چرا حر در مختارنامه نبود

مختار و سپاهش از جاده شط به طرف کوفه می رفتند. در ميانه راه، پليس ابن زياد راه را بستند و خواستار تسليم او شدند.

مختار تنها با وساطت ابن حارث به کوفه بازگشت. وقتی چشم ابن زیاد به مختار افتاد، با عصای خود ضربه شدیدی به صورت مختار زد، به طوری که یک چشمش زخمی شد. ابن زیاد کمی آرام گرفت و گفت: اگر امان بن حارث نبود گردنت را می زدم. و دستور داد مختار را به زندان بیندازند.

 

چرا مختار در کربلا نبود؟ گزیده ای از فیلم مختارنامه

زمان: 359 ثانیه (05:59)

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، سیروس کهوری نژاد بازیگر سینما و تلویزیون که تجربه حضور در سریال های مذهبی «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «ولایت عشق» و … را دارد. عقل سلیم» به تهیه کنندگی پویان هدایتی ساخته شد.

این بازیگر با اشاره به اینکه در سال 1342 در تهران به دنیا آمد و پدر و مادرش بندرعباسی بودند، خاطرات کودکی خود را از مراسم عزاداری امام حسین (ع) در ماه محرم بیان کرد: زنجیر زنی، نذری دادن، اجتماع مردم. نه به شکل امروزی، از آنچه از آن زمان به یاد دارم. آن زمان رقابت بین بچه ها بود که زنجیر بیشتری در دست بگیرند. عزاداری در آن زمان حال و هوای دیگری داشت و بسیار خوب بود.

این بازیگر تلویزیون در پاسخ به این سوال که آیا تا به حال به کربلا مشرف شده است یا خیر، گفت: شانس رفتن به کربلا را نداشتم اما زیارت های دیگری از جمله سوریه و مکه داشته ام. البته احساس می کنم در کربلا فضای دیگری حاکم است.

کهوری نژاد با تاکید بر اینکه هر لحظه می توان دل ها را به کربلا نزدیک کرد، تصریح کرد: برخی فکر می کنند فقط حضور فیزیکی مهم است اما اینطور نیست زیرا خیلی ها به کربلا سفر می کنند اما هیچ اتفاقی در زندگی شان نمی افتد که اینطور نیست. مفید به نظر من..

وی تاکید کرد: اگر حضور همیشگی امام حسین (ع) را در کنار خود احساس کنیم، فلسفه عاشورا در جان ما نفوذ می کند.

بازیگر «مختارنامه» در پاسخ به این سوال که اگر بخواهد امام حسین (ع) را در یک جمله تعریف کند چه خواهد گفت؟ گفت: می گویم امام حسین(ع) درخواست کننده بزرگی بود و در راه اجابت این خواسته و حق خود به شهادت رسید.

کهوری نژاد در ادامه با تاکید بر اینکه این روزها آرزو دارم امام حسین (ع) همه مردم جهان را از شر ویروس کرونا نجات دهد، درباره جایگاه این امام بزرگوار گفت: امام حسین (ع) عمدتاً در واقعه عاشورا تعریف می شود. و این تعریف باعث شد که باید جایگاه دیگری به آنها بدهیم. آنچه این امام را از بقیه معصومین بسیار متمایز می کند زنده نگه داشتن فرهنگ شهادت است.

وی در پاسخ به این سوال که اگر دوباره فیلمی در مورد واقعه کربلا ساخته شود چه کسانی علاقه مند به بازی در این نقش هستند، پاسخ داد: دوست دارم نقش حر بن یزید ریاحی را بازی کنم. ما در حال حاضر در جامعه ای زندگی می کنیم، به کارهایی که مردم در گذشته انجام داده اند اهمیت می دهیم و به ندرت همدیگر را می بخشیم، اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از آسیبی که لشکر دشمن به او وارد کرده می بخشد و این بخشش است که باعث شر می شود. در حد شهادت حاصل شود

بازیگر سریال «یوسف پیامبر» درباره نگاهش به گذشت و ایثار گفت: ایثار، شهادت و اتفاقات مترادف آن از ارزش های پایدار است. بخشش دهنده را بزرگ می کند و بزرگترین هدیه ای است که یک فرد می تواند به دیگران بدهد.

کهوری نژاد درباره وقف نیز گفت: شاید بسیاری از نزدیکان تاریخ و ارزش کلمه ای مانند وقف را ندانند اما اگر کمی فکر کنند متوجه می شوند که وقف نیز نوعی موهبت است که اثر آن برای همیشه ماندگار است.

مرتبط:  چطور از بلاکی واتساپ خارج شویم

وی در ادامه سخنان خود خطاب به مالکان گفت: همه ما از مشکلات اقتصادی به وجود آمده در کشور آگاه هستیم. بسیاری از مردم خانه دار بودند و اکنون خانه های خود را از دست داده اند. به نظر من هرکسی که خانه دارد باید خود را جای مستاجران بگذارد تا وضعیت او را بفهمد. اگر صاحبخانه از مستأجر خود پول کمتری بخواهد، مثل این است که وقف کرده است.

کهوری نژاد در پایان درباره زحمات کادر پزشکی در این ایام کرونا گفت: به نظر من وقتی خداوند عقل و عشق را در بین انسان ها قرار داد، حامیان سلامت سهم بیشتری داشتند و این چیزی است که این روزها کادر پزشکی را به حرکت درآورده است. در تلاش برای مبارزه با این بیماری است.

انتهای پیام/

به گزارش فوری، سریال مختارنامه دوباره از تلویزیون در حال پخش است. با نزدیک شدن به قسمت های پایانی این مجموعه تلویزیونی مهم، شاید سوالات زیادی به ذهن مخاطبان خاصی خطور کرده باشد و آنها را درگیر خود کرده باشد. مختارنامه مبارزه زبیریان با مختار و مرگ او را تا پایان به تصویر می کشد، اما پس از آن چه می شود؟ در نهایت سرنوشت دشمنان مختار و برخی از دوستانش چه می شود؟ سریال داوود میرباقری درباره سرنوشت برخی شخصیت ها سکوت کرده است. بد نیست در این گزارش به سرنوشت این افراد اشاره کنیم:

مصعب بن زبیر

مصعب پس از خلافت برادرش در مکه، به فلسطین تحت کنترل امویان حمله کرد، اما موفق نشد. سپس به مقام فرمانداری بصره رسید که از سال 686 تا 691 میلادی به طول انجامید. وی در سال 687 میلادی با مختار جنگید و پس از شکست تمام عراق را تحت کنترل خود درآورد. عبدالله به دلیل سیاست های مصعب او را از سمت استانداری عراق برکنار کرد اما پس از مدتی دوباره این سمت را به وی سپرد. پس از چهار سال در جنگ دیرالجثالیک توسط نیروهای اموی به فرماندهی عبدالملک مروان شکست خورد و کشته شد. او هنگام مرگ 44 سال داشت.

عبدالله زبیر

عبدالملک پس از تقویت اقتدار بنی امیه در عراق، یکی از فرماندهان خود به نام «حجاج بن یوسف» را برای حذف ابن زبیر به حجاز فرستاد. حجاج شش ماه مکه را محاصره کرد و با منجنیق آن را بست تا اینکه اکثر رزمندگان ابن زبیر و پسرانش خبیب و حمزه تسلیم شدند و استغفار کردند. ابن زبیر گیج شده به توصیه مادرش به میدان جنگ رفت و سرانجام در سال 692 میلادی کشته شد.

حجاج دستور داد جسد ابن زبیر را مصلوب کنند و جسد او در آنجا ماند تا اینکه عبدالملک به مادر ابن زبیر اجازه دفن او را داد. پیکر او را در خانه مادربزرگ پدری اش صفیه در مدینه به خاک سپردند.

جعفر بن زبیر

گزارش دقیقی از سرنوشت وی نداریم. جعفر احتمالاً یا در جنگ دیرالجثلیک در عراق کشته شده یا در مکه با عبدالله زبیر کشته شده است.

عبیدالله بن حر

هنگامی که مصعب بن زبیر تصمیم گرفت با مختار ثقفی بجنگد، عبیدالله به او پیوست و در جنگ با مختار ثقفی در لشکر مصعب بود. اما مصعب از او ترسید و او را زندانی کرد. پس از مدتی عبیدالله با وساطت عده ای آزاد شد و به جمع آوری سپاه و جمع آوری سیصد رزمنده پرداخت. پس از تکریت به کوفه حمله کرد و کار را بر مصعب بن زبیر سخت کرد. سرانجام عده ای از سپاهیانش متفرق شدند و او از ترس دستگیری خود را به فرات انداخت و غرق شد.

مهلب

مهلب پس از جنگ مختار از سپاه مصعب جدا شد و مصعب ابراهیم بن مالک اشتر را به جای او نصب کرد. پس از شکست مصعب و نابودی لشکریانش، مهلب با بنی امیه بیعت کرد و در خراسان والی حجاج بن یوسف شد. پس از مرگ او پسرش یزید بن مهلب که فردی ظالم و خونخوار بود والی خراسان شد.

مرتبط:  چرا تنفس با بینی بهتر است کلاس چهارم

شبث بن ربیع

برخی می گویند که او توسط ابن حر کشته شد (همانطور که در سریال نشان داده شده است)، اما این روایت چندان محکمی نیست. اکثر مورخان معتقدند پس از آنکه حجاج بن یوسف مصعب بن زبیر را شکست داد، شباط نزد مروانیان رفت و با آنان صلح کرد و سرانجام در 80 سال قمری در زمان حکومت حجاج بن یوسف در کوفه درگذشت.

بن حجاج زبیدی

عمرو بن حجاج از شرکت کنندگان در فاجعه کربلا و نیز از مخالفان قیام مختار بود و از یاران ابن مطیع در جنگ عبدالله بن مطیع و مختار بود. او در روز شکست شورشیان از مختار ناپدید شد. مختار خانه او را ویران کرد و اموالش را مصادره کرد. بر سر سرنوشت او اختلاف است. دینوری گفت که به بصره رفت، اما از ترس سرزنش شدن توسط مردم به سراف رفت. به گفته بالاذری فرار کرد و در نهایت از تشنگی جان سپرد. می گویند وقتی سپاهیان مختار به او رسیدند، همچنان رمقی در بدنش بود و سرش را بریدند. طبری و ابن اثیر گفتند که او به وقصه و شرف رفت و دیگر از او خبری نیست.

پسر مطیع

در قیام مختار، عبدالله بن موطی والی کوفه بود و به همین دلیل از جانب آل زبیر در برابر لشکر مختار ایستاد. در این جنگ یاران مختار شهر ابن مطیعی را گرفتند و به تصرف خود درآوردند و مختار او را بیرون کرد. به مکه بازگشت. در حمله حجاج بن یوسف به مکه، ابن مطیع به همراه عبدالله بن زبیر کشته شد و سرهای آنان به شام ​​فرستاده شد.

ابراهیم مالک اشتر

ابراهیم به کمک مختار نیامد و در موصل ماند. پس از شکست مختار با مصعب بیعت کرد; در همان زمان عبدالملک مروان نیز به او پیشنهاد دوستی داد، اما او نپذیرفت. چهار سال بعد، ابراهیم در جنگ دیرالجثالیک هنگام جنگ برای زبیری توسط سپاهیان بنی امیه کشته شد و جسد او را سوزاندند.

عبدالله عمر

عبدالله عمر به دستور حجاج بن یوسف در مراسم حج در سال 74 هجری قمری کشته شد. او 86 سال داشت و به گفته برخی در هنگام مرگ 84 سال داشت. علت این اقدام حجاج خشم او نسبت به عبدالله بود که او را به نماز امر کرده بود و در این بین با هم نزاع کردند. هنگامی که عبدالله مریض و در خانه بود به دلیل ضربه ای که به او وارد شد، حجاج به ملاقات او رفت و عبدالله در آن جلسه به او خبر داد که می دانست ترور از سوی او بوده است، اما حجاج این موضوع را انکار کرد.

فرزندان مختار

از سرنوشت نائله دختر مختار اطلاعی نداریم. از سرنوشت ثابت، مادرش ناریه و حتی مادر مختار خبری به ما نرسیده است.

زیدة بن قدامه

زیده پس از پیروزی زبیری و مرگ مختار به عبدالملک مروان پیوست و با مصعب بن زبیر جنگید و او را به انتقام کشتن مختار در جنگ دیرالجثالیک کشت. سرانجام حجاج بن یوسف (فرماندار کوفه و عامل عبدالملک) او را با فرماندهی 1000 نفر برای جنگ با حر بن شبیب الخری به رودبار فرستاد و پس از جنگی سخت در آنجا کشته شد در حالی که یارانش او را محاصره کردند. .

بن حارث

عمرو بن حارث پس از شهادت امام حسین (ع) و یارانش در خدمت بنی امیه بود. پس از مرگ یزید و در پی قیام توابین، از کوفه اخراج شد. پس از مرگ مصعب بن زبیر و حکومت عبدالملک بن مروان بر عراق، در غیاب والیان آن شهر زمام امور کوفه را بر عهده داشت. سرانجام عمرو بن حارث در کوفه درگذشت.

منبع: آخرین خبر

38

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا