چرا جواد به مژگان نرسید

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سریال های ماه مبارک رمضان، خوب و بد، امیدوارکننده و ناامیدکننده در حال پیشرفت هستند، اما رقابت اصلی بین دو سریال است؛ سریال های تلویزیونی که در سال 2018 به پایان رسید. کانال ۱ «زیرخاکی» و کانال ۲ «بچه منهس» سریال جلیل سامان از همان روزهای اول توانست نظر مردم را به خود جلب کند و «بچه مهندس» علی غفاری پس از چند روز قصه گویی وارد کمپین مسابقه رمضان شد. مخاطبان در این شب‌ها بیشتر سریال «به‌هه‌مهندس» و سریال رمضانی «پریمیر شاینه» را جدی می‌گیرند.

او البته نگاه ویژه ای به سریال نوستالژیک پخش شده توسط آی فیلم نیز دارد. ناگفته نماند که سریال «بچه مهندس» کمی بیشتر از سایر سریال های رمضانی شناخته شده و ثابت شده است، زیرا فصل اول آن در ماه رمضان پخش شد و آن سال توانست جایگاه قابل قبولی پیدا کند، اما فصل دوم و بخشی از آن. کسب و کار او نگذاشت «مهندس کودک» محبوب شود. به عقیده بسیاری از منتقدان، دوران کودکی و اکنون جوانی شخصیت اصلی داستان (جواد جوادی) بهتر با جامعه ارتباط برقرار می کرد. وقتی آقای مهندس در ماه رمضان 2019 25 ساله می شود و تیم سازنده در یک درام به نخبگان ادای احترام می کنند.

این سریال ادامه داستان زندگی جواد جوادی است. در فصل اول دوران کودکی و در فصل دوم دوران نوجوانی او روایت شده است. اما در فصل سوم دوران جوانی و دانشجویی جوادی به تصویر کشیده شده است. در این فصل جوادی و دو دوست صمیمی اش قرار است در مسابقات پرواز پهپاد شرکت کنند که در این مسیر با مشکلات و نقشه هایی مواجه می شوند. برخلاف دو فصل قبل که «بچا ماهندس» نقش ملودرام را داشت، فصل سوم به سمت اکشن و فضایی تقابل‌آمیز پیش رفت.

در قسمت های ابتدایی فصل سوم «پسر مهندس» شاهد درگیری ناخواسته جوادی و گروه دوستانش با نیروهای ارتش و امنیتی بودیم. چون پهپاد آنها وارد منطقه ممنوعه شده بود. این سریال سپس وارد فاز آکادمیک می شود و حال و هوای نخبگان را به تصویر می کشد. ماجرا زمانی شدیدتر و جالب تر می شود که بین دو گروه دانش آموز در مسابقه پرواز پهپاد رقابت می شود که بعداً مشخص می شود هواپیمای یکی از گروه ها عمدا هک و ساقط شده است.

چالش هایی برای معلم این دانش آموزان ایجاد می شود و زمانی که یک تیم تروریستی و خرابکار وارد کشور می شود، مشکلاتی را ایجاد می کند. داستان های فصل سوم «مهندس کودک» جوادی و دوستانش را به شرکتی می کشاند که در آنجا با فساد و مشکلات جدید مواجه می شوند. علاوه بر تعلیق خوب و خلق یک داستان اسرارآمیز چند وجهی، زمان کمتری تلف می شود و هر لحظه شاهد یک اتفاق جدید، یک تقابل، یک گره و یک معما هستیم.

«بچه ماهندس» علاوه بر توجه به مسائل خانوادگی و اجتماعی و جذب محیط دانشگاهی و نخبگان، بر فضای تولید و بازنمایی محیط های کار و مشکلات این قشر تاکید داشت. در طول سریال شاهد این هستیم که فیلمنامه نویس و کارگردان به مهندسان، نخبگان و کارگران توجه ویژه ای داشته اند چرا که بدون توجه و تقویت نیروی کار امکان توسعه و افزایش تولید وجود ندارد.

یکی از نقاط عطف سریال اینجاست. روحیه اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنید و استعدادهای درونی را پرورش دهید. بارها در دیالوگ های مختلف می شنویم که باید به سراغ دستگاه ها و مهندسان آن سوی مرزها برویم، اما «جوادی» و دوستانش مصداق بارز شخصیت ها و همکاران نخبه ملی هستند که گاه ترجیح می دهند. این کنایه صحیح و ارائه صحیح موضوع توجه به افزایش تولید جامعه را به سمت کاهش وابستگی به کشورهای خارجی سوق می دهد.

با این اوصاف انتقاداتی در خصوص نبود ماه مبارک رمضان در سریال، فضای امنیتی ناآشنا، جوانی ناگهانی بازیگر نقش جوادی و انتخاب «روزبه حصاری»، روابط نامتعارف دانشجویان وجود دارد. کاربران شبکه های اجتماعی نیز در مورد آینده سریال از ازدواج جوادی و مژگان تا ترور «پسر مهندس» گمانه زنی می کنند!

در گفتگو با حسن وارسته نویسنده سریال «بچه مهندس» درباره این بلاتکلیفی ها، حواشی و پرسش ها به گفتگو نشستیم. نویسنده ای که در فصل دوم به «بچه مهندس» پیوست و او را با سریال هایی مانند «پایتخت» (فصل 2، 3 و 4)، «دودکش» و «تا کی گریه کنی» می شناسیم. وارسته در خصوص ادامه ماجراجویی های جوادی تاکید کرد که ما داستان جوانی جواد را بسته ایم و شاهد پایان جوانی او خواهیم بود اما باز هم بنا به درخواست مردم و سازمان تلویزیون می توانیم جواد را حتی در دوران جوانی ببینیم. سال 1400 در فصول بعدی.

داستان پسر بچه ای در یک شب بارانی

شرح این گفتگو را بخوانید:

حسن وارسته نویسنده «بچه مهندس» درباره موفقیت فصل اول این مجموعه تلویزیونی با خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت: فصل اول «بچه مهندس» تاریخ ساز سجاد ابوالحسنی است. از کودکان بی خانمان که همیشه جذاب است و هنوز هم یکی از تامل برانگیزترین و جالب ترین داستان هایی است که می شود. این یک رمان سریالی و یک فیلم بوده است. مردم همچنین می خواهند دنیای کودکان را ترسیم کنند. مهم نیست این سریال خوب است یا نه و این سریال بیننده دارد یا نه، بچه ها همیشه جادویی برای جذب مخاطب دارند. داستان پسر کوچکی که مادرش در یک شب بارانی به یکی از مسئولین پرورشگاه سپرد. رمضانی رهبر ارکستر و ماجرای جذاب ابوالحسنی و کارگردانی با اعتماد علی غفاری دلایل اضافی برای دیدن فصل اول سریال بود.

سوپراستار به نام “یونا تدین”

وی با اشاره به حضور سه کودک مستعد و به اصطلاح سوپراستارهای سریال تاکید کرد: شاید نقطه عطف فصل اول سریال که بیشترین توجه را به خود جلب کرد، حضور سه کودک مستعد بود. یونا تدین، نیوشا علیپور و آریا نرج آبادی سه بازیگر اصلی این سریال بودند. در این بین یونا تدین به یک سوپراستار تبدیل شده است. فصل اول این سریال توسط سجاد ابوالحسنی نوشته شد و در ادامه ساخت فصل دو و سه فعالیت خود را به عنوان سرپرست این سریال با امیر شاداب آغاز کردم.

حسن وارسته چگونه نویسنده سریال شد؟

وارسته در پاسخ به این سوال که چگونه نویسنده «مهندس کودک» شد، خاطرنشان کرد: زمانی که به کار دعوت شدم تقریباً 250 دقیقه از «مهندس کودک» 2 که سجاد ابوالحسنی نوشته بود به دلایلی مانند سجاد ابوالحسنی می گذشت. مشکل و با تزریق دیدگاهی جدید، نویسنده «مهندس کودک» شدم. من نگاه، سلیقه و نگاهی به کار نمایشی دارم و وقتی وارد دنیای نوجوانان می شوم باید وارد مقوله های روانی شوم. آموزش خانواده و آموزش نوجوانان در مرکز داستان قرار دارد. البته یکی از موضوعات عشق است که در جوامع اروپایی و آمریکایی با توجه به فرهنگ خود این مقوله را در نظر می گیرند و در جامعه اسلامی نیز شرایط خاص خود را دارد.

به من گفتند دوره عشق نوجوانی را کنار بگذار!

وی خاطرنشان کرد: خیلی ها به من گفته اند که از دوران عاشقی نوجوانی بگذرم که در این مضمون و قالب به آن پرداخته نشده است و این اقدام جسورانه ای است. البته در زندگی همه ما وجود دارد و وقتی بچه دار می شویم یادمان می آید که روزی ما هم آن دوران حساس نوجوانی را پشت سر گذاشتیم. در نوجوانی، باید داستان را به گونه ای تنظیم کنید که بحث در مورد بحران هویت، جستجو، ذهن کنجکاو و دغدغه های نوجوان در آن گنجانده شود.

حواشی مرگ گلچره و آزار عمومی

نویسنده سریال «بچه مهندس» درباره برخی از عوارض فصل دوم این سریال توضیح داد: در مورد مرگ گلچهرا (مادر واقعی جوادی – اندیشه فولادوند) و مجموعه ای از فجایعی که در فصل دوم رخ داد، حاشیه هایی داشتیم. . وقتی می خواهیم قهرمان بسازیم و جوانی را به عنوان یک الگوی جوان قدرتمند و قوی معرفی کنیم، حتما این آدم از آتش گذشته است. او باید درد و گرما را ببیند و بیفتد تا دوباره بلند شود. این فرمول من نیست، فرمول دراماتیک جهان است. قهرمانان جهان از دل آتش و رنج بیرون می آیند، گرما و بلا را می بینند و داوطلب می شوند.

دنبال قلاب داستان بودم/ نوجوان باید با خودش می گفت من کی هستم؟

وی تاکید کرد: مردم وقتی این قسمت از مرگ “گلچهرا” را دیدند بسیار آزرده شدند. اما بر اساس درام، ما باید شخصیت خود را در آن زمان پرورش دهیم تا آن را قهرمان کنیم. در این صورت مخاطب معتقد است که روزی قهرمانی جوادی را خواهد دید. چون گذشته تلخ و خشن خود را دید. در فصل دوم نه دختر گلی در داستان سجاد ابوالحسنی داشتیم نه امانت خالصانه و نه تگرگ. دنبال قلاب داستان بودم، شاید حضور این شخصیت ها نقطه عطف داستان «پسر مهندس» شد. پیشنهاد دادم جوادی را جلوی مادرش بگذارد و البته با تردید! در نتیجه ژاله (سیما تیرانداز) از زندان خارج می شود و جواد جوادی را برای رفتن به زندان و دیدن مادرش هل می دهد. اما گلچهرا برای راحتی به جواد نمی گوید من مادرت هستم! این جستجوی هویت برای یک نوجوان لازم است تا بداند من کی هستم و از کجا آمده ام.

داستان “ازدواج کودکان” چه بود؟

وارسته در پاسخ به این سوال که چرا «مهندس کودک» را به ازدواج کودکان محکوم کردند، گفت: ابتدا باید بدانید که ما طبق عرف و شرع کار می کنیم و این رسوایی هایی که به وجود آمده از دو طرف مخالف بوده است. گروه هایی که ما را متهم کردند گروهی ما را به ازدواج کودکان متهم کردند و ازدواج کودکان تعریف خاصی دارد. گذاشتن یک بچه نابالغ سر سفره عقد یک پیرمرد یا اجازه ازدواج دو جوان و این اتفاق نیفتاد. اینجا فقط مژگان و جوادی، دو نوجوان 16 ساله داستان، قرار عاشقانه ای با هم داشته اند و مادر مژگان به جواد می گوید که از شر آن خلاص شود.

ما می خواستیم نوجوانان را توسط بزرگسالان کنترل کنیم

وی تاکید کرد: این سوال را از مخالفانی دارم که ما را متهم به ازدواج کودکان می کنند. چرا این وسترن ها که روابط خاص بین نوجوانان و نوجوانان را نشان می دهند، نوجوانان 13 ساله را نشان می دهند؟ چطور می توانند روشنفکر شوند و اینجا که روانکاوانه صحبت می کنیم این بچه را متهم به همسری می کنند؟! شبح مخالف دیگر ما را به سند 2030 محکوم کرد، آنها به دوران نوجوانی خود اشاره کردند، زمانی که شرایط جدیدی با تغییر در سن، رشد و ترشح هورمون ها ایجاد می شود. در اینجا باید راهکاری برای کنترل صحیح و اصولی نوجوانان اندیشید تا به تبعات منفی اجتماعی منجر نشود. در «مهندس کودک» 2 به دنبال کنترل نوجوانان توسط بزرگسالان بودیم که این اتفاق افتاد.

قول جوادی با مژگان

نویسنده سریال «پسر مهندس» درباره نحوه رسیدن به مفهوم بالاتر عشق در فصل سوم توضیح داد: عشقی را که در فصل دوم ایجاد کردیم برای فصل سوم نیاز داشتیم. جواد در 18 سالگی هنگام خداحافظی مژگان گفت: درس می خوانم و هدفش از همه تلاشش رسیدن به معشوق است. در این فصل به مفهوم بالاتری از عشق خواهیم رسید. البته بیشتر توضیح نمی دهم تا داستانمان لو نرود.

پایان داستان جوادی؟

وارسته در پاسخ به گمانه زنی ها درباره سرنوشت «جوادی» گفت: اینکه مردم کار را دنبال می کنند و درباره پایان و نتیجه داستان او گمانه زنی می کنند جای خوبی است. هدف ما دستکاری نخبگان و دغدغه های جوانان کشور است. ما این سوال را مطرح کردیم که چرا از نخبگان ما در مشاغل، مراکز صنعتی، کارخانه ها و ادارات استفاده نمی شود؟ این درگیری ها را که مانع از ورود کارگران ماهر به این مراکز و کارخانه ها می شود را در فصل سوم داستان مشاهده می کنید. فرمول تعلیق و ایجاد سوال فرمول ساخت سریالی است که مخاطب را در نمایش نگه می دارد و ما از آن تکنیک استفاده کردیم.

افکار عمومی باید به این فکر کنند که آیا جوادی جاسوس می شود؟!

وی افزود: جوادی رفتن به آمریکا را دوست ندارد و تنها دلیلی که می خواهد به عشقش برسد «مژه» است. آنها قول داده اند و برای رسیدن به آن می جنگند. برای به دست آوردن موقعیت اقتصادی یا علمی خوب. جواد جوادی را چگونه باید به عنوان یک فرد نخبه معرفی کرد و در قسمت سوم مشکوک به جاسوسی شد. افکار عمومی باید به این فکر کنند که آیا جوادی جاسوس می شود؟! در قسمت بعدی جوانی را نشان می دهیم که به بلوغ علمی و نخبه رسیده است. ما پخش جوانانی را دنبال می کنیم که خیلی جدی گرفته نمی شوند و به همین دلیل فرار مغزها رخ می دهد یا فشار می آوریم که این جوانان با دانش و مهارت باید به کجا بروند تا شغل پیدا کنند و استعدادهای خود را شکوفا کنند. اگر این استاد دلسوز دانشگاه (فرهاد قاهمیان) به سراغشان نمی آمد، می توانستند به سرنوشتی که اکثر نخبگان در پیش دارند محکوم شوند.

ترور جوادی یا سفر به آمریکا/ چه سرنوشتی در انتظار «مهندس کودک» است؟

وی در پاسخ به این سوال که یکی از گمانه زنی ها به ترور جوادی، نویسنده سریال «پسر مهندس» اشاره دارد که آیا مردم باید منتظر چنین فاجعه ای باشند، گفت: مردم باید منتظر بمانند تا ماجرا جلو برود. و مطمئناً با شگفتی، سؤال و درس مواجه خواهند شد. این گمانه زنی ها زمانی اتفاق می افتد که ما با موفقیت یک تعلیق ایجاد کرده باشیم که مخاطب را به حدس و گمان سوق می دهد. البته در ادامه داستان، عموم مردم متوجه خواهند شد که ما یک انتقاد و هشدار داریم به گروهی از نخبگان که طرح های خود را به کشورهای اروپایی می فرستند و مبالغ هنگفتی را پیشنهاد می کنند تا مراقب باشند. درست است که آن سوی مرزها تو را برای پیشرفت کشور و شهرشان می خواهند و «امایی» هست که در طول سریال خواهید دید.

«روزبه حصاری» چگونه کودک مهندس شد؟

وی درباره انتقادهایی که «جواد جوادی» به یکباره بزرگ شده است، توضیح داد: خیلی ها از اینکه «روزبه حصاری» ناگهان بازیگر جوادی شد، انتقاد کردند که حضور مانی رحمانی در نقش یک جوان 25 ساله. برای مردم قابل اعتماد نبود اکنون می بینیم که عموم مردم پذیرفته اند. البته در همه جای دنیا این اتفاق می افتد، یکدفعه بازیگران عوض می شوند.

اشتباه قهرمان داستان تماشاگر را شگفت زده می کند

وارسته درباره اشتباه قهرمان در داستان توضیح داد: اشتباه قهرمان را در فصل سوم خواهیم داشت که مخاطب را شگفت زده می کند. قهرمان گاهی اوقات اشتباه می کند که سرنوشت او را تغییر می دهد. جوادی همان طور که در زندان با مادرش روبرو می شود، اجازه نمی دهد گلچهرا به او بگوید من مادرش هستم! آنقدر بد رفتار می کند که این ارتباط اتفاق نمی افتد. جوادی این اشتباه را کرد، شاید با مادرش تماس می گرفت، سرنوشتش عوض می شد. جوادی تغییر می کرد و این اشتباه قهرمان است که درام را ایجاد می کند و مخاطب این اشتباهات کوچک را دنبال می کند.

وقتی همه بازیگران از فیلمنامه نویسان خوش شانس ترند

وی در خصوص سریال های قدیمی تلویزیون و توجه به مناسبت ها گفت: صداقت، اخلاص و توجه به عمق اتفاقات بیشتر متعلق به گذشته بود. دیگر دو شبکه وجود نداشت و این همه سلیقه به اینترنت و VOD و فضای مجازی روی نیاورده بود و مردم دیگر آن عمق قدیمی را نداشتند. حالا ویترین برایشان مهم است و بازیگران این درد را دارند. تا زمانی که اکثر آنها در پروژه هستند و با نویسندگان آشنا شده اند، چاکرم و قربانت بروم آنها را قطع نمی کند، به محض اتمام پروژه، برخی از آنها پست می گذارند که گویی آنها را دارند – خودشان ایجاد شده اند. این شخصیت البته در این راستا از تهیه کننده و کارگردان تجلیل می کنند تا کار بعدی شان تضمین شود. این اتفاق چندین بار در مراسم تقدیر از این برنامه رخ داده است که یکی از مدیران شبکه، سازمان یا مسئولان فرهنگی کشور در کنار فلان بازیگر می نشینند و او را در آغوش می گیرند. اما نویسنده ای که یک دنیا خلق کرد و این دنیای دروغین تبدیل به این سریال شد در ردیف عقب است. وقتی عکاسان عکس می گیرند، بیشتر بازیگران به گونه ای مورد توجه قرار می گیرند که گویی فراموش کرده اند چه کسی آنها را خلق کرده است.

سریال جدید محمدحسین لطیفی

وی در پایان درباره سریال جدید با محمدحسین لطیفی گفت: برای نگارش و تولید سریال طنز «پله پله» با امیرعباس پیام برای شبکه دو وارد مذاکرات اولیه شده ایم. این سریال به تهیه کنندگی نعمت چگینی و کارگردانی محمدحسین لطیفی ساخته می شود.

به گزارش تسنیم، علی غفاری کارگردانی و سعید سعدی تهیه کنندگی این سریال را بر عهده دارند. دو فصل قبلی این سریال سال گذشته از شبکه دو سیما پخش شد. پخش فصل اول این سریال در ماه مبارک رمضان 97 و فصل دوم آن در دی ماه 1376 پخش شد. شریف زاده از جمله بازیگرانی هستند که در فصل اول و دوم حضور داشتند که در کنار آنها حضور داشتند سایر بازیگران نیز به این اثر پیوستند.

پیش از آن سیما تیرانداز، علی اوسینده، نسرین نکیسا، مهران نائل، صحرا اسداللهی، فرج الله گلسفیدی و سیامک عشرییون به این سریال اضافه شدند و مانی رحمانی در نقش جوانی جواد و یونا تدین نقش کودکی جواد را بازی کردند. فرهاد قاهمیان، ثریا قاسمی، کامران تفتی، اتابک نادری و روزبه حصاری نیز از دیگر بازیگران جدید فصل سوم این مجموعه تلویزیونی هستند.

انتهای پیام/

جامعه پویا – مجموعه «مهندس بچه» با موضوعی اجتماعی آغاز شد. جوانی را دیدیم که دوران کودکی بسیار سختی داشت و در پرورشگاه بزرگ شد. او در تلاش برای یافتن هویت خود است و در تمام مدت عاشق دختری به نام مژگان است. جواد تصمیم می گیرد برای مژه ها بجنگد. وارد دانشگاه امیرکبیر شد و نخبه شد، اما مژگان که در آمریکا به خانواده ای سپرده شده بود، دیگر خبری از جواد نشد.

زندگی جواد با دیدن دوباره مژگان تغییر می کند و جواد دیگر آن حسی که نسبت به مژگان ندارد. سپس تصمیم می گیرد او را برای همیشه فراموش کند و عاشق دختری به نام مرضیه می شود که از نخبگان دانشگاه امیرکبیر است.
مرضیه دختر استاد توفیقی استاد جواد است و استاد توفیقی که خود از نیروهای امنیتی است جواد را برای کارهای امنیتی مناسب می بیند و او را در کارش ادغام می کند. عشق جواد و مرضیه بیشتر می شود.

در فصل چهارم کودک مهندس، دیگر خبری از جوان نخبه ای که برای تحقق آرزوهایش تلاش می کند، نمی بینیم. آنها در واقع یک نخبه امنیتی هستند که روی تولید هواپیماهای بدون سرنشین کار می کنند.
جواد نیز درگیر یک رابطه عاشقانه بیمارگونه است و در این میان در برخی سکانس ها شاهد سرگیجه و بدخلقی های گاه و بیگاه جواد هستیم که جواد آن را جدی نمی گیرد. اما این سردردها و سرگیجه ها باعث می شود که او در یک عمل مهم شکست بخورد.

اگرچه هواپیمای جواد جوادی در اواسط سریال مفقود شد و خبری از او نیست، اما قطعا پیدا خواهد شد و اتفاق دیگری که بیماری اوست، زندگی او را تحت تاثیر قرار خواهد داد. جواد جوادی از تومور مغزی رنج می برد که شرایط او را سخت کرده و در خطر فلج قرار دارد اما باید دید بیمار نسبت به این بیماری چه واکنشی نشان می دهد. مرضیه احتمالا تا بهتر شدن جواد کنارش میمونه. اما جواد مرضیه را طرد می کند تا مرضیه دچار عوارض بیماری نشود.
به نظر می رسد از داستان بیماری جواد جدی می شود و عشق مرضیه و جواد دچار تنش می شود که برای مرضیه آزمونی برای ماندن یا نبودن جواد خواهد بود.

سریال Duat Online-Bacha Manhes به فصل سوم خود رسید. این سریال در فصل های قبلی خود بسیار پرمخاطب بود به خصوص اینکه مانی رحمانی نقش جواد جوادی را به خوبی بازی می کرد. مانی هم در این فصل حضور دارد و البته نقش حصاری بزرگسال جواد روزبه را بازی می کند. او هنوز هم می خواهد با مژگان ازدواج کند.

جواد جوادی از کودکی و در پرورشگاه با مژگان آشنا شد و پس از جدایی آنها هنوز او را فراموش نکرده است.

مژگان را به خانواده ای ثروتمند دادند. آنها به خارج از کشور رفتند اما این جدایی باعث نشد که جواد عشق دوران کودکی و نوجوانی خود را فراموش کند و همچنان به فکر ازدواج با اوست.

جواد در سریال بچه منها به خارج از کشور می رود؟

یک احتمال این است که جواد جوادی به دنبال میهاگان به خارج از کشور برود، اما آیا می تواند به آمریکا برود و میهاگان را پیدا کند؟ این البته بسیار بعید به نظر می رسد، زیرا نویسندگان سریال می توانند برنامه ای در سر داشته باشند و همه شگفت زده خواهند شد.

مژگان هنوز جواد را به یاد دارد؟

مژگان قبلا گفته بود که جواد را هرگز فراموش نمی کند، اما آیا به قولش عمل کرد؟ اگر او و جواد دور هم جمع شوند، احتمال زیادی وجود دارد که مژگان نیز تمایل خود را برای این ازدواج اعلام کند، اما مشکلات زیادی بر سر راه آنها وجود دارد.

یکی از مشکلات مخالفت پدرخوانده مژگان با این ازدواج است. جواد را زیاد دوست ندارد. البته جواد هم عوض شده و دیگر آن پسر خشن نیست، اما به دانشگاه رفته، درس خوانده و افق های روشنی در پیش دارد.

مژگان به ایران بازمی گردد؟

احتمال دیگر این است که مژگان از زندگی در یک کشور خارجی خسته شود و به ایران برگردد. در این صورت خیلی راحت جواد را پیدا می کند و به این ترتیب رابطه آنها بهتر می شود و به سمت ازدواج پیش می روند.

نکته مهم در مورد سریال Bacha Manhas این است که این سریال یک داستان عاشقانه نیست که شما مطلقاً باید انتظار داشته باشید که شخصیت های آن در عشق خود پیروز شوند. این سریال خطرات زندگی یک کودک یتیم را نشان می دهد. بنابراین شکست در عشق نیز در این مسیر طبیعی است و می تواند بخشی از زندگی جواد جوادی باشد.

آره عزیزم یکیشون برادر و خواهرم هست، اتفاقا بزرگتره، امیرکبیر هوانوردی خونده، همچین آقایی هست، البته این بنده خدا جمعه نامزدی داشت.

آخرین نماز اوست

بعد از نماز

خداوند ارواح فانی و بدن های فانی است.

از شما می خواهم که از ارواح اطاعت کنید و به بدن آنها (عزیزان) بازگردید.

و اطاعت از بدنها با رگهایشان و با کلمه در پنجره بین آنها

و حق را از آنان بگیر و دنیا در دست توست و در انتظار قضاوت توست.

و از تو طلب رحمت می کنند و از عقاب تو می ترسند.

درود بر محمد و آل او

و به چشمم نور و به دلم یقین بیاور

و یاد تو روز و شب و در نیکی بر زبانم می درخشد