افرادی را که نمی خواهند با شما معاشرت کنند را رها کنید زیرا ارزش ندارد افراد را دنبال کنید تا شما را دوست داشته باشند یا دوست داشته باشند. شما نمی توانید دیگران را مجبور کنید احساساتی را که نسبت به شما ندارند داشته باشند.

اگر کسی شما را دوست ندارد، اشتباهات خود را بپذیرید

مهمترین چیزی که باید بدانید این است که باید خودتان را دوست داشته باشید. اگر خودت را دوست نداشته باشی، چگونه توقع داری که دیگران تو را دوست داشته باشند؟ مثل فروشنده ای است که سعی می کند چیزی را بفروشد که به آن اعتقاد ندارد. اگر خودتان را باور ندارید، چگونه انتظار دارید دیگران شما را باور کنند؟ مهم نیست چه اشتباهاتی مرتکب شده اید، همه ما اشتباهاتی داریم.

بسیاری از مردم بیشتر از شما اشتباه کرده اند و برخی کمتر از شما اشتباه کرده اند، اما این مهم نیست. هیچ کس کامل نیست و شما باید آن را بپذیرید. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که کامل باشید و حتی اگر کامل باشید، نظر افرادی که شما را دوست ندارند تغییر نمی دهد و باعث نمی شود که شما دوست داشته باشید. این چیزی نیست که بتوانید تغییر دهید. شما فقط باید این را بپذیرید و به زندگی خود ادامه دهید.

مطالب مرتبط: چگونه یک شخصیت دوست داشتنی باشیم

با یکی صحبت کن

چه افسردگی، عزت نفس پایین، اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشید یا فقط احساس کنید که هیچ کس شما را دوست ندارد، مهم است که در مورد آن با کسی صحبت کنید. اگر احساس می کنید کسی را ندارید که با او صحبت کنید، می توانید با یک متخصص که در این مسائل تجربه دارد صحبت کنید. در سایت مشاوره باما، هزاران متخصص سلامت روان مجرب داریم که می توانند به شما کمک کنند. فقط با آنها تماس بگیرید تا کسی را پیدا کنید که با او صحبت کنید. نیازی به تعیین وقت قبلی نیست و می توانید از خانه این کار را انجام دهید.

چرا خانواده ام مرا دوست ندارند؟

سلام هیچکس منو دوست نداره همه سعی می کنند من را از خود دور کنند. میخوام برم یه جایی که دیگه کسی نباشه. سلام به همه کسایی که حالم رو خوب میکنن یعنی همشون از من متنفرن.هیچکس نمیاد خونه من اغلب حس میکنم با رفتارشون نشون میدن مثلا حتی شوهرم خیلی دوست داره ولی اکثرا خیلی دلم میشکنه دلم میخواد خودمو بکشم من از زندگی بیشتر خسته شده ام. در دنیا فقط پدرم مرا دوست داشت. اگر نمی رفتم همیشه به من زنگ می زد یا خونم می آمد اما خدا او را از من گرفت. من 5 خواهر و دو برادر دارم که هرگز نمی گویند او مرد است، فقط دو تا از خواهرانم هستند. آنها به من تناسب دارند، مادرم تنها پسری است که خدا را می پرستد، من جز خدا کسی را ندارم، حالم خیلی بد است، از خودم متنفرم چون همه از من متنفرند.

مرتبط:  چطور باید حافظه گوشی را خالی کنیم

منبع: www.betterhelp.com

مطالب مرتبط: ازدواج در سنین پایین

احساس می کنم هیچ کس مرا دوست ندارد

سلام من خیلی احساس زشتی میکنم وقتی مردم بهم میگفتن خوشگلم خوشحال شدم ولی الان فکر میکنم دروغ میگن. احساس می کنم برای هیچکس مهم نیستم و مهم نیست که بودم یا نبودم. من معمولا همیشه خسته هستم، مثلا می دانم فردا امتحان دارم و باید درس بخوانم، اما نمی توانم، نمی دانم چرا، اما می خواهم در جمع صحبت کنم، اما همیشه فکر می کنم چرا باید – من اینو میگم؟ هیچ عکس العملی ندارم و بالاخره لبخند میزنم. هیچ چیز مرا خوشحال نمی کند، احساس می کنم بدشانس ترین فرد روی کره زمین هستم. من همیشه احساس تنهایی میکنم من یه دوست خیلی صمیمی داشتم حدودا سه چهار ساله ولی از وقتی دعوامون شد دیگه نمیتونم با کسی دوست بشم یا اگه باشم نمیدونم چیکار کنم. این احساس من است وقتی در یک جمع هستم و یک نفر دیگر هم سن و سال من از من تعریف می کند، احساس زشتی نسبت به آن شخص دارم. بیشتر در جمع های خانوادگی که من با پسرعموهایم مقایسه کرده ام اتفاق می افتد. با یکی دوست بودم اسمش فاطمه بود با هم بازی میکردیم درس میخوندیم تقریبا میخواستم کل روز رو باهاش ​​بگذرونم چون با هیچکس از خانواده دوست نیستم حتی خواهرم اما بعد از اینکه دعوا کردیم ، من دیگر با کسی دوست نبودم. خیلی دلم میخواد ببینمش و ازش معذرت خواهی کنم ولی چون مامانش هم منو دوست نداره دیگه باهاش ​​حرف نزدم و حتی ندیدمش.

پدر و مادرم با هم مشکل دارند و این به من فشار زیادی می آورد. وقتی به گروه می روم، احساس می کنم همه با ترحم به من نگاه می کنند، فکر می کنم پشت سرم حرف می زنند. در کل به زندگی امید زیادی ندارم و احساس می کنم اگر امروز بمیرم بهتر از فردا است. من نمی دانم چگونه با دیگران دوست باشم. وقتی با کسی صحبت می‌کنم و او جواب نمی‌دهد، احساس می‌کنم اصلا وجود ندارم، در صورتی که نشنیده باشد. این به این معنی است که من دیگر با کسی صحبت نمی کنم. حالا اگر با کسی صحبت کنم جواب می دهم بله یا خیر. در جمع، دوستانم، خانواده ام و،،،، به طور کلی، همه به من می گویند چرا چیزی نمی گویید. میتونی با من صحبت کنی اگر من کاری انجام دهم، می توانید چیزی برای گفتن پیدا کنید. نمیخواهم صحبت کنم. من هیچ احساسی ندارم، همه آنها دعوا می کنند و می جنگند. من با آنها رابطه خوبی ندارم، با بابام که شبیه هاوی است، من یک چیزی می گویم، او بلافاصله برعکس می گوید و من واقعاً عصبی می شوم، او قیافه می گیرد. آره وقتی ذهنم خیلی درگیره و اعصابم بهم میریزه اصلا تا صبح خوابم نمیبره دو شبه تقریبا هر کاری کردم خوابم نمیبره.

پاسخ مشاور به “چرا کسی به من اهمیت نمی دهد”

شما مواردی رو مطرح کردید که بعضی هاشون به معنای زندگی برمی گرده. پرسش هایی مثل که چی؟ احتمالا پشت بسیاری از رفتارها و کارها این سوال برای شما ایجاد میشه و موجب میشه که شما انگیزتون رو برای کارها از دست بدید. بخش دیگه ای از گفته هاتون مربوط به اعتماد بنفس و عزت نفس میشه. اینطوری که فرمودید خیلی از اوقات مورد مقایسه قرار میگیرید. احساس خوبی که از تمجیدهای دیگران میگرفتید الان دیگه تاثیر مثبتی رو شما نداره و افکار منفی در مورد خودتون شما رو احاطه کرده.
برای حل یا کنار اومدن با چنین مشکلاتی تنها قدرت بخشی به خود شما میتونه کافی باشه‌. شما باید این باور برسید که گفته ها و حتی افکار دیگران خیلی کمتر از واقعیتی که خودتون بهش باور دارید یا اون چه که بهش معتقدید ارزش داره.
برای مثال، وقتی که در جمعی بخواید صحبت کنید، اول از همه احتمالا واکنش ها و افکار دیگران رو تو ذهنتون تصور میکنید و همین مسئله اکثر اوقات به کل مانع از این میشه که شما چیزی بگید. ولی همین شرایط رو بیاید به گونه ای تصور کنیم که شما به افکار و عقاید خودتون بها و اهمیت بیشتری میدید. در این صورت فکر اول شما واکنش و افکار دیگران نخواهد بود. شما به عنوان یک فردی که استقلال فکری داره نظراتتون رو بیان میکنید و حتی اگر دیگران واکنش منفی ای بدن تاثیر چندانی روی شما نخواهد داشت. بجای اینکه حس بدی بگیرید احساس قدرت میکنید از اینکه تونستید آزادانه صحبت کنید. البته این رو هم در نظر داشته باشید که خیلی از واکنش ها و افکار منفی ای که ما تصور میکنیم صرفا زاده ترس های ما هستند و اکثر اوقات دیگران چنین واکنش ها و افکاری نسبت به ما و صحبت های ما ندارند‌.
بنابراین در گام اول شما باید تلاش کنید که خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون احترام بگذارید و خودتون رو ارزشمند بدونید. چراکه هر انسانی فارغ از جنسیت و شرایط مالی و خانوادگی و… ارزشمنده. برای تقویت این احساس ارزشمندی تمرین هایی وجود داره که شما هم میتونید اون ها رو تحت عنوان تمرین های تقویت عزت نفس در اینترنت جستجو کنید و هم من چند مورد رو خدمتتون ذکر میکنم:
۱.تمرین آینه: سعی کنید هنگامی که شرایطش فراهم بود به جلوی آینه برید و به صورت عریان به خودتون و بدنتون نگاه کنید. به تمام جزییاتی که دوستشون دارید و یا تا به حال موجب خجالتتون میشده دقت کنید. سعی نکنید که از قسمتی از بدنتون رو نادیده بگیرید. انجام این تمرین به مرور موجب پذیرش بیشتر شما نسبت به بدنتون میشه.
۲.گفت و گو با خود: شما میتونید گاهی در جایی که یک آینه وجود داره با خودتون وارد گفت و گو بشید‌. شما در نقش خودتون و شمایی که در آینه وجود داره در نقش یک فردی که نسبت بهش حرف های ناگفته دارید‌. حتی اون فرد در آینه هم میتونه باز خود شما باشه‌. سعی کنید هر حرفی رو که نتونستید به زبون بیارید رو بیان کنید. با انجام اینکار علاوه بر اینکه احساس تخلیه روانی میکنید اعتماد به نفس این رو هم پیدا می کنید که در جمع ها بیشتر صحبت کنید.
همونطور که بالاتر گفتم تمرینات زیادی برای تقویت عزت نفس و اعتماد به نفس وجود داره که شما میتونید اونها رو پیدا کنید و انجام بدید.
مسئله بعدی شما احساس بی لذتی در زندگی هستش. مثل همین که خیلی از حرف ها رو بیان نمیکنید چون لزومی براش نمیبینید. برای حل این مسئله یکی از ساده ترین کارها تغییر زاویه نگاهمون هستش. زندگی در حال گذره چه ما اون رو عبث ببینیم و چه سرشار از لذت. چیزی که ما از زندگی به دست میاریم وابسته به نگاه ما نسبت به زندگیه. بنابراین لازم نیست که همیشه به دنبال دلیلی برای انجام کارها بگردیم. خیلی از کارها همین که احساس خوبی به ما بدن به اندازه کافی قانع کننده هستش. بنابراین خودمون باید برای بهتر شدن زندگیمون تلاش کنیم. دست روی دست گذاشتن موجب بهتر شدن چیزی نمیشه. سعی کنید با همون امکانات و شرایطی که دارید برای خودتون اوضاع رو مطلوب تر کنید تا احساس شادی بیشتری کسب کنید. برای مثال درد و دل کردن به خودی خود مشکلی رو حل نمیکنه اما با تخلیه روانی ای که در درد و دل شکل میگیره فرد احساس بهتری پیدا میکنه. پس سعی کنید مبنا رو بر این قرار بدید که سلامت روان و جسم خودتون رو ارتقا بدید و احساس بهتری پیدا کنید. اونوقت خیلی از کارها دیگه پوچ نیستند.
در تمامی مراحل زندگی موفق و پیروز باشید.کوشا کوچک آملی
کارشناس مشاوره با ما

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا