چرا از ازدواج بدم میاد

انتخاب همسر مناسب و داشتن یک ازدواج موفق همیشه کار آسانی نیست. البته سخت گیری در انتخاب همسر و توجه به ملاک های ازدواج اقدامی معقول و منطقی است. روش های دوستیابی اینترنتی یا اینترنتی برای ازدواج مناسب نیست. شاید شما هنوز برای ازدواج آماده نیستید، در حالی که مادر یا دوستانتان نگران ازدواج و خوشبختی شما هستند.

در این مقاله از سایت مشاوره باما، ۱۲ دلیلی که ممکن است ازدواج هنوز برای شما جالب نباشد را به شما می گوییم:

دلایل بی انگیزگی برای ازدواج

فقدان انگیزه زیرا از تنهایی خود لذت می برید

برخی از تیپ های شخصیتی مانند انزوا و تنهایی. سکوت یک هدیه است و می تواند چیزی باشد که شما را از نظر روانی سالم نگه می دارد. پس چرا همه چیز را تلف کنید؟
شاید هنوز نمی خواهید آرامش، تنهایی و مزایای زندگی مجردی خود را برای ازدواج یا زندگی مشترک از دست بدهید. اگر هنوز احساس راحتی نمی کنید و دوست ندارید، این کار را انجام ندهید. به صدای درونی خود گوش دهید. وقتی نمی‌خواهید دوستی برقرار کنید یا متعهد به ازدواج نیستید، مجبور نیستید این کار را انجام دهید. رابطه بسیار نزدیک رابطه، در حالی که شریک زندگی شما می خواهد این رابطه را داشته باشد، قدم بعدی را بردارید. اگر نمی توانید 100% به رابطه متعهد شوید، این کار را نکنید. این یک موضوع شخصی است و هیچ کس نمی تواند به آن بپردازد.

زندگی مجردی بهتر است یا ازدواج؟

بی میلی به ازدواج چون از زندگی مجردی خود لذت می برید

اگر با کسی قرار می گذارید و دوستش دارید، این کار را انجام دهید! در این زمان به دلیل فشار خانواده یا دوستان نیازی به وارد شدن به یک رابطه جدی یا ازدواج نیست. هیچ جدول زمانی مشخص و قانونی برای ازدواج و زندگی مشترک وجود ندارد. اگر نیازی به ازدواج و شروع زندگی مشترک ندارید، هرگز به زور یا به دلیل شرایط و فشار جامعه تصمیم به ازدواج نگیرید. اگر مایل به فکر کردن در مورد آن هستید، هیچ ایرادی در آن وجود ندارد.
از سوی دیگر، اگر این تمام کاری است که انجام می‌دهید، شاید باید از خود بپرسید که آیا چیزی وجود دارد که از آن اجتناب می‌کنید، یا شاید ترس از ازدواج یا ترس از تعهد در کار است. اگر این نوع سؤالات شما را آزار می دهد، احتمالاً باید وقت بگذارید و آنها را با یک مشاور ازدواج یا یک مشاور با تجربه در میان بگذارید.

من نمی خواهم ازدواج کنم زیرا چیزهایی در زندگی وجود دارد که می خواهید روی آنها کار کنید

شاید اهداف و پروژه های مهمی در زندگی وجود داشته باشد که بخواهید به آنها برسید. مانند مواجهه با ترس ها یا نکاتی از گذشته که در حال حاضر برای شما لذت بخش و نشاط آور هستند. تبریک می گویم، شما خودتان را در اولویت قرار می دهید.
کمک لازم را دریافت کنید. برای غلبه بر اضطراب، افسردگی یا قلب شکسته خود، حمایت لازم را پیدا کنید. رشد فردی به شما کمک می کند تا در انتخاب همسر آینده خود موفق شوید و فردی مناسب با معیارهای ازدواج خود را برای شروع زندگی مشترک انتخاب کنید.

بی‌علاقگی به ازدواج، زیرا می‌خواهید در حال حاضر روی بخش دیگری از زندگی خود تمرکز کنید

اگر به زمان بیشتری برای اختصاص دادن به سلامتی، شغل، خانواده، تحصیلات و پیشرفت شخصی خود نیاز دارید و واقعاً می خواهید زمانی را برای تمرکز بر این موارد اختصاص دهید، آن را دنبال کنید. برای حل این مسائل در حال حاضر. زیرا تصمیم گرفته اید اولویت های خود را در حال حاضر به چیزهای مهم تری تغییر دهید و به شما تبریک می گویم! وقتی زمان کافی برای تمرکز و توجه به همسر آینده و ازدواج خود داشته باشید، در این صورت زندگی مشترک موفق و پایداری خواهید داشت.

شما مطمئن نیستید که واقعاً از ازدواج چه می خواهید

این یکی از شایع ترین دلایل بی تفاوتی در ازدواج است. شاید شما هرگز در رابطه نبوده اید و واقعاً چیزی در مورد آن نمی دانید. یا برعکس آن صادق است. شما چندین رابطه داشته اید و آنها به دلایل شناخته شده و ناشناخته پایان یافته اند. در هر صورت، شما اساساً احساس سردرگمی می کنید.
این کاملاً درست است. همچنین این زمان خوبی است که واقعاً به آنچه از یک رابطه نمی خواهید فکر کنید. بهتر است قبل از وارد شدن به یک رابطه جدید تا حد امکان خود را از نظر خواسته ها و نیازهای خود بشناسید. البته لازم نیست همه پاسخ های خواسته یا ناخواسته را بدانید، اما مطمئناً خوب است که بدانید معیارهای ازدواج شما چیست.

عدم علاقه به ازدواج، زیرا از «سندرم چشم سرگردان» رنج می برید.

اگر در رابطه هستید اما دائماً به دیگران نگاه می کنید، احتمالاً به این دلیل است که فردی که با او هستید را جدی نمی گیرید.
این یک چیز است که یک نفر را عادی ببینیم و جذابیت او را تحسین کنیم. این کاملا طبیعی است. این واقعیت که شما همیشه به اطراف خود نگاه می کنید و دائماً جذب افراد می شوید، نشانه آن است که در حال حاضر در یک رابطه سالم نیستید. علاوه بر این، چرخاندن چشم ها نوعی بی ادبی است.

عدم تمایل به ازدواج به دلیل اینکه هنوز رابطه قبلی خود را به پایان نرسانده اید

گاهی اوقات جدایی و ترک شریک زندگی بسیار دشوار است. شاید احساس اشتیاق و شکست در عشق دردناکتر از آن چیزی باشد که تصور می کردید. ازدواج مجدد یا شروع یک رابطه جدید در حالی که در دوران بهبودی روحی و روانی هستید اغلب می تواند منجر به یک رابطه عاشقانه شکست خورده دیگر شود. پس صبور باش و خودت را دوست داشته باش. برای پشتیبانی با دیگران ارتباط برقرار کنید. انجام این کارها به شما کمک می کند تا با غم خود کنار بیایید و شما را برای شروع یک رابطه یا ازدواج مجدد آماده کنید.

عدم تمایل به ازدواج به دلیل اینکه آنها برای شما مناسب نیستند

قرار گذاشتن، لذت بردن و عاشق شدن در یک رابطه آسان است. اما آیا واقعاً این شخصی است که می خواهید با او رابطه ای پایدار برقرار کنید یا ازدواج پایداری داشته باشید؟ فرد می تواند او را در ازدواج خوشحال کند، این از نظر روانشناسی اساساً اشتباه است. به خاطر داشته باشید که در حال حاضر بیش از 7 میلیارد نفر روی کره زمین زندگی می کنند، من می توانم بگویم تعداد انگشت شماری از افراد هستند که از مسیر شما در زندگی عبور می کنند و همه آنها قطعاً برای شما افراد ایده آل خواهند بود. .

عدم علاقه به ازدواج زیرا از خودشیفتگی شدید رنج می برید

قرار گرفتن در یک رابطه عاشقانه به این معنی است که ما نه تنها به دنبال برآوردن نیازهای خود هستیم، بلکه از نظر عاطفی نیز سرمایه گذاری و انگیزه داریم تا از طرف مقابل مراقبت کنیم. شاید شما از خودشیفتگی رنج می برید. دلایل زیادی برای احساس خودشیفتگی وجود دارد.
شاید شما در زندگی آزاد هستید یا از سوی افراد خوش فکر به شما گفته شده که شما “مهمترین فرد زندگی” هستید. و اکنون همه چیز به شما بستگی دارد. اگر اینطور است، احتمالاً واقعاً آماده نیستید که با شخص دیگری رابطه برقرار کنید.

هدف از ازدواج از نظر روانشناسی

عدم تمایل به ازدواج به دلیل اعتیاد

یک راه مطمئن برای اینکه بدانید هنوز آماده ازدواج یا شروع یک رابطه جدی نیستید، اعتیاد شما به مواد مخدر، الکل یا مواد مخدر است. این توانایی شما را برای عملکرد در خانه، محل کار، موقعیت های اجتماعی یا مدرسه افزایش می دهد. ، احتمالاً به هر دلیلی در حال خوددرمانی هستید و در اسرع وقت از یک مشاور ترک اعتیاد کمک می گیرید.
تلاش برای حفظ رابطه یا تصمیم به ازدواج وقتی معتاد هستید، مانند تلاش برای شنا کردن بر خلاف جریان است. این شما را حتی بیشتر در دریا فرو می برد.

مرتبط:  چرا باید موقع عمل ناشتا باشیم

عدم انگیزه برای ازدواج به دلیل ترس

وقتی صحبت از یک ازدواج موفق و شروع یک رابطه پایدار می شود، همه ما امیدها، رویاها و رویاهای روشنی در ذهن داریم. از طرفی ترس از ازدواج و رابطه را احساس می کنیم که اساساً احساساتی طبیعی هستند.
از دلایل ترس از ازدواج می توان به ترس از شکست در عشق، ترس از دست دادن عزیزان، خواسته ها یا ترس از نداشتن همسر اشاره کرد. احساس خوب در مورد عشق ارتباط. گاهی ترس از ازدواج و شروع رابطه ما را مضطرب و نگران می کند و توانایی ایجاد رابطه، حفظ رابطه و پیشرفت در رابطه را از ما می گیرد. در واقعیت، هیچ چیز وجود ندارد. در عوض، وقت بگذارید و از خانواده و دوستان کمک بگیرید تا بفهمید چرا ترس شما را از ازدواج و شروع یک رابطه جدی باز می دارد.

دلیل اینکه انگیزه ازدواج ندارم

اگر متوجه شدید که آخرین فرد در خانواده یا گروه دوستانتان هستید که ازدواج نکرده‌اید، ممکن است احساس کنید موظف هستید ازدواج کنید. فشار همسالان و عزیزان برای تصمیم گیری برای ازدواج هرگز ایده خوبی نیست و مطمئناً به بهبود روابط یا موفقیت ازدواج کمک نمی کند. بزرگترین درس این است که در دوران دوستی قبل از ازدواج راحت باشید و خیلی به خودتان سخت نگیرید.
البته این بدان معنا نیست که در جلسات قبل از نامزدتان شخصیت یا انتظارات، اهداف، ارزش‌های نامزدتان را پیدا نکنید. عروسی یا نامزدی و استانداردهای ازدواج خود را نادیده بگیرید.
گاهی اوقات در یک رابطه عاشق می شویم، گرفتار احساسات، عشق بازی، وابستگی و وابستگی به عشق می شویم تا جایی که فراموش می کنیم هدفمان از شروع یک رابطه چیست. بدترین حالت، داشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج است که آنقدر به احساسات شما بستگی دارد و به شدت به احساسات شما بستگی دارد که تصمیم می گیرید بدون اینکه بدانید با کسی که شریک مناسبی برای شما نیست ازدواج کنید.

اینجاست که بسیاری از افرادی که بعد از ازدواج با همسرشان اختلاف دارند و برای کمک به مرکز مشاوره مراجعه می کنند این جمله را با خود تکرار می کنند: ای کاش قبل از ازدواج این نکات را می دانستم.
در پایان به عنوان فردی با بیست سال سابقه در زمینه مشاوره خانواده و ازدواج به شما جوانان توصیه می کنم اگر شرایط و زمان لازم برای ازدواج را ندارید در این تصمیم عجله نکنید تا زمانی که شرایط ازدواج (به ویژه آمادگی ذهنی و فکری) برای شما تضمین نمی شود. سپس مطمئناً پاداش صبر و امید خود را با شریک ایده آل خود جشن خواهید گرفت.

دلیل ازدواج نکردن دختران

من الان 19 ساله هستم، قبلا با مردی آشنا شدم و چندین سال با او رابطه داشتم، اما به دلیل عشق بدی که داشتم ادامه دادم. او اصرار داشت که من را رد کند، البته روی زندگی من و فرد مناسب برای من هم اصرار داشت. سعی کردم تمامش کنم، اما تمام نشد.

به هر حال یکی از آشنایان ما چند سال پیش به خواستگاری آمد. البته با پدر و مادرش آشنا نشدم و او را رد کردم و بعد از یک سال پدر آن آقایی که خشتگری من بود فوت کرد. به هر حال سعی کردم با پیام تسلیت و این جور چیزها به او نزدیک شوم و کم کم به من نزدیک شد و ابراز علاقه کردیم. او برگشت پیش من و من مدت زیادی از آن شخص جدا شدم اما او بعد از چند ماه برگشت و پیام داد و ابراز پشیمانی کرد و گفت که من را خیلی دوست دارد و به من قول داد و قسم خورد که مرا خوشحال کند. من قبول نکردم من نسبت به همه کمی بی حس شده بودم.

این اتفاق افتاد تا اینکه چند ماه بعد دوباره مردی را که دوستم بود دیدم و عاشقش شدم. به هر حال دوباره به من پیام داد و اصرار کرد که به او فرصت بدهم و من هم خیلی مقاومت کردم اما در نهایت تسلیم شدم و به او فرصت دادم. کم کم و با خانواده اش صحبت کردیم. منو وسط گذاشت و اومد جلو که کمکم کنه، مدام سعی میکردم باهاش ​​یه زندگی جدید بسازم، حداقل از حسش، مطمئنم حالم خیلی خوبه، چیزی از دست نمیده، ظاهرم خوب است، اما من هنوز در مورد او مطمئن نیستم، و در صورتی که او را دوست نداشته باشم یا خیلی جوان باشم، کاملاً از ازدواج می ترسم.

تقریبا یک هفته از آمدن هستگاری می گذرد، اولین بحث ها را انجام دادیم و به آنها چراغ سبز نشان دادیم و تا چند روز دیگر تاریخ آزمون را مشخص می کنند، اما من همچنان نگران و می ترسم، خیلی پسر خوبی است. ، او چیزی برای از دست دادن ندارد، شرایط و همه چیز عالی است، چه پول و چه کار. کلیم من را دوست دارد و به خاطر او خیلی مرا تحمل می کند، من راحت هستم، فقط نگران خودم هستم، زیرا من فردی وسواسی هستم و تصمیم گیری در کارهای کوچک برایم سخت است. نمی دانم در روزهای خوب و روزهای بد چه کنم، خدا به من بگو چه کنم تا از این وضعیت خلاص شوم و آرام شوم.

پاسخ مشاور به سوال دخترانی که تمایلی به ازدواج ندارند

همانطور که به درستی اشاره کردید، از روابط ناسالم گذشته آسیب دیده اید. تعادل عاطفی خود را از دست داده اید. طبیعی است که فرد پس از یک ضربه احساس عدم تعادل روانی کند. احساس سردرگمی می کند و نمی تواند تصمیم درستی برای زندگی آینده خود بگیرد.

شما به درستی نسبت به شرایط درونی خود آگاهی پیدا کرده اید و این نشان از مهارت خودآگاهی بالای شما دارد. گاهی انسان بعد از آسیب روحی حاصل از شکست عشقی، برای کاهش این استرس یا برای رهایی از افکار منفی شروع به برقراری روابط عاطفی جدیدی می کند که قطعا با شکست همراه است.پیشنهاد می کنم برای درمان ترس از ازدواج خود، قبل از شروع رابطه جدید یا تصمیم به ازدواج، برای مدتی بین شش ماه تا یک سال تنها باشید، روی رشد فردی خود کار کنید، از زندگی تنهایی لذت ببرید. وقتی در تنهایی خود شاد بودید و به این قدرت درونی رسیدید که می توان در تنهایی نیز احساس خوشبختی و استقلال کرد، آنگاه می توانید در انتخاب همسر شایسته خود درست تصمیم بگیرید.

شما در حال حاضر از نظر عاطفی نامتعادل هستید، احساس بی کفایتی می کنید، خوشبختی خود را وابسته به بودن با شریک زندگی خود می بینید و این یک طرز فکر سمی است.

منبع: www.mindbodygreen.com

این فکر که یه روز یکی بخواد بیاد تو زندگیم عذابم میده، اینکه قراره وارد رابطه بشم دردناکه، میخوام بمیرم که خواستگار اومد.

میشه به من کمک کنید ؟ چرا من اینجوری هستم برای بهتر شدن باید چیکار کنم؟

[تعداد: 703 میانگین: 2.2/5]

چرا ازدواج می کنیم و دلایل و هدف چیست؟

امروزه با گسترش تقاضاهای نسل جوان، نیازها و آرزوهای جوانان و اهداف آنان در ازدواج نیز دستخوش تغییرات فاحشی شده است.

جوانان امروزی برای ازدواج و پذیرش مسئولیت آن نیاز به دلایل و منطق قوی تری نسبت به والدین خود دارند.

چرا باید ازدواج کنم سوالی است که همه ما در زندگی با آن روبرو هستیم.

هرکسی در زندگی خود بالاخره به این نقطه می رسد که تغییر بزرگی در زندگی خود ایجاد کند و از دنیای مجردی به سمت ازدواج حرکت کند.

مرتبط:  چطور بک آپ واتس آپ استفاده کنیم

اما گاه برخی از افراد نیاز به دلیل و توضیح در این زمینه دارند تا با دید بازتر و تفکر آزادتر این انتخاب مهم و سرنوشت ساز را انجام دهند.

ازدواج ما را خوشحال می کند

یک مطالعه نشان داد که افراد متاهل بسیار شادتر از افراد مجرد هستند.

مارتین سلیگمن، روانشناس برجسته در دانشگاه پنسیلوانیا، می گوید:

ازدواج بیش از هر پیوند دیگری بین افراد در خوشبختی آنها نقش دارد.

او معتقد است که ازدواج چیزی است که به زندگی معنا می بخشد، او می گوید که خوشبخت ترین مردم دنیا کسانی هستند که ازدواج کرده اند. بر اساس شواهد موجود و نظر کارشناسان، 2 عاملی که بیشترین نقش را در خوشبختی همه افراد روی کره زمین دارند عبارتند از:

ایمان به خدا

ازدواج.

وقتی ازدواج می کنیم رابطه خود را با فردی که دوستش داریم دائمی می کنیم.

این می تواند ما را از استرس و فشار یک رابطه عاشقانه نجات دهد. با ازدواج، رابطه ما قوی تر از آنچه هست می شود و دیگر نباید از از دست دادن آن ترس داشته باشیم.

یکی از دلایل این آرامش عشق است.

قدرت عشق به ما آرامش بی نظیری می دهد که در کمتر جایی می توانیم آن را پیدا کنیم.

با سلامتی ازدواج کنید تا در سلامت بمانید

علاوه بر این، یک مطالعه دیگر نشان داد که رابطه خوب با همسر، سیستم دفاعی بدن را به میزان قابل توجهی تقویت می کند و حتی زخم های افرادی که رابطه خوبی با همسر خود دارند، زودتر خوب می شود.

نقش ازدواج در سلامت روان نیز به همین میزان ثابت شده است.

نتایج یکی از این مطالعات بسیار جالب است: افراد متاهل درصد کمتری از افراد بستری شده در بیمارستان های روانپزشکی را تشکیل می دهند.

بیشترین تعداد این بیماران مربوط به کسانی است که در روابط خود شکست خورده و از همسر خود جدا شده اند.

یک ازدواج سالم می تواند از ابتلا به بسیاری از مشکلات روانی از جمله افسردگی جلوگیری کند.

ازدواج وضعیت ما را بهتر می کند

میانگین درآمد سالانه افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد است.

برخی از مطالعات نشان می دهد که درآمد مردان متاهل تا سه برابر بیشتر از همتایان مجرد خود است.

یکی از جالب‌ترین تحقیقات که در سال 2004 در مجله Psychologist Perspectives منتشر شد، نشان داد که افراد متاهل 7 برابر بیشتر از افراد مجرد صاحب خانه هستند و افراد متاهل 80 درصد ثروت و سرمایه بیشتری نسبت به مجردها دارند. پس انداز هستند.

ازدواج به معنای شریک زندگی با فرد دیگری است و این شراکت نه تنها از نظر روانی و عاطفی، بلکه از نظر اقتصادی نیز رخ می دهد. وقتی زندگی خود را با کسی تقسیم می کنیم، به این معنی است که هزینه ها، تلاش ها و سرمایه های خود را به اشتراک می گذاریم.

ما عشق واقعی را در ازدواج تجربه می کنیم

در مطالعه ای که توسط کونتز در ایالات متحده منتشر شد، مشخص شد که مهمترین چیزی که از ازدواج انتظار می رود، عشق ورزیدن و دوست داشته شدن است.

در مطالعه دیگری، وقتی از افراد مجرد پرسیده شد که با ازدواج نکردن چه چیزی را از دست خواهند داد، 45 درصد از مردان و سه چهارم زنان گفتند عشق و دوستی.

باید بپذیریم که زندگی بدون عشق برای اکثر ما بی معنی است.

ازدواج معنای بیشتری به زندگی ما می دهد

مارک تواین می‌گوید: ازدواج دو خط شکسته را به هم پیوند می‌دهد، به دو زندگی بی‌هدف کار می‌دهد و قدرت هر یک را برای انجام آن کار دو چندان می‌کند.

این به دو طبیعت جستجوگر دلیلی برای زندگی می دهد. چیزی برای زندگی کردن

ازدواج باعث می شود هدفمندتر زندگی کنیم.

اگر قبل از ازدواج هنوز بچه مامان و بابا بودیم، الان زن کسی هستیم و به زودی ممکن است پدر یا مادر کسی شویم، یعنی زندگی ما از آن چیزی که بخواهیم سرسری آن را خرج کنیم، ارزشمندتر است. بعد از ازدواج، دیگر مال خودمان نیستیم.

اما ما هم متعلق به همسر و فرزندانمان هستیم. به همین دلیل است که باید بیشتر به زندگی خود فکر کنیم. مسئولیتی که ازدواج بر دوش انسان می گذارد ایجاب می کند که زودتر دور هم جمع شوند و آینده نگری بیشتری به خرج دهند.

سفر در مسیر زندگی با ازدواج دلپذیرتر می شود

اگر می خواهید به سینما یا پارک بروید، ترجیح می دهید با دوست مورد علاقه خود خوش بگذرانید یا تنها؟

اگر بخواهید برای انجام کاری مسافت طولانی را طی کنید چه؟

یا زمانی که می خواهید به یک سفر تفریحی بروید؟

اگر فرد سالمی هستید قطعا در هر سه مورد دوست خود را به تنهایی ترجیح می دهید.

در مورد زندگی هم همینطور است.

وقتی با کسی هستید که دوستش دارید، سفر زندگی برای شما لذت بخش تر می شود. شما در مواقع سخت به یکدیگر کمک می کنید و در لحظات شاد شادی خود را به اشتراک می گذارید.

ازدواج برای ما اعتبار ایجاد می کند

چه بپذیریم و چه نپذیریم متاهل ها در جامعه اعتبار بیشتری دارند. در محل کار بیشتر مورد پذیرش قرار می گیرند و در بین دوستان و آشنایان متاهلین نسبت به افراد مجرد از اعتماد و احترام بیشتری برخوردارند.

علاوه بر این، افراد متاهل مزایای بیشتری دریافت می کنند.

با ازدواج
جامعه بهتری خواهیم داشت

شاید این جمله که خانواده رکن اصلی جامعه است برای شما خیلی تکراری و کلیشه ای باشد.

اما از منظر اجتماعی، هدف اصلی ازدواج، فراهم آوردن مرکزی امن برای تربیت و معاشرت فرزندان است; وظیفه ای که خود جامعه نمی تواند آن را بر عهده بگیرد.

آدام اسمیت گفت: اولین نشانه تمدن بشری ازدواج و تشکیل خانواده است.

در جوامع غربی حتی پس از تجربه همه آزادی ها، به اولین نکته بازگشتند که ازدواج و تشکیل خانواده در داشتن جامعه ای سالم نقش حیاتی دارد.

این نتیجه از آنجا حاصل شد که معلوم شد هیچ ستونی از جامعه متمدن، نه آموزش و پرورش، نه دانشگاه و نه هیچ یک از آنها توانایی درونی کردن ارزش ها و ارائه آموزش و رفع نیازهای روانی و عاطفی را نداشته است. . بچه ها مثل خانواده تا کارآمد باشد.

ازدواج باعث می شود خودمان را بهتر بشناسیم

آیا شنیده اید که می گویند: مؤمن آیینه مؤمن است؟

در مورد زن می توان گفت: زن آیینه زن است.

افراد متاهل در سایه یک رابطه صمیمانه و صمیمانه و همچنین در شرایط جدید و مسئولیت های جدید می توانند خود را بهتر بشناسند و به نقاط ضعف و قوت خود پی ببرند.

البته، این فقط نقاط ضعفی نیست که در طول ازدواج برای ما آشکار می شود. برعکس، بسیاری از توانایی‌ها و قدرت‌هایی که در وجود ما نهفته بود و تا کنون شرایط ظهور را پیدا نکرده بود نیز برای ما آشکار می‌شود.

شاید قبل از ازدواج با افتخار فکر می کردید که از عهده خیلی چیزها برمی آیید یا به خیلی چیزها آگاه بودید، اما بعد از ازدواج که جای او بودید، متوجه شدید که کار به این سادگی نیست.

یا برعکس، شاید فکر نمی‌کردید وقتی ازدواج شما را در موقعیتی قرار می‌دهد که می‌توانید از پس بسیاری از چیزها برآیید.

ازدواج باعث رشد ما می شود

پس از ازدواج، مسئولیت های ما افزایش می یابد، انتظارات ما از خود و دیگران افزایش می یابد و بیشتر تلاش می کنیم.

این باعث می شود رشد کنیم و استعدادهای ما در بسیاری از زمینه ها شکوفا شود.

مرتبط:  چگونه با کم محلی برخورد کنیم

با ازدواج از همه مستقل می شویم و نقش های جدید همسر، داماد، پدر یا مادر باعث می شود خود را در موقعیت های بی شماری قرار دهیم و تجربیات زیادی کسب کنیم.

نقش هایی که هرگز بدون ازدواج نخواهیم شناخت

تجربه پدر یا مادر شدن یکی از تجربیات عمیق زندگی است که ازدواج به ما ارائه می دهد و به لطف آن وارد دنیای جدیدی می شویم.

به این ترتیب کم کم شخصیت ما گسترده تر و کاملتر می شود.

برای برخی از مردان و زنان، ازدواج یک قانون تثبیت کننده است. ازدواج برای این افراد نمادی از آغاز بلوغ فکری و تکامل است. به طوری که زندگی آنها فقط در سایه ازدواج معنا پیدا می کند.

برای سایر زنان و مردان، ازدواج تنها یک مقوله است که باید از سر گرفته شود.

به این معنا که چون دیگران در حال ازدواج هستند، آنها نیز باید ازدواج کنند.

به عبارت دیگر، ازدواج یک تشریفات اجتناب ناپذیر است.

به هر حال ازدواج یک تصمیم مهم و اساسی برای همه زن و مرد است که نه تنها سرنوشت آنها را رقم خواهد زد. برعکس باعث گسترش اعضای خانواده، بقای نسل و افزایش تعداد افراد جامعه می شود.

بنابراین بازتاب کلی هر ازدواج به طور مستقیم و غیرمستقیم به جامعه باز خواهد گشت.

با این توصیف، عجیب نیست که وقتی دختر و پسر تصمیم به ازدواج می گیرند، بسیار هیجان زده و نگران می شوند.

این هیجان و نگرانی از این است که آیا تصمیم گیری آنها درست و اصولی بوده و آیا فرد مورد نظرشان را در زندگی پیدا کرده اند؟

دلایل و هدف ازدواج:

دلایل ازدواج دختران و پسران را می توان به صورت زیر دسته بندی کرد:

بعضی ها می گویند ما ازدواج می کنیم چون همدیگر را دوست داریم.

یا اینکه دلیل ازدواجشان عشق به طرف مقابل است.

البته عشق نمی تواند و نباید تنها دلیل ازدواج باشد، اما عنصر مهم و اساسی برای ادامه زندگی مشترک و داشتن یک رابطه زناشویی سالم و موفق است.

ما ازدواج می کنیم تا تعهد بدهیم.

این جمله ای است که بسیاری از والدین، پسران و دختران به آن توجه می کنند. از نظر آنها ازدواج انسان را متعهد به زندگی و مسئولیت پذیری می کند.

برای برخی، ازدواج به دلیل دیگری صورت می گیرد. آنها زندگی مشترک را بخشی از فرهنگ می دانند و معتقدند که ازدواج جزء اساسی باورهای فرهنگی و مذهبی است و نقش اساسی در مجموعه ارزش های ذهنی افراد جامعه دارد.

برخی از افراد نیز فکر می کنند که فرد مورد نظر خود را یافته اند و معتقدند که آنها تضمین کننده خوشبختی آنها هستند.

به این ترتیب با ازدواج با او فکر می کنند به سعادت رسیده اند.

اما اگر فکر می کنید که باید ازدواج کنید فقط برای اینکه سایه کسی بالای سرتان باشد یا خودتان را در امان نگه دارید، اشتباه می کنید.

به عبارت دیگر نباید با این اهداف ازدواج کرد.

امنیت، امنیت مالی یا درآمد ناشی از تنهایی نمی تواند عاملی برای شادی در زندگی باشد.

بعضی ها فکر می کنند به هر حال باید ازدواج کنند، چون از تنهایی می ترسند.

اگر دلیل ازدواج شما همین است، باید گفت که بهتر است در یک کشوی کوچک بمانید تا اینکه تمام زندگی خود را در یک کمد بزرگ و بد انتخاب کنید.

بچه دار شدن از نظر برخی نیز دلیلی برای ازدواج است.

با وجود اینکه بچه دار شدن و بقای نسل یکی از مسائل محوری زندگی مشترک است، اما اگر فقط برای بچه دار شدن ازدواج کنید راه به جایی نخواهید برد، زیرا بچه ها در محیطی شاد و مناسب زندگی خواهند کرد. نیاز

آیا با ازدواج دروغین چنین امکانی از آنها سلب نمی شود؟

برای برخی خواب داماد شدن عروس را دلیل ازدواج می دانند و البته به این نکته توجه نمی کنند که این مراسم چند روز بیشتر طول نکشد. عروس یا داماد شدن تنها با هدف برگزاری مراسم عروسی طولانی نخواهد بود.

ازدواج خوب و سالم:

شاید شما و خانواده تان ده ها دلیل دیگر برای ازدواج داشته باشید.

نوع دلیل آنچنان مهم نیست، اما مهم این است که شما و همسر آینده تان به طور شفاف و صادقانه درباره دلایل ازدواج صحبت کرده اید و در نهایت مطمئن شوید که انگیزه ها و اهداف شما در زندگی مشترک یکی است. مسابقات.

وقتی صحبت از ازدواج می شود، سطح توقعات مهم نیست، بلکه مهم این است که هر دو نفر انتظارات و انتظارات مشترکی داشته باشند و هر دو نفر برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش مشترکی را آغاز کنند.

وقتی انتظارات دو طرف متفاوت باشد، یکی از این دو نفر همیشه ناامید خواهد شد.

البته باید گفت که انتظارات و دغدغه های زن و مرد تحت تاثیر عوامل زیادی است.

تجربه دوستان قدیمی، روابط خانوادگی و خانوادگی افراد، محیط رشد و بسیاری عوامل دیگر در این امر دخیل هستند و البته یادمان باشد که یکی از موثرترین عوامل در این حوزه خانواده قطعات است.

با این توضیحات، هر چه دختر و پسر صادقانه و صریح در مورد خود و احساسات خود صحبت کنند، در آینده بیشتر از یکدیگر حمایت خواهند کرد.

در این صورت اختلافشان روشن می شود، دلیل و راه می یابند; راه حل های بهتر و مناسب تری برای ادامه زندگی مشترک پیدا می کنند.

حقیقت این است که ازدواج خوب و سالم برای سلامتی مفید است، در حالی که ازدواج اشتباه و مشکل زا برای زن و مرد یک شکست کامل جسمی و روحی تلقی می شود.

همه از همسر آینده خود انتظار دارند که فردی سازگار با ارزش های مشابه آنها باشد و برای آنها شادی و نشاط به ارمغان بیاورد.

بنابراین بهتر است به انتخاب همسرتان بیشتر توجه کنید تا اینکه خانه و شغلی را انتخاب کنید و وقت و فکر و انرژی را صرف آن کنید.

خلاصه نهایی:

دلایل مختلفی برای ازدواج وجود دارد و ممکن است نظرات افراد متفاوت باشد. ما برای رسیدن به خوشبختی ازدواج می کنیم. زیرا طبق آمارهای موجود افراد متاهل نسبت به افراد مجرد شادتر هستند. ما ازدواج می کنیم تا سالم بمانیم، زیرا ازدواج و داشتن روابط خوب سیستم دفاعی بدن را تقویت می کند. ازدواج به قول خداوند در قرآن باعث افزایش روزی می شود. از طریق ازدواج، افراد وضعیت مالی بهتری پیدا می کنند. یکی دیگر از دلایل مهم ازدواج افراد، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است. علاوه بر این، ازدواج به زندگی معنا می بخشد و به مرور زمان زندگی با یک همراه دلپذیرتر می شود. ازدواج تا حد زیادی جامعه را از آسیب های اجتماعی محافظت می کند و به تثبیت آن کمک می کند. زیرا خانواده رکن اساسی هر جامعه است.

ازدواج باعث می شود که افراد خود را بشناسند، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند و بهتر با آنها کنار بیایند. با ازدواج، مسئولیت های زندگی افزایش می یابد، فرد تلاش بیشتری می کند و در نتیجه موفق می شود شخصیت خود را شکوفا کند. تجربیاتی در زندگی وجود دارد که تنها در سایه ازدواج به دست می آید، پذیرش نقش پدر و مادر تنها در ازدواج صورت می گیرد. البته شایان ذکر است که همه این اتفاقات مثبت زمانی رخ می دهد که ما یک ازدواج مناسب داشته باشیم.

نطر شما چی هست؟ چرا ازدواج میکنی؟ دلایل شما نسبت به گذشته چگونه تغییر کرده است؟

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا