چرا با تسخیر لانه جاسوسی دشمنی با آمریکا را شروع کردیم

فواد ایزدی گفت: چه قبل از پیروزی انقلاب و چه در فاصله زمانی پیروزی انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی، آمریکایی ها از هر فرصتی علیه مردم ایران استفاده کردند. آنها از چند روش برای حمله به دولت جوان جمهوری اسلامی استفاده کردند و این خلاف واقعیت تاریخی است که هرکسی بخواهد شروع دشمنی آمریکا با مردم ایران را بعد از تسخیر لانه جاسوسی بداند.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی; یکی از بینندگان بخش «شما می‌پرسید» سؤالی درباره پیشینه دشمنی آمریکا با ایران مطرح کرد. این حضار پرسیدند: آیا دشمنی آمریکا با ایران پس از تسخیر مخفیگاه جاسوسی آغاز شد؟

فواد یزدی پژوهشگر روابط بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال گفت: پاسخ به این سوال بسیار ساده است، زیرا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ شاهد کودتای 28 مرداد 1332 هستیم که آمریکا و انگلیس مشترکاً آن را مهندسی و اجرا کردند.

منبع: https://takgram.com

وی با بیان اینکه نتیجه سرنگونی دولت مصدق تثبیت سال ها دیکتاتوری شاه بود، ادامه داد: این نشان می دهد که دشمنی آمریکا با ایران پیشینه تاریخی دارد و به کودتای ایران بازمی گردد. 28 مرداد 1332.

این استاد دانشگاه افزود: در آن زمان بهانه های زیادی برای عقب نشینی مصدق وجود نداشت، زیرا مصدق نه با حزب الله مرتبط بود، نه موشک بالستیک داشت و نه تفکر اسلامی داشت، بلکه یک حکومت ملی بود. اما آمریکایی ها حتی مصدق را با این ویژگی ها تحمل نکردند و نشان می دهد که دشمنی آمریکا با مردم ایران ریشه دارد.

یزیدی با اشاره به بدعهدی های آمریکا قبل از تسخیر لانه جاسوسی، یادآور شد: آمریکایی ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فرصت را پیدا کردند که اشتباهاتی را که در زمان شاه علیه مردم ایران انجام دادند، جبران کنند. حتی برخی از افراد در نظام حکومتی آمریکا معتقد بودند که فرصتی برای جبران وجود دارد و آمریکا باید از این فرصت استفاده کند.

وی ضمن بیان داستان ادامه داد: سایروس ونس در آن زمان وزیر امور خارجه آمریکا بود. قبل از سرنگونی رژیم شاه، تحلیل او این بود که بر اساس منافع آمریکا، باید نوعی سازش با حکومتی که قرار است جایگزین رژیم پهلوی در ایران شود، صورت گیرد. در مقابل این دیدگاه، زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، معتقد بود که اگر حمایت آمریکا از شاه از بین برود یا تضعیف شود، پیام بسیار بدی برای همه متحدان کشور، یعنی آمریکا در جهان، خواهد داشت. و با این توجیه تحلیل برژینسکی این بود که تا آخرین لحظه باید از شاه حمایت کرد. در اختلاف برژینسکی و ونس، کارتر نظر برژینسکی را پذیرفت و از این رو دولت آمریکا تا آخرین لحظه از دولت شاه حمایت کرد.

یزیدی با اشاره به اختلاف نظر سیاستمداران آمریکایی بر سر نوع تعامل با جمهوری اسلامی افزود: پس از سرنگونی شاه همچنان در اتاق فکر سیاست خارجی آمریکا درباره نحوه تعامل با رژیم جدید اختلاف نظر وجود داشت. . وزیر امور خارجه آمریکا ونس فکر می کرد که باید نوعی تعامل با دولت جدید ایران وجود داشته باشد و برژینسکی فکر می کرد که باید با دولت برخورد کرد و محدود کرد. او همچنین معتقد بود که باید به شاه اجازه ورود به آمریکا داده شود و در این مورد بحث کردند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در همان زمان مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا فردی به نام هنری پرکات بود که از سوی وزارت امور خارجه برای بررسی عواقب آمریکا به تهران اعزام شد. اجازه دادن به شاه برای ورود به خاک آمریکا. در این زمان سفارت آمریکا تأسیس می شود و هنری پرکت به آنجا می رود. در آن زمان دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه ایران بود و در جلسه ای که انجام شد یزدی به آنها هشدار داد که نگذارید شاه به آمریکا برود. اما پارکت این بحث را مطرح می کند که ما می خواهیم به شاه اجازه ورود به آمریکا را بدهیم. دکتر یزدی پیشنهاد می کند که آقای پرکت با آیت الله بهشتی ملاقات کنند و در این مورد با ایشان صحبت کنند.

فواد ایزدی با اشاره به دیدار رئیس دفتر ایران در وزارت امور خارجه آمریکا با آیت الله بهشتی ادامه داد: طرف آمریکایی با آیت الله بهشتی نیز دیدار دارد. آیت الله بهشتی هم به مردم آمریکا همین را می گوید: نگذارید شاه به آمریکا برود چون عواقب بدی دارد.

این استاد دانشگاه اقدام آمریکا برای پناه دادن به شاه فراری را نمونه دیگری از دشمنی آمریکا با مردم ایران دانست و گفت: هنری پارکت به سفارت آمریکا رفته و تلکسی به واشنگتن می فرستد و اعلام می کند که برآوردش این است که اگر شاه وارد آمریکا شود، سفارت آمریکا او در تهران سقوط می کند، اما کارتر همچنان بر موضع خود پافشاری می کند و اجازه می دهد شاه وارد آمریکا شود و پس از آن آمریکایی سفارت اسیر می شود.

وی در پایان با اشاره به اینکه شرارت های آمریکا علیه مردم ایران ریشه دارد و مربوط به سال های بعد از پیروزی انقلاب نیست، یادآور شد: چه قبل از پیروزی انقلاب و چه در فاصله زمانی بین پیروزی انقلاب و انقلاب. با تسخیر لانه جاسوسی، آمریکایی ها از هر فرصتی علیه مردم استفاده کردند. آنها از چند روش برای حمله به دولت جوان جمهوری اسلامی استفاده کردند و این خلاف واقعیت تاریخی است که هرکسی بخواهد شروع دشمنی آمریکا با مردم ایران را بعد از تسخیر لانه جاسوسی بداند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم ، کمتر از یک سال پس از انقلاب مردم ایران، درگیری ایران و آمریکا با تسخیر سفارت، آمریکایی در ایران و گروگانگیری دیپلمات هایش وارد مرحله جدی تری شد. از آن زمان، رابطه نزدیکی بین مسئله تقابل دو کشور و ماجرای تسخیر سفارت برقرار شد. این موضوع به موازات تقویت گفتمان کاهش تنش با آمریکا توسط جریان‌های سیاسی خاص ایران در دوره‌های مختلف، مشروعیت اشغال سفارت آمریکا را زیر سؤال برد و زیر سؤال برد. اما واقعیت تسخیر سفارت آمریکا چیست؟

مرتبط:  چرا طارمی در بازی با لاتزیو نیمکت نشین شد

یکی از ابهامات مطرح شده درباره اشغال سفارت آمریکا، نقض مبانی قانونی اقدام انقلابی دانشجویان پیرو خط امام است. سوالی که مطرح می شود این است که بر چه اساسی کشوری حق دارد سفارت کشور دیگری را تصرف کند و دیپلمات هایش را گروگان بگیرد؟ آیا این خلاف قوانین بین المللی نیست؟

پاسخ به این سوال از دیدگاه یک وکیل آمریکایی قابل تامل است. «فرانسیس آنتونی بویل» استاد دانشکده حقوق دانشگاه ایلینویز می‌گوید: «دستگیری و زندانی کردن دیپلمات‌های آمریکایی بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، حق قانونی ایران برای دفاع از خود بود.

این استاد دانشگاه آمریکایی، حمایت دولت کارتر از شاه را دلیل اصلی تسخیر سفارت آمریکا می داند و می گوید: گروگان گیری ایران با دستگیری دیپلمات های آمریکایی در 4 نوامبر 1979 آغاز نشد، بلکه تصمیم کارتر بود. پذیرش شاه برای معالجه که امکاناتش در جاهای دیگر هم موجود بود باعث این بحران شد… در حالی که رئیس جمهور آمریکا عامل اصلی بحران در وهله اول، چارچوب قانونی، نیروهای سیاسی است. یا محدودیت نظامی نمی تواند از بروز بحران جدی در روابط با سایر کشورها جلوگیری کند.

ترس انقلابیون از اینکه آمریکا با پناه دادن به شاه، بار دیگر تجربه کودتا علیه ایران را تجدید کند، نکته دیگری است که آنتونی بویل به آن اشاره می کند. وی می گوید با دستگیری دیپلمات های آمریکایی، دانشجویان ایرانی دست به اقدامی پیشگیرانه زدند تا آمریکا با کودتای دیگر نتایج انقلاب مردم ایران را هدر ندهد.

چرا گروگان؟

سوال دیگری که مطرح می شود این است که چرا دانشجویان پس از ورود به سفارت آمریکا گروگان گرفتند؟ آیا نمی شد آرام تر رفتار کرد؟

در سال 1368 محمد موسوی خوئینی ها که با تعدادی از دانشجویانی که در آن زمان به لانه جاسوسی آمریکا هجوم برده بودند، ارتباط نزدیک داشت، در پاسخ به این سوال:

می گویند گروگان گیری کار بدی بود… سوال اینجاست که چرا آمریکایی ها با دانشجویان طوری رفتار کردند که مجبور به گروگان گیری شدند؟ چرا درها را به روی دانشجویان باز نکردند و از آنها استقبال نکردند؟ بنابراین آنها می توانند با دولت تماس بگیرند و مشکل را حل کنند. دلیل اصلی رفتن دانشجویان برای گروگان گیری رفتار خود آمریکایی ها بود.

خوئینی ها ورود دانش آموزان به لانه جاسوسی را امری طبیعی و مشابه آن در بسیاری از نقاط جهان می دانند. وی در همین زمینه می‌گوید: گروگان‌گیری ناشی از واکنش نامتناسب آمریکایی‌ها بود و از آن لحظه تصمیم‌گیرنده مردم بودند نه دانشجویان. حالا من نمی دانم چه کسی می تواند احساسات و وجدان عمومی یک ملت را محکوم کند؟

آیا با گروگان ها با خشونت رفتار شد؟

نوع برخورد با کارگران اسیر شده سفارت یکی از موضوعاتی است که آمریکایی ها پس از آزادی کارکنان سفارت خود در ایران در مورد آن تردید کرده اند.

عبدالحسین روح‌الامینی یکی از دانشجویان اشغالگر سفارت آمریکا می‌گوید:

“کدام گروگان آزادی عمل دارد؟” آمریکایی ها در داخل سفارت فروشگاهی داشتند که چندین ماه، حتی یک سال، همه از آمریکا لوازم داشت. حتی آشپزی که در آن 444 روز برای آمریکایی ها آشپزی می کرد، همان آشپزی بود که قبل از اشغال لانه برای آنها غذا درست می کرد.

وضعیت زندگی آمریکایی ها و رژیم غذایی آنها به مدت 444 روز بهتر از دانشجویان بود. زنان و سیاه پوستان نیز به نشانه حسن نیت دانش آموزان در همان ابتدای تسخیر لانه آزاد شدند. برگزاری جشن های کریسمس برای آمریکایی ها رایگان بود و حتی بالاترین مقام های شورای انقلاب هم به دیدن آن می آمدند.

آیا سفارتخانه های کشور دیپلماسی نمی کنند؟ چرا حرفه؟

مخالفان اشغال سفارت آمریکا مدعی هستند که سفارت آمریکا در ایران نیز مانند سایر سفارتخانه ها به امور دیپلماتیک مشغول بوده و جنبش دانشجویی علیه آن اساساً غیرضروری بوده است.

اما پس از تسخیر سفارت توسط دانشجویان، اسنادی کشف شد که نشان می‌دهد سفارت آمریکا در ایران مرکز امور دیپلماتیک نیست، بلکه پوششی برای فعالیت‌های جاسوسی آمریکا علیه ایران بوده است. اگرچه کارکنان سفارت، قبل از ورود دانشجویان به سفارت، بسیاری از مدارک را با دستگاه های مخصوص مرتب می کنند، اما ورود به موقع دانشجویان به سفارت منجر به کشف برخی اسناد جاسوسی از ایران می شود.

فرانسیس آنتونی بویل، که خود استاد دانشگاه آمریکایی است، درباره نقش سفارت آمریکا در جاسوسی علیه ایران گفت: «اینکه سفارت آمریکا در تهران در فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی گسترده‌ای که افسران اطلاعاتی آمریکا تحت عنوان آنها انجام می‌دادند، غیرقابل انکار است. عنوان دیپلمات ها . زیرا سفارت منبع اصلی راهنمایی در مورد مسائل اطلاعاتی و امنیتی آمریکا بوده است.

آیا تسخیر سفارت آمریکا فقط تصمیم چند دانشجو بود؟

روح الامینی در این باره می گوید: «این حرکت یک حرکت طبیعی و جوشیده از درون نخبگان انقلابی دانشجویی بود، یک حرکت چهار پنج نفره نبود، بلکه بیش از 200 نفر در آنجا موافق بودند و حرکت عظیمی انجام دادند. ایده اولیه. ممکن است از افراد معدودی آمده باشد، اما جنبش انقلابی از طیف وسیعی از دانشجویان به‌طور طبیعی و شگفت‌آور برخاسته است.

توصیف موسوی از اشغال سفارت آمریکا نشان می دهد که دانشجویان پیرو خط امام در اقدامات خود تنها نبودند.

«…بلافاصله و با سرعت رعد و برق، این خبر چنان در شهر تهران پیچید که انگار هرکس آن را شنیده بود به آنجا آمد… اینجا دیگر دانش آموزان بازی نمی کردند، مردم بودند که اجازه ندادند. هر قدرت و اختیاری که تصمیم بگیرد در مورد این حادثه چه باید بکند… مردم دیگ غذا آورده بودند و آرزو می کردند و به مردم غذا می دادند، هیچ نقشی در این امور نداشتند، دولت اگر می توانست مردم را بیرون می کرد، چه برسد به اینکه به آنها بدهد. شام و ناهار از صحنه پس از ورود به لانه و اشغال آن، این مردم ایران بودند که حمایتشان بسیار گسترده بود، مثلاً جمعیتی از کرمانشاه پیاده راهپیمایی کردند و برای اعلام حمایت به جلوی سفارت آمریکا آمدند.

مرتبط:  چرا از انار به عنوان میوه بهشتی یاد شده

آیا از تحویل گرفتن سفارت پشیمان هستید؟

ابراز تاسف برخی از فاتحان لانه جاسوسی در سالهای اخیر این سوال را ایجاد کرده است که آیا دانشجویان دیروز از عملکرد خود در ابتدای انقلاب امروز پشیمان هستند؟

عبدالحسین روح الامینی در این باره می گوید:

ممکن است امروز پس از سی سال افراد مواضع متفاوتی داشته باشند یا نظراتشان تغییر کرده باشد و در نتیجه استدلال های دیگری را مطرح کنند که البته نادر است. بر فراز لانه جاسوسی با هم ملاقات می کنند، البته تعدادی از آنها در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده اند و در این جلسه رای داده می شود که یکی از شما با تصاحب لانه جاسوسی از کاری که انجام داده پشیمان می شود و اگر همین وضعیت پیش بیاید. امروز دوباره همچین کاری میکنی یا نه جواب واضحی میدن… من ندیدم هیچ کدوم از دانش آموزانی که در تسخیر لانه جاسوسی شرکت کرده بودن هیچ ابراز پشیمانی از کار اون موقع نکردن. آن افتخار را به اشتراک گذاشتند، من آن را ندیدم.

تسخیر سفارت آمریکا، اقدامی بی نتیجه؟

در تحلیل تسخیر سفارت آمریکا، برخی کارشناسان با نگاهی گسترده به ابعاد حادثه، آن را اقدامی ضروری برای معرفی ابعاد و پیام های انقلاب اسلامی در جهان می دانند.

آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی می گوید:

«گام دوم انتشار انقلاب ما بود؛ آیا این انقلاب از مرزهای ما می گذرد؟ عده ای به شدت مقاومت کردند، گفتند که شما انقلاب کردید، حالا خودتان کشور خود را بسازید، با دیگران چه می کنید؟ قدم دوم امام رضوان علیه بود. اینکه انقلاب ما با حمایت از اشغال سفارت آمریکا و لانه جاسوسی آن وارد مرحله جدیدی شد، یعنی مرحله رویارویی با آمریکا و استکبار، اندکی بعد از این اقدام امام، در همه جای دنیا که مبارزه برای عدالت بود. زیر پرچم اسلام انجام شد؛ قبل از آن در هر مبارزه ای که هدفش عدالت بود، چه علیه رژیم های استبدادی و چه علیه آمریکا مانند ویتنام، همه چیز زیر پرچم کمونیست ها و مارکسیست ها انجام می شد… پس از اشغال لانه جاسوسی حتی هیچ مبارزه مارکسیستی در جهان وجود نداشت مبارزه مارکسیستی، مبارزه ساندینیستها در نیکاراگوئه بود که شکست خوردند. انقلابی جز به نام اسلام و به نام ادیان الهی صورت نگرفت. این مرحله جدیدی از انقلاب امام، یعنی اسارت امام بود.

محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، استقلال کشور را دستاورد فتح لانه جاسوسی می داند و می گوید:

اگر از منظر امنیت و منافع ملی به این حادثه نگاه کنیم، تسخیر لانه جاسوسی عملا کشورمان را به سمت استقلال سوق داد و امیدهای آمریکایی ها برای حفظ ایران در مرکز قدرت خود را از بین برد و پل های ایران و آمریکا را ویران کرد. شکل یک جانبه بر منافع آمریکا سنگینی کرد، آن را ویران کرد… اگر لانه جاسوسی تسخیر نمی شد، بعید نبود که امروز دولتمردان آمریکایی در خطاب به ایران از اصطلاح گاو دوش هم استفاده کنند؛ امروز می بینیم که دولتمردان آمریکایی صدا می زنند. سعودی ها شیر گاو می دهند و ایران را کشور سرکش خطاب می کنند، بنابراین هزینه ای که ما در تسخیر لانه جاسوسی متحمل شدیم این بود که آمریکا ما را یاغی خواند و نتیجه این تصمیم این است که آمریکا دیگر نمی تواند به ما به چشم نقد نگاه کند. گاو.

آیا دشمنی و تحریم آمریکا علیه ایران با تسخیر سفارت آغاز شد؟

خط دیگری که عموماً توسط برخی افراد و جریان ها دنبال می شود این است که هزینه ای که امروز کشور می پردازد ناشی از اقدامات دانشجویان خط امام در تسخیر سفارت آمریکا است و اگر تسخیر سفارت آمریکا نبود. سفارت آمریکا، امروز ایران مورد تحریم و دشمنی آمریکا قرار نخواهد گرفت.

رهبر انقلاب به عنوان یکی از مقامات ارشد نظام در زمان تسخیر سفارت به این شبهه چنین پاسخ دادند: «آمریکا همیشه با ملت ایران دشمنی داشته است. حتي در رژيم طاغوت قبل از انقلاب كه در سال 1332 يك حكومت ملي را سرنگون كرد… برخي ماجرا را تحريف مي كنند و مي گويند «آغاز اختلافات تسخير لانه جاسوسي بود؛ تحريف تفاوت بين ملت ایران و دولت آمریکا از 7 مرداد شروع کردند و قبل از آن ملت ایران را در معرض یک رژیم فاسد و وابسته قرار دادند.

منبع: فارس

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه

به گزارش مشرق، رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان با اشاره به تسخیر لانه جاسوسی در 22 آبان 68 به بررسی اسناد و مدارک به دست آمده توسط دانشجویان برای افشای توطئه های آمریکا علیه ملت ایران پرداختند و خاطرنشان کردند. : «این [اسناد] نشان می دهد که آمریکایی ها در این مدتی که در ایران حضور داشتند – مثلاً حدود 28 و 29 – در ایران چه کردند، چه توطئه هایی کردند و چه خیانت هایی کردند. 11/08/1401

بر این اساس، فواد ایزدی، دانشیار گروه مطالعات آمریکایی دانشگاه تهران در یادداشتی به بررسی دلایل تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره) و تفسیر آن پرداخته است. این اقدام بر اساس قوانین بین المللی، متن این تبصره به شرح زیر است:

مرتبط:  چرا عبور جریان الکتریکی در فلزات آسان است علوم هشتم

در حقوق بین الملل ما کنوانسیون وین 1963 را داریم که در مورد سفارتخانه هایی است که در آن کنوانسیون تعریف شده است. ماده 40 کنوانسیون به سفارتخانه ها و کنسولگری ها مصونیت می دهد و ماده 31 به مصونیت دیپلمات ها می پردازد. هنگام صحبت از این مصونیت ها، این بند چهل و بند 31 ذکر شده است. اما کنوانسیون یک ماده 41 هم دارد که بر اساس آن وقتی کشوری از این مصونیت بهره مند شد باید دو نکته را رعایت کند.

* نقض ماده 41 کنوانسیون وین توسط سفارت آمریکا در تهران

اولین نکته این است که باید به قوانین کشور میزبان احترام بگذارد. اینکه یک سفارت از مصونیت برخوردار است به این معنی نیست که ما قوانین کشور میزبان را زیر پا می گذاریم و همیشه مصونیت داریم. نکته دوم عدم دخالت در امور داخلی کشور میزبان است. این نیز نکته مهم ماده 41 کنوانسیون 1963 وین است.

آمریکایی ها سال ها اصل 41 را زیر پا گذاشتند، یعنی قوانین ایران را زیر پا گذاشتند و خیلی فراتر از دخالت در امور داخلی ایران دخالت کردند. ابتدا در سال 1932 کودتا کردند. به عبارت دیگر حکومت ایران را تغییر دادند که جرمی جدی تر از دخالت در امور داخلی است.

دوم اینکه صدها و هزاران شاهد مداخله در امور داخلی ایران وجود دارد. تمام خاطرات سفرای آمریکا از آن سال ها یا آن اسناد لانه جاسوسی موجود است. به همین دلیل آمریکایی ها سال ها عملاً از کنوانسیون 1963 وین کنار گذاشته شدند و اصلاً در این کنوانسیون گنجانده نشدند. هنگامی که کنوانسیون را به طور گسترده نقض کرده اید، دیگر نمی توانید ادعا کنید که ماده 40 یا ماده 31 را اعمال می کنید.

بله، حمله به سفارت یک اشتباه است. ماده 41 کنوانسیون چنین می گوید؛ اما این ساختمان ساختمان سفارت نبود. طبق هزاران سندی که وجود دارد، سال ها لانه جاسوسی بوده است.

مشکل بعدی این است که عملکرد دانش آموزان احساسی نبود. این کار بسیار منطقی بود. برای چی؟ زیرا از نقض همان توافق جلوگیری کردند. به عبارت دیگر، وقتی مطمئن هستید که آمریکایی ها قوانین بین المللی را زیر پا می گذارند، اگر آنها را از نقض آن قانون بازدارید، غیرمنطقی و احساسی نیست.

آیا می توان گفت چرا دولت این کار را نکرد؟ چرا دانش آموزان این کار را کردند؟ بله، شاید دولت نیز باید وارد این موضوع شود. اما دولت ایران در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب، دولت چندان قدرتمندی نبوده است و با توجه به تحولات انقلاب، شاید نتوانسته وظایفی را که در این زمینه بر عهده داشت، به درستی اجرا کند. و اتفاقاً این که گاه شهروندان عادی می توانند قانون را اعمال کنند یکی از اصولی است که در تمام ایالت های آمریکا بدون استثنا رعایت و به رسمیت شناخته شده است. به آن می گویند: “دستگیری شهروند”; به عبارت دیگر، اگر دیدید فردی در حال انجام کاری خلاف قانون است و پلیسی در اطراف نیست و یا حتی اگر وجود دارد، می توانید وارد شوید و او را دستگیر کنید.

* حمایت یک استاد آمریکایی از اقدام دانشجویان ایرانی

«شهروند» به معنای شهروند است. شهروند می تواند “بایستد”؛ یعنی توقف سازمان بهداشت جهانی؟ جنایتکاران شاگردان خط امام (ره) چه کردند؟ جاسوسان آمریکایی در تهران دستگیر شدند. به گفته آمریکایی ها آنها “دستگیری شهروند” را انجام دادند. حالا ممکن است کشورهای دیگر این مشکل را نداشته باشند.

آمریکایی ها ادعا می کنند که سفارت ما قلمرو ماست. اگر آن سفارت در خاک ایالات متحده است، پس قوانین ایالات متحده در آنجا اعمال شده است. «دستگیری شهروند» اتفاق افتاده است. کار جاسوسانی که بر خلاف قوانین ایران و بر خلاف قوانین بین المللی و تحت پوشش دیپلماتیک دست به فعالیت های مخرب می زدند متوقف شد و همچنین می دانید که در همان سال آقای دکتر ریچارد فالک که استاد تمام دانشگاه بودند از پرینستون و هنوز زنده است با همان مفاهیمی که خدمتتان عرض کردم مقاله ای نوشت و به نوعی از عملکرد و پاسخ دانشجویان حمایت کرد البته هزینه گزافی برای این کار پرداخت و در آمریکا به شدت اذیت شد. که او به عنوان یک آمریکایی به آمریکا رسید.

بالاخره کاری که دانشجویان انجام دادند از نظر فکری، حقوقی و سیاسی بسیار مهم بود و به همین دلیل حضرت امام (ره) تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند که از انقلاب اول مهمتر است. زیرا در انقلاب اول، جوانان آمریکایی از ایران اخراج شدند. اما این بت بزرگ هنوز در ایران بود، دفتر داشت، لانه جاسوسی داشت.

انقلاب دوم بزرگتر بود. برای چی؟ زیرا بت بزرگ را شکست و از ایران بیرون کرد. به نظر من اگر تسخیر لانه صورت نمی گرفت، تکرار کودتای 28 مرداد 1391 دور از انتظار نبود. اما آمریکایی ها تا آخرین لحظه از رژیم شاه حمایت کردند. پس از فروپاشی رژیم شاه تا آخرین لحظه قبل از مرگ شاه از وی حمایت کامل کردند. در داخل دولت آمریکا اختلاف نظر وجود داشت. به عبارت دیگر، سایروس ونس که وزیر امور خارجه آمریکا بود و برژینسکی که مشاور امنیت ملی کارتر بود با هم اختلاف داشتند.

برژینسکی تا آخرین لحظه به حمایت از شاه اعتقاد داشت. اما سايروس ونس ترديد داشت و البته كارتر در تمام موارد دعوي، توصيه برژينسكي را پذيرفت و به همين دليل بايد 13 نوامبر را جشن گرفت. به خاطر کار بسیار مهمی که در آن روز اتفاق افتاد.

نوشته های مشابه

‫3 دیدگاه ها

  1. واقعا مقاله جالبی بود! من از خوندنش لذت بردم و متوجه شدم که چرا این عملیات انجام شده. اطلاعات و دیدگاه‌های جدیدی بهم داد. ممنون از شما.

  2. خیلی خوبه که دولت ایران به این روش اقدام کرد. آمریکا هیچ وقت به هیچ کشوری احترام نداشته، پس چرا ما هم نباید بهش احترام بذاریم؟

  3. من فکر می‌کنم که باید هر جایی که دشمن محتملی برای کشور دیده می‌شود، به دلیل امنیت ملی تحت کنترل قرار بگیره. این اقدام نشون میده که دولت به امنیت کشور خیلی جدی می‌گیره و این خیلی خوبه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا